گذری بر مشکلات بازار موسیقی
اصول فراموش شده را جدی بگیریم
بازار موسیقی گرفتار آفتهاییست که اگر آنها را نادیده بگیریم عملاً اتفاقی مثبت برای موسیقی ما رخ نخواهد داد.
تاريخ : جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۳۲
مردم آنچه تلوزیون تجویز کند از زیر سنگ هم که شده پیدا میکنندیکی از موضوعاتی که برای هزارمینبار است مطرح میکنیم؛ این است که فروش در بازار موسیقی از یک منبع الهام دستور می گیرد و آن رسانه ملی است. در واقع مردم ما نه به سبب عادت، که از روی شناختی که تلوزیون به آنها میدهد به دنبال اثر هنری میروند. اگر سرانه مطالعه خبرگزاری ها را در بخش هنر بررسی کنیم و تازه اگر فراموش کنیم که سرانه مطالعه به طور کلی در ایران جایی زیر نقطه فقر گُم شده، تازه در می یابیم که مردم از رسانه ملی که آسان ترین راه ارتباطی با دنیای معاصر است بیشترین استفاده را می کنند و در نتیجه بیشترین تاثیر را هم میگیرند. وقتی ذائقه مردم دست رسانه می افتد و رسانه ملی هم معلوم نیست با کدام سلیقه و طبع هرچه در چنته دارد بی هیچ دقت و ظرافتی به خورد مردم میدهد، دیگر فکر کردن به چرایی عدم فروش آثار جدی در حوزه موسیقی کار مهم و دشواری نیست! مردم به خوبی صداهایی که می شنوند پیگیری میکنند و در نتیجه آثاری را خریداری میکنند که به آنها معرفی شده و باب طبع خود میدانند. اما آیا چیز دیگری باب طبعشان نیست؟
چرا شنونده حرفهای کم است؟مردم عمدتا زمانی برای شناخت همه آثار موسیقی نمیگذارند و اگر هم بگذارند، یا از اینترنت و به بدون رعایت حق کپی رایت، یک اثر را دانلود می کنند و نیازی به خرید آن نمی بینند. چراکه کمتر کسی به کیفیت اثر توجه دارد و نسخه اصلی آن را طلب میکند. اگر هم توجه کند، آنقدر نیازهای ضروری دارد که به دنبال خرید آلبوم موسیقی نرود. البته بسیاری هم هستند که آثار یک آهنگساز مشخص را دنبال میکنند و هر از چند گاهی به دنبال آثار تازه او میگردند. اما تعداد این بسیاری نسبت به همه مردم بسیار کم است و اصلا به چشم نمیآید. شاید پاسخ این سوال که چرا این تعداد بسیار کم اند این باشد که بسیاری از مردم آنچنان درگیر روزمرگی هستند که سرعت قرن معاصر به آنها امان نمی دهد تا حتی یک بار سری به فروشگاه محصولات فرهنگی بزنند جز برای خرید خودکار!
بسته بندی های کسل کننده، بلای جان آثار موسیقیاین موضوع که آثار موسیقی بسته بندی های مناسبی ندارند واضح است. اما این که این مشکل از عدم سواد بصری موزیسین ها نشأت میگیرد یا عدم انتخاب متخصص و یا بی تفاوتی گرافیست ها معلوم نیتس. گاهی کار را به کاردان نمی سپارند و بعد هم بازار دلال های هنرمند نمایی که از گرافیک تنها فتوشاپش را میشناسند گرم می شود؛ به هزار دلیل و علت به ظاهر عاقلانه اثرشان را به خورد هنرمند میدهند و هنرمند هم غافل از همه جا اثرش را با اعتمادی چشم بسته به دست نا اهل می سپارد . در نتیجه اثری که به بازار می آید قادر نیست چشم مخاطب را به خود جلب کند و آن را به خرید ترقیب کند.
هنرمندان زیرپوست شهر زندگی نمیکنندگرچه هنرمندان ادعا میکنند که از رنج و دریافت های خود اثر هنریشان را خلق میکنند؛ اما در واقع گاه هیچ خبری از اثر هنری نیست که مردم بتوانند آن را درک کنند و حتی خود را با آن قرین بدانند. در نتیجه بازار پاپ گرم و گرم تر می شود و موسیقی جدی هر روز گوشه نشین تر می شود.