فیلم سینمایی «اشیاء از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» به عنوان نخستین اثر بلند سینمایی «نرگس آبیار» نویسنده و مستندساز است که در سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ به نمایش درآمد. داستان این فیلم در مورد زنی باردار به نام «لیلا» با بازی «گلاره عباسی» است که با همسرش «فرید» با بازی «حسام بیگدلو» مستاجر دو خواهر پیر هستند. در یک شب میهمانی اتفاقی پیش پا افتاده (شکستن ظرف همسایه) برای لیلا میافتد که او را به دردسر میاندازد.
فیلم به زندگی این زن وشوهر از طبقه متوسط رو به پایین جامعه و مشکلات مختلف آنها در اجتماع کنونی میپردازد. زن وشوهری که باید به تنهایی با مشکلات خود کنار بیایند و یکی یکی آنها را حل و فصل کنند. لیلا با توجه به اینکه دختر خردسال دوساله دارد با این وجود وبا توجه به بیکاری همسراش دوباره باردار است و باید نگران تامین هزینههای زایمان و همچنین شیوه زندگی بعد از تولد فرزند دوم خود باشد.
وضعیت شغلی همسراش نیز مناسب نیست و بنابراین او باید به جای بهانه گیریهای بیهوده و اعصاب خورد کن به مشکلات کنارآمده و به جنگ با آنها برود. به همین دلیل در فیلم میبینیم که با وجود باردار بودن وداشتن بچه کوچک برای اینکه بتواند مشکل شکسته شدن طرف صاحب خانه خود را حل کند به دل اجتماع و جنگ با آن پناه میبرد و در این راه تا پای از بین رفتن فرزند خود نیز پیش میرود. به عنوان مثال سکانس دستشویی و حمله زن کیف قاپ به لیلا به قصد دزدیدن کیفاش که لیلا با جان و دل وبا وجود خستگی و دردهای بارداری خود اجازه نمیزن کیف او را به سرقت ببرد چون میداند دزددیه شدن کیف مساوی است با از دست دادن پول، و کاسه چه کنم دست گرفت.
در فیلم میبینیم که لیلا به درستی مانند اغلب زنان خانه دار ایرانی آشپزی و خانهداری را میداند؛ در مواقعی که به مشکل برمی خورد از همسایههای خود و همچنین صاحب خانه پیر خود کمک میگیرد. به دلیل فقر و نداری و کمبود وسائل آشپزخانه در میهمانی شام خانواده شوهراش، از عزیزجون، پیره زن همسایه، ظروفی را که تازه خریده، قرض میگیرد و اما به دلایلی یکی از ظرفها میشکند و در ادامه فیلم میبینیم که لیلا تلاش میکند تا بتواند مانند همان ظرف شکسته را از بازار بدون اینکه صاحب خانهاش متوجه شکستن آن شود بخرد.
شوهر لیلا آدمی نیست که زیاد دل به زندگی بدهد و میتوان گفت وی نمادی از جوانانی است که بدون اندیشه و صرفا با یک حس زودگذر که در اغلب موارد از آن در جامعه کنونی ما به عنوان عشق عاشقی وشیفتگی مطلق نام برده میشود، ازدواج کرده و به همین دلیل با توجه به اینکه به دلایل فرهنگی، طبقاتی و اجتماعی خانوادهاش مرفهاش با این ازدواج دانشجویی که در دانشگاه شکل گرفته مشکل داشتهاند، از میان آنها با طرد شده و مجبور شده که در جنوب شهر تهران برای خود و همسراش خانهای فقیرانه وکوچک را اجاره کند.
ازسویی در فیلم میبینیم که وی باز هم به دلایل مختلف که یکی از آنها بیپولی و کم آوردن در زندگی است دل به کار نمیدهد و نسبت به مسولیتهای زندگی زناشویی خویش هم بیتفاوت است. تاجایی که عملا به همسراش (لیلا) کمکی در جهت رفع مشکلات خانواده ندارد ولیلایی که با هزاران آرزو امید به دانشگاه رفته باید به تنهایی بار مسولیت بزرگ کردن فرزنداناش را به دوش بکشد و احیانا حسرت زندگی را داشته باشد که برای رسیدن به آن وارد دانشگاه شده است. اما بر اثر یک غفلت و اعتمادی بیحاصل تن به ازدواج با مردی را داده که از مسولیت اجتماعی فقط داد فریاد و دعوا کردن بلد است و در قبال نگه داری فرزندان خویش کوتاهی میکند. فرید ازلحاظ مالی در مضیقه و بیکار است و اخلاق درست و حسابی هم ندارد و به لیلا و زندگیاش اهمیتی چندانی نمیدهد، شبها تا دیروقت با رفقا و خانواده خود خوش گذرانی میکند و از این طریق موجب نگرانی و آزار لیلا میشود. تا جایی که وی مجبور است در شب میهمانی طعنههای ویران گر و مخرب مادر فرید را تحمل کند و در آخر شب نیز چند کنایه از شوهراش بشنود. اما با تمام سختی و گرفتاریها لیلا بدون چشم داشتی با مشکلات زندگی مبارزه میکند و تلاش میکند مانند یک زن موفق ایرانی زندگی، فرزندان وهمسراش را حفظ کند.
کارگردان فیلم به عنوان نخستین تجربه سینمایی خویش توانسته با توجه به پیشینه مستندسازی ونویسندگی رمان که دارد تا حدودی از پس ساخت فیلم برآید. در برخی از سکانسها به نظر میرسد مخاطب با تله فیلمی ۹۰ دقیقهای روبه روست. اما این مشکل هم به نظر میرسد با توجه به پیشینه کارگردان اثر یعنی مستندسازی او باشد. که برخی از پلانها وسکانسها فیلم را مانند سینمای مستند دکوپاژ و فیلمبرداری کرده باشد. ازسویی فیلم ضعفهایی نیز دارد که نمیتوان آنها را کتمان کرد مانند اینکه در فیلم میبینیم که همسر لیلا دانشجو است و حتی یک کتاب هم نمیخواند ولی لیلا که زنی خانه دار است و شاید در مقطع فوق دیپلم تحصیل کرده از هر فرصتی برای خواندن کتابی که مشخص نیست، چه کتابی است استفاده میکند.
با تمام این وجود فیلم برخلاف بسیاری از فیلمهای خانوادگی این روزها که موضوع خیانت را در کانون خانواده مطرح میکنند مشکل اخلاقی بزرگی را به نمایش نمیگذارد و به درستی به مشکلات یک زندگی میپردازد. اما با توجه به اینکه نخستین فیلم سینمایی کارگرداناش است میتوان به عنوان کاری قابل قبول آن را به حساب آورد وانتظار داشت که در آینده آثاربهتری را ازاین مستندساز شاهد باشیم.