برجی:
فاجعه نسل‌کشی در بوسنی را در "مادران سربرنیتسا" روایت کردم
 
تاريخ : دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۵۱
کارگردان مستند "سواحل اشک و زیتون" با تاکید بر اینکه تازه‌‌ترین اثر مستندش روایت متفاوتی از جنگ بوسنی است،ارائه تصویری واقعی از فاجعه نسل‌کشی در بوسنی را یکی از دغدغه‌های خود دانست.

به گزارش هنرنیوز به نقل از مهر، رضا برجی بیش از آنکه مستندساز باشد، عکاس جنگ و دفاع مقدس است. آثار مستند این عکاس زیاد نیست اما در همین آثار هم به دلیل تسلط داشتن به هنر عکاسی از تصاویر جذابی استفاده کرده است.

کارگردان "مادران سربرنیتسا" قرار نبود مستندی درباره دلیل شکل گیری انجمن مادران سربرنیتسا و خواسته‌هایشان بسازد. اما زمانی که سوژه جنگ میان صرب‌ها و مسلمانان او را ترغیب به تحقیق کرد، به گفته خودش درخواست این انجمن را برای ساخت اثری مستند درباره قتل عام مردم در شهر امن، رد نکرد.

مستند جنگی ویژگی‌های خاص خود را دارد که هر کدام از این ویژگی‌ها می‌تواند به تنهایی در افزایش مخاطبان این مستندها موثر باشد. شاید نمایشی از تصایر واقعی و حرف‌های ناگفته‌ای که تا امروز از جنگ میان صرب‌ها و بوسنیایی‌ها دیده و گفته نشده بود، دلیل خوبی باشد برای اینکه تماشاگران جشنواره سینما حقیقت "مادران سربرنیتسا" را به عنوان فیلم برگزیده این جشنواره انتخاب کنند.



*شما از نمایش فیلمتان بعد از جشنواره سینما حقیقت باخبر بودید؟

قرار بر این شد که فیلم در مرکز رونمایی شود و بعد از آن نمایش داده شود. قبلا روال مرکز این بود که فیلم‌هایی که خودشان تهیه‌کنندگی‌شان را عهده‌دار بودند، ابتدا یک بار در مرکز رونمایی می‌کردند و بعد از آن نمایش می‌دادند. اگر نمایش داده‌اند من در جریان نیستم و حضور هم نداشتم. فقط می‌دانم فیلم در جشنواره سینما حقیقت روی پرده رفت.



*ایده ابتدایی این فیلم از کجا شکل گرفت؟

ایده این فیلم از هفت، هشت سال پیش در ذهن من شکل گرفت اما فرصت نمی‌کردم آن را عملی کنم. یک بار من را دعوت کردند به بوسنی که نمایشگاه عکسی را آنجا برپا کنم و سمیناری هم در ارتباط با خاطرات رزمندگان آنجا برپا بود. در آن سفر من تعدادی فیلم گرفتم و بعد هم در چهار سفر دیگر تصاویرم را کامل کردم. می‌خواستم در مورد بوسنی یک مجموعه تلویزیونی بسازم، به خاطر همین دو سفر برای مجموعه تلویزیونی و دو سفر هم برای مستند "مادران سربرنیتسا" که در دو فصل متفاوت تصویربرداری شده بود، به این منطقه داشتم.



*با انجمن "مادران سربرنیتسا" از چه طریقی آشنا شدید؟

مجموعه تلویزیونی را کلید زده بودم که در همان حین با گروه مادران سربرنیتسا آشنا شدم. داستان این مستند 55 دقیقه‌ای در ارتباط با واقعه سربرنیتسا و انجمنی به نام مادران سربرنیتسا است. این مستند کشتار 9 هزار مسلمان بوسنیایی را به تصویر می کشد که 11 سال پیش در شهرامن، کشته شدند، مادران سربرنیتسا در سازمان ملل متحد انجمنی را تشکیل دادند تا بتوانند مظلومیت و کشتار فرزندان بی گناه خود را ثابت کنند. این انجمن به دنبال احقاق حقوق‌شان و محکومیت گروه‌هایی است که می‌توانستند از این فجایع جلوگیری کنند، اما مانع از آن نشدند. انجمن آنها از من خواست فیلمی درباره‌شان بسازم و از آنجایی که قول داده بودم در اولین فرصت این کار را به سرانجام برسانم چند ماه بعد برای شروع تصویربرداری به بوسنی سفر کردم.



*در مورد جنایت صرب‌ها تا امروز مستندهای زیادی ساخته شده است. شما می‌خواستید در این مستند حرف ناگفته‌ای بزنید؟

فیلم‌های متعددی درباره بوسنی ساخته شده است اما این جنایت هرگز از نگاه ما به تصویر کشیده نشده و ما کار مستقلی در این زمینه انجام نداده‌ایم. همیشه مستندهای ساخته شده درباره بوسنی نگاهی به فاجعه سربر‌نیتسا داشته است اما این فیلم کاملاً بر روی این قتل‌‌عام و فاجعه‌ای که تنها در 48 ساعت رخ داده متمرکز شده است. فیلم روایتی از زمان جنایت است. این جنایت در 11 جولای اتفاق می‌افتد و فیلم من هم از دو سه روز قبل از 11 جولای تا 48 ساعت بعد از اینکه صرب‌ها سربرنیتسا را می‌گیرند، داستان را روایت می‌کند.

در این مستند به این موضوع نیز پرداخته‌ام که نیروهای سازمان ملل هم در این قتل‌عام نقش داشته‌اند چرا که شهر را امن اعلام کرده‌اند و اینگونه تمام بوسنیایی‌‌ها را خلع‌سلاح کرده‌اند و باعث شده‌اند که این فاجعه رخ دهد.



*گفتید برای ساخت این مستند دو سفر به بوسنی داشتید. محدودیت فصلی برای ساخت "مادران سربرنیتسا" وجود داشت؟

انجمن مادران سربرنیتسا فصل به خصوصی به تفحص شهدایشان اختصاص داده‌اند. من در همان فصل به بوسنی رفتم و از کار تفحص شهدا و بیرون آوردن آنها از خاک فیلم گرفتم.



*ظاهرا اصرار هم داشتید که در این گفتگوها تعدد لوکیشن‌ داشته باشید. چرا؟

به دلیل اینکه می‌خواستم روایت تصویری از بوسنی هم در این مستند داشته باشیم. من با پنج نفر از مادران مصاحبه کردم که در فیلم می‌بینید اما با تعداد زیادی از آنها برای ساخت این فیلم و رسیدن به بعضی نکات گفتگو کردم. با یکی از آنها در سارایو و دفتر کاری‌شان در انجمن مصاحبه کردم. یکی از آنها را هم بردم مکانی که جنازه‌ها را بیرون می‌آوردند. نفر سوم را در قبرستانی بردم که جناز‌ها را دفن می‌کنند. آنها اسامی شهدایشان را روی سنگ بزرگ دایره شکلی نوشته‌اند. با بعضی از مادران هم در کارخانه باطری سازی مصاحبه کردم.



*چرا در باطری ‌سازی؟

نیروهای هلندی بوسنیایی‌ها را در آن کارخانه جمع کرده بودند و به جای اینکه به آنها کمک کنند با صرب‌ها هم دست می‌شوند. مردها و زن‌ها را از هم جدا می‌کنند. زن‌ها را سوار کامیون و در مناطق آزاد بوسنی و در بیابان آنها را در شرایط بسیار بدی رها می‌کنند، به همین دلیل خیلی‌هایشان شهید می‌شوند و از بین می‌روند.



*چه اتفاقی برای مردها می‌افتد؟

مردها را در همان باطری‌سازی جمع می‌کنند و از پشت پنجره شروع به انداختن نارنجک به سمت‌شان می‌کنند. بعد از انداختن نارنجک‌ها هم مردم را به رگبار می‌بندند و بعد هم جنازه‌هایشان را با لودر جمع می‌کنند و در یک سری از کامیون‌ها می‌ریزند و در گورهای دسته جمعی دفن‌شان می‌کنند. در این میان یکی از این افراد به صورت معجزه آسایی زنده مانده است و تنها بازمانده این فجایع بود. او همه صحنه‌ها را از نزدیک دیده بود و می‌توانست همه چیز را تعریف ‌کند. این بازمانده از صحنه فرار کرده بود. یادم رفت بگویم با یکی از مادران هم جلوی در خانه‌اش و در مسیر حرف زده بودم.



*از تصاویر آرشیوی زیادی در این مستند استفاده شده بود.

طبیعتا مجبور بودم مقدار زیادی از تصاویر آرشیوی ستفاده کنم. انجمن مادران سربرنیتسا این مراسم را در 11 جولای و در تابستان می‌گیرند. یک سفر هم در این فصل به بوسنی رفتم و از دفن جنازه‌های‌شان تصویر گرفتم. از همه جای آن سرزمین برای این مراسم جمع می‌شوند و یک سری از شهدایی که در طول سال با استفاده از آزمایش DNA تشخیص هویت داده‌اند دفن می‌کنند. تعداد جنازه‌ها از 300 تا 700 نفر در سال متغیر است.



*شما چندمین سالگردشان را به تصویر کشیدید؟ باز هم جنازه برای دفن کردن وجود دارد؟

سال گذشته چهاردهمین سالگرد شهدایشان بود واتفاقا باز هم شهید برای دفن پیدا کردن‌ وجود دارد. خودشان پیش‌بینی کرده‌اند تا بیستمین سالگرد هم جنازه برای دفن کردن و گرفتن مراسم پیدا کنند و این مساله همچنان ادامه دارد. من از زمان ورود صرب‌ها به سربرنیتسا تا قتل عام آنها و به اضافه مراسم دفن شهدا را در مستندم دارم.



*زمانی که این فیلم در چهارمین جشنواره سینما حقیقت روی پرده رفت واکنش مردم چه بود؟

وقتی در جشنواره سینما حقیقت این فیلم را نشان دادیم مورد استقبال ویژه مردم قرار گرفت. چون تا به حال این صحنه‌ها را ندیده بودند و مهم‌تر از آن اینکه با ماجرای سربرنیتسا آشنایی نداشتند و حالا قرار بود تصاویر این فیلم‌ها را ببینند. برای من که در جریان کامل امور بودم این ماجراها جذابیت داشت. بسیار خوشحالم که تماشاچیان این فیلم را به عنوان فیلم برگزیده خودشان در جشنواره سینما حقیقت انتخاب کردند و راضی از سالن نمایش بیرون می‌رفتند.



*مخاطب معمولا از مستندهای جنگی که روایتی از ناگفته‌ها دارند لذت می‌برد. موسیقی خوب هم اگر روی کار گذاشته شود در جذب مخاطب موثر است. شما فکر می‌کنید چه عاملی باعث جذب مخاطب به "مادران سربرنیتسا" شد؟

خودشان می‌گفتند اصلا باورمان نمی‌شد که ماجرای بوسنی تا این اندازه فاجعه بوده باشد که شما در فیلم‌تان آن را نشان دادید و همیشه فکر می‌کردیم جنگ صرب‌ها و بوسنی‌ها یک جنگ معمولی است.



*جنگ تحت هیچ شرایطی معمولی نمی‌شود. به نظرم نسخه‌ای از مستندتان که در جشنواره سینما حقیقت نمایش دادید ناقص بود.

بله به خاطر اینکه دغدغه رساندن فیلم به جشنواره را داشتیم موفق نشدیم نریشن اصلی فیلم که صدای خانمی است را روی آن بگذاریم و متن‌ها را خودم خواندم. متن خوبی هم برای فیلم در نظر گرفته بودیم که باز هم نتوانستم آن را روی فیلم بگذاریم. اما نسخه‌ نهایی در جشنواره‌های دیگر نمایش داده می‌شود و صدای خودم را هم برمی‌دارم.



*به جز سینما حقیقت فیلم را کجا نمایش دادید؟

تنها جایی که برای رونمایی بردم شهر همدان بود. در همان شهر هم مورد استقبال مردم قرار گرفت.



*در بوسنی چطور؟

هنوز به بوسنی نرفتیم و احتمالا تابستان فیلم را آنجا نمایش می‌دهیم.



*برای گرفتن تصاویر آرشیوی به مشکل برنخوردید؟

من از قبل یک سری عکس به بوسنیایی‌ها هدیه داده بودم و آنها هم به خاطر جبران کار من، همه تصاویر آرشیوی‌شان را در اختیارم گذاشتند. به خاطر همین دستم برای استفاده از فیلم‌ها باز بود. هیچ ممانعتی هم برای تصویربردای وجود نداشت و امنیت کامل در بوسنی حکم‌فرما بود.



*مجموعه‌ای که در مورد بوسنی است چه زمانی پخش می‌شود؟

"سال‌های گلوله و زنبق" در حال حاضر در مرحله تدوین است. قرار بود مجموعه‌ای 13 قسمتی بشود اما بیشتر شد.16 قسمت آن تدوین شده است. من و آقای ابراهیم گرجی در حال تدوین بقیه آن هستیم و به امید خدا برای سال 90 آماده پخش از شبکه یک می‌شود. تهیه‌کننده، فیلمبردار و کارگردان این مجموعه خودم هستم.



گفتگو از الهام نداف



کد خبر: 22052
Share/Save/Bookmark