زحمت بدلکار هرگز به چشم کسی نمی آید
بدلکار نقش حضرت ابوالفضل (ع) در مختارنامه با حضور در غرفه هنرنیوز مطرح کرد:
زحمت بدلکار هرگز به چشم کسی نمی آید
محمد صفری از بدلکاران سینما و تلوزیون است این هنرمند در گفتگوی خود با هنرنیوز، درباره مشکلات و مصائب بدلکاری با ما سخن گفت.
 
تاريخ : جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۰۹

مایلم قدری از سابقه فعالیت خود در حرفه  پر مخاطره بدلکاری سخن بگویید.

در سریال «مختارنامه» بدل حضرت ابوالفضل (ع) بودم. اما پیش از آن در بسیاری از فیلم ها و سریال‌ها به ایفای نقش پرداخته بودم. در فیلم ناسپاس بدل الناز شاکردوست بودم. زمانی که هنوز هیچ امکاناتی وجود نداشت. در سریال « گاوصندوق»، در «شاید برای شما هم اتفاق بیافتد»، و بسیاری از فیلم‌های دیگر که ذکر آن را در حوصله زمان نمی دانم.

شما پیش از این که به بازیگری روی آورید؛ حرفه بدلکاری را دنبال می‌کردید. علت این که بدلکاری را کنار گذاشتید چه بود؟

6 سال بدلکار سینما و تلوزیون بودم و در تمام این سال‌ها چیزی جز وعده های بی عمل چیزی نشنیدم. بارها به ما قول داده شد که وسایل بدلکاری برایمان فراهم می شود؛ اما این اتفاق هرگز رخ نداد. بدلکاری مشکلات بسیاری دارد که مانع از ادامه همکاری من با گروه های سینمایی در غالب این حرفه شد. البته با وجود آن که این حرفه را دوست داشتم؛ پس از پوشیدن لباس حضرت ابوالفضل (ع)، دیگر این حرفه را کنار گذاشتم و ترجیح دادم که بازیگر سینما باشم تا بدلکاری که حتی امنیتی برای جان او وجود ندارد.

از دردهای شغل خود و امکانات محدود این حرفه سخن گفتید؛ مایلم در این باره بیشتر توضیح دهید.

زحمت یک بدلکار هرگز به چشم کسی نمی آید. نه تنها دستمزدی متناسب با مخاطرات خود ندارد؛ بلکه در کل دستمزد مناسبی ندارد. حرفه‌است که سلامت جانی و امنیت شغلی نداریم. هیچ بیمه‌ای حاضر نیست که ما را زیر پوشش خود بگیرد. و دهها مشکل دیگر که همه هم‌چون سدی در مقابل ما وجود دارد که اجازه نمی دهد حرفه خود را بی دغدغه دنبال کنیم.

هرگز این مشکلات را به مسئولین منتقل کرده اید؟

از طرف ارشاد و خانه سینما بارها به ما وعده داده شد؛ اما هیچ یک عملی نشد. تنها امکانات محدود شغل خود را که بسیاری از آن را حتی خودمان فراهم کرده بودیم؛ مورد استفاده قرار می دادیم. اما هیچ مقام مسئولی در صدد بر نیامد تا امکانات شغل ما را برای تسهیل در کار و حفظ جانمان در اختیارمان بگذارد.

درباره بیمه چطور؟ علت آن که حاضر نشدند شما را بیمه کنند چه بود؟


بارها درخواست بیمه کردم حتی شخصا برای بیمه کردن خودم به شرکت های بیمه مراجعه کردم اما هر بار پاسخ منفی شنیدم. هیچ یک از شرکت های بیمه گذار حاضر نیستند یک بدلکار را بیمه کنند. آن‌ها در پاسخ تنها یک دلیل می آورند و آن این است که بدل‌کاری آنقدر هزینه بر دوش بیمه گذار تحمیل می کند که ما قادر به پرداخت آن نیستیم. شاید طی یک سال 20 حرکت بدلکاری انجام دهید و در حد اقل 4 حرکت آسیب ببینید. این حزینه های سنگینی را به بیمه تحمیل می کند و ما قادر به پرداخت آن نیستیم. هیچ کس قبول نکرد که ما را بیمه کند. خانه سینما نیز در تمام پنج سال گذشته قول داد که ما را حمایت کند. کارت خانه سینما به ما بدهد و بعد از  عضویت خانه سینما بیمه می شویم. اما بعد از گذشت 5 سال از تمام این قول ها به هیچ یک از آن ها عمل نشد.ما تنها حرف شنیدیم و هیچ چیزی عوض نشد.

از محاسن شغل خود بگویید. به هر روی این شغل محاسنی دارد که سبب شود همکاران شما سال ها بدان ممارست ورزند. این طور نیست؟


حسن این کار تنها این است که ما ورزشکاریم. بدلکاری هیچ حسن دیگری ندارد. و البته این نکته را ممتذکر می شوم که همکاران من تنها و تنها به دلیل علاقه درونیشان حاضر به ادامه فعالیت در این حرفه شده اند.

من مدرک بازیگری خود را زیر نظر آموزشگاه ایران، از وزارت ارشاد گرفته‌بودم. بعدها که در کار بازیگری بدلکاری را ادامه دادم. بدلکاری به تمام دلایلی که توضیح دادم و تمام دلایلی که توضیح ندادم؛ امکاناتی نداشت و هیچ حمایت و امنیتی نداشت، به بازیگری روی آوردم. حتی در سریال مختارنامه من به دلایل شخصی بدلکاری را پذیرفتم. شب قبل از این که بدلکاری مختارنامه را بر عهده گیرم، خود را در جامه حضرت ابوالفضل دیدم و همین سبب شد تا ایفای نقش حضرت ابوالفضل (ع) را در جنگ بر عهده بگیرم. بعد از آن صلاح ندانستم که این شغل را باز هم ادامه دهم.

درباره آخرین تجربه بدلکاری خود توضیح دهید. این جامه برایتان متفاوت از جامه‌هایی نبود که تا آن روز به تن کرده بودید؟


لحظه ای که آن لباس را بر تن کردم؛ سجده شکر به جای آوردم که آخرین جامه بدلکاری ام  جامه حضرت عباس (ع) است. این جامه احساس ویژه ای به همراه داشت. وقتی این جامه را بر تن کردم حس می کردم که این جامه به فرمانروای عالم متعلق است. به همین سبب وقتی عزت الله ضرغامی با ما ملاقات کرد به این نکته اشار کرد که شما تک تک به این کار دعوت شدید و به باور من حقیقت همین بود. ما به ایفای چنین نقشی دعوت شدیم. قدرت دو صد چندانی که پس از پوشیدن آن جامه به من منتقل شد هرگز قابل بیان نیست. بسیار خرسندم که این نقش  را ایفا کردم.

و در پایان می خواهم این حرفه را نیاز سنجی کنید

بدلکاری مانند هر حرفه دیگر نیازمند سازماندهی جدیست. به یک مدیر مدبر نیاز دارد. که حمایتش کند. هدف برایش تعیین کند و ده ها کار دیگر. از سوی دیگر وزارت ارشاد به راحتی می تواند ما را تحت حمایت خود قرار دهد.  این به یقین به ما دلگرمی خواهد داد. بدلکاری از همه نظر نیازمند حمایت است. اگر شغلی آینده نداشته باشد، اگر تضمینی بر آن نباشد و اگر درآمد مناسبی نداشته باشد، نه تنها من، هر کس دیگر آن را رها خواهد کرد. چون ما هم نیازمند تامین آینده مان هستیم. اگر بخواهیم بدلکار حرفه ای بمانیم باید حرفه‌ای تمرین کنیم. تمرین حرفه‌ای نیازمند زمان است و اگر قرار بر این باشد که برای امرار معاش به شغلی دیگر روی آوریم؛ نخواهیم توانست برای بدلکاری زمان بگذاریم. اگر قرار باشد برای بدلکاری زمان بگذاریم هم آینده مان را از کف خواهیم داد. همین موضوع سبب شد تا به فکر حرفه ای دیگر باشم.
کد خبر: 48900
Share/Save/Bookmark
نظرات : ۱
ف:پاشاپور : 
باتشکرازمصاحبه شما من هم با نظرآقای صفری کاملا موافقم من نیز گله دارم که یکسری از جوان های با استعدادکه می توانندنقش مفیدی درزمینه های مختلف هنری داشته باشنداستعدادشان سرکوب شده واز هیچ بابت حمایت نمیشوندوچه بسا همین جوانان میتوانستند ستارگان مطرحی باشندوبرای همیشه باقی بمانند
۱۳۹۱-۰۸-۱۴ ۲۲:۵۸:۴۰