زمان اصلاح، ساماندهي و سالم سازي باستان شناسي کشور فرا رسيده است
اطلاعیه سازمان میراث فرهنگی :
زمان اصلاح، ساماندهي و سالم سازي باستان شناسي کشور فرا رسيده است
 
تاريخ : يکشنبه ۵ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۲۲
اداره کل روابط عمومي، امور فرهنگي و اجتماعي سازمان ميراث فرهنگي در پي انتشار نامه سرگشاده تعدادي از اساتيد باستان شناسي، فلسفه و تاريخ کشور خطاب به مقام معظم رهبري اطلاعيه اي صادر کرد.

به گزارش هنرنیوز به نقل از اداره كل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، در اين اطلاعيه چنين آمده است:

اخيرا نامه سرگشاده اي با امضاي تعدادي از اساتيد باستان شناسي، فلسفه و تاريخ کشور خطاب به مقام معظم رهبري پيرامون ابراز نگراني از انتقال دو معاونت سازمان ميراث فرهنگي کشور به استان هاي اصفهان و فارس، در شماري از رسانه ها منتشر شده است.

سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري وظيفه خود مي داند تا از دلسوزي و ابراز نگراني تمامي ايراني ها و ايران دوستان به ويژه اساتيد محترم باستان شناسي کشور نهايت قدرداني و سپاسگذاري را داشته باشد. چه اگر نبود اين عشق به تاريخ و ميراث ايران عزيز، چه بسا دستان چپاولگران هرگز از ثروت تاريخي اين ملت کوتاه نمي شد.

اين اميد وجود داشت که شماري از اساتيد محترمي که بعضا از نام آشنايان فلسفه، تاريخ و باستان شناسي کشور به شمار مي روند، با دقت بيشتري متن مذکور را مطالعه و قبل از امضاي آن، از نيات و قصد «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» آن اطلاع مي داشتند؛ چراکه اصولا چه کسي مدافع تخريب ميراث تاريخي کشور است؟! و مگر غير از اين است که هر بيانيه و اطلاعيه اي که در آن بر لزوم حفظ و حراست از ميراث ايران و ايرانيان تاکيد شده باشد، امضا و تاييد تمامي ايراني ها از هر مرام و گرايشي در هر جاي دنيا را به همراه خواهد داشت؟.

بر اين اساس، سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نيز به عنوان متولي اين امر خطير بر آن بخش از نکته هاي موجود در بيانيه مذکور که تاکيد بر حفظ شخصيت و هويت ايران عزيز دارد، صحه گذاشته و در اين راه خواستار تداوم توجه عمومي به اين مهم است.

در اين ميان، اگرچه پيش تر از اين، سازمان ميراث فرهنگي بارها به طرح مسائلي از اين دست پاسخ گفته است، اما پرسش هايي جدي از «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» نامه مذکور مطرح است که اميد داريم پاسخ هايي جدي نيز در اين زمينه وجود داشته باشد:

1-در بخشي از اين نامه آمده است: «... اين تصميمِ ناموجه و ناکارشناسانه نه تنها دست متجاوزان و سوداگران را در غارتِ مواريث فرهنگي، تخريب محوطه هاي باستاني و فروختنِ يوسفِ ميراث کشور در بازار مکاره سود و سودا گشوده تر مي کند...». از «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه مي پرسيم:

•از چه زماني واگذاري بخشي از امور حاکميتي کشور به هموطناني که خارج از تهران هستند، به منزله گشوده شدن دست متجاوزان و سوداگران در غارت مواريث فرهنگي و تخريب محوطه هاي باستاني کشور است؟!

•چگونه و بر اساس کدامين معيارها، انتقال دو معاونت سازمان ميراث فرهنگي به دو استان بزرگ و تاريخي کشور به يوسفي تشبيه شده که به بازار مکاره سود و سودا برده مي شود؟!... چگونه است که تا ديروز داعيه دار قدمت و فرهنگ و هنر اصفهان و فارس بوديد اما امروز چه شده که از دو استان تاريخي و فرهنگي بزرگ و گرانقدر کشور به عنوان بازار مکاره سود و سودا نام مي بريد؟!!

•«تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه، با کدام مشاهدات و بررسي هاي موجه و کارشناسانه به اين نتيجه رسيده اند که اگر چيزي از تهران خارج شود، به دست نامحرمان و غارتگران افتاده و چيزي از آن باقي نخواهد ماند؟!

•اصولا چه ارتباطي ميان انتقال يک نهاد اداري به استان ديگر و رونق تجاوز و غارتگري ميراث فرهنگي در کشور وجود دارد؟

•آيا اين مصداق بارز توهين آشکار به مردم و اساتيد استان هاي تاريخي اصفهان و فارس نيست که واگذاري بخشي از امور حاکميتي کشور به ايشان، مساوي با باز گذاشتن دست غارتگران و چپاول ميراث کشور انگاشته شده است؟ با پوزش از هموطنان اصفهاني و شيرازيمان، ما حتي از طرح اين پرسش نيز واهمه داريم چه رسد به پاسخ احتمالي آن.

2-در بخش ديگري از اين نامه آمده است: « ... چندپاره کردن اين سازمان و انتصابِ مديران غيرمتخصص از جمله آفت هايي است که خصوصاً طي سال هاي اخير گريبانگير مديريت ميراث فرهنگي کشور شده و آسيب هايي را بدان وارد آورده است که ابعاد و زواياي خسارت بار آن در شرايط کنوني قابل ارزيابي نيست... »

«تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه پاسخ دهند که از کدام «چند پاره کردن» سخن مي گويند؟ مگر طي سال هاي گذشته که سازمان ميراث فرهنگي در تهران بود، باقي استان هاي کشور چند پاره و در معرض خطر و تهديد بودند که حالا با انتقال دو معاونت سازمان ميراث، اين گونه نگران و برآشفته شده ايد؟ «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه از کدام مديران غير متخصص به عنوان آفت ميراث فرهنگي سخن مي گويند؟ اگر مديراني که شما ايشان را غير متخصص ناميده ايد توانسته اند بعضاً گره هاي چهل ساله از ميراث فرهنگي اين کشور باز کنند، که بايد دست ايشان را نيز بوسيد... هر چند که مي توان مشکلات چند ده ساله ميراث فرهنگي را به پاي اين سازمان نيز نوشت و از آن ها مطالبه داشت!

3-در ساليان قبل وقايع ناگوار و اتفاقات تلخي در حوزه ميراث فرهنگي کشور رخ داده که دل هر عاشق تاريخ و ميراث فرهنگي کشور را به درد مي آورد، اما واکنش قابل توجهي از هيچ يک از اساتيد تدوين کننده و طراحان اصلي اين نامه مشاهده نشده است. مروري بر سياهه شماري از اين وقايع مفيد خواهد بود:

•انبارهاي موزه ملي ايران، ساليان سال باز نشده و بسياري از آثار تاريخي ارزشمند ايران بدون هيچ نوع رسيدگي، در بدترين وضعيت و مخاطرات نگه داري مي شدند... اما کدام يک از «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه، در تمام اين سال ها اهميتي براي اين موضوع قائل بوده و واکنشي سزاوارانه در برابر اين وضعيت اسفناک نشان داده بودند؟!

•محوطه هاي تاريخي متعددي در ساليان قبل به بهانه کاوش گروه هاي کاوش خارجي به ويژه انگليسي ها تحت غارت مستقيم و غير مستقيم بوده است. در اين باره، کدام يک از «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه، به اعتراض نسبت به اين موج ويرانگر در باستان شناسي کشور پرداختند؟!

•برج جهان نما در ساليان قبل و در دوره فعاليت شماري از «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه ساخته شد و مشکلات عظيمي را براي مجموعه جهاني نقش جهان پديد آورد که سرانجام نيز در دوران دولت خدمتگذار اين مشکلات رفع گرديد. اما در دوران ساخته شدن اين برج، «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه چه واکنش هايي نشان دادند؟!

•غارت هاي جيرفت و شمار زيادي از محوطه هاي تاريخي کشور در ساليان قبل رخ داد اما در همان دوران، «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه چه واکنشي نسبت به اين موارد نشان دادند؟!

•در خصوص اعطاي مداوم بورس هاي تحصيلي و مطالعاتي در خارج از کشور به ويژه آمريکا و انگليس در ساليان قبل و مواردي از اين قبيل ، «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه چه پاسخي دارند؟!

•پس از سال ها تلاش ناکام، سرانجام به همت بلند مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي در دولت خدمتگذار و با ملحوظ نمودن عزت و اقتدار ايران عزيز، منشور کوروش به ايران منتقل و نمايش داده شد. در اين خصوص واکنش «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه چه بوده است؟!

•آيا انعقاد قراردادهاي هنگفت باستان شناسي در ساليان قبل و واگذاري انجام آن ها به دانشجويان خدوم اين حوزه به بهايي اندک، جز به معناي استثمار دانشجويان باستان شناسي کشور بوده است؟ در اين خصوص ، پاسخ يا واکنش «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه چيست؟!

اين موارد و مصاديق که شمار آن ها بسيار بيش از حد تصور است، يک پرسش اساسي را فراروي فعالان صديق و دانشجويان ارجمند باستان شناسي کشور قرار مي دهد: چگونه است که ساليان سال در برابر اين فجايع و وقايع ناگوار در حوزه باستان شناسي کشور سکوتي نفس گير برقرار بوده، اما اکنون در خصوص موضوع انتقال دو معاونت سازمان به دو استان تاريخي و فرهنگي کشور، چنين موج عجيب و مشکوکي به راه افتاده است؟!

4-همت و تلاش سازمان ميراث فرهنگي در سال هاي اخير بر اصلاح، ساماندهي، شفاف سازي و سالم سازي حوزه باستان شناسي کشور نهاده شده و در اين مسير خطير، از هيچ گونه اقدام تخريبي يا مقاومت تخطئه آميز هراسي نداشته و به صراحت اعلام مي داريم طرح اين گونه بحث ها مقوله اي انحرافي است که نمي تواند عزم سازمان را براي تحقق اين هدف ويژه دچار خلل يا توقف نمايد. اي کاش «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه، به جاي طرح اين گونه مباحث انحرافي و غير کارشناسانه و به جاي تدوين متني کلي گويانه ، منظور اصلي خود را بيان مي نمودند!!

5-برآنيم که بزرگ نمايي باستان شناسي قبل از اسلام، مصداق بارز «باستان گرايي» است که نگاهي عاري از رويکردهاي تخصصي به باستان شناسي است. باستان شناسي در ايران در متن اسلام معنا مي يابد و هر رويکرد يک سويه ديگري قويا مذموم و مطرود است. متاسفانه برخي از افرادي که نام ايشان در نامه مذکور آمده، معتقد به نوعي انحصار طلبي موضوعي در باستان شناسي هستند. اين اساتيد صرفا معتقد به باستان شناسي قبل از ورود اسلام به ايران هستند که اين رويکرد، مصداق همان باستان گرايي افراطي است.

6-از سوي ديگر برخي از «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه، از جمله باندهاي انحصارگر باستانشناسي به شمار مي رفتند که سال ها رانت هاي خاص در اختيار داشته و هم اکنون منافع خود را با برخي جابجايي ها از دست رفته و در خطر مي بينند. بديهي است فهرست پروژه هاي متعدد ايشان که هم اکنون دچار افت و يا تغييراتي شده موجود و قابل انتشار عمومي است تا همگان از ريشه اصلي برخي نگراني ها و عشق دروغين به ميراث کشور مطلع شوند.

7-پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، در حال آماده سازي شماري از پرونده ها و مستندات فراوان از تعداد زيادي از قراردادهاي منعقده با «تدوين کنندگان و طراحان اصلي» اين نامه در ساليان قبل و حاصل و خروجي واقعي آن ها جهت ارائه به مراجع ذيصلاح است که همگي مصداق همين رويکردهاي انحرافي بوده است.

8-هم چنين لازم به ذکر است تعدادي از امضاکنندگان نامه مذکور، پس از تشکيل شوراي عالي باستانشناسي کشور، علاقه‌مند و متقاضي عضويت در اين شورا بودند که بنا بر پاره اي ملاحظات و گرايش هايي که پيش تر نيز به نمونه اي از آن اشاره شد، چنين امکاني براي ايشان فراهم نشد که اين امر نيز زمينه ساز حملات ايشان به سازمان ميراث فرهنگي کشور شده است.

کد خبر: 21710
Share/Save/Bookmark