گفت و گو با ”نادر برهانی مرند” کارگردان نمایش ”رؤیای هالیوود”
خودم را مقید به سلوک خاصی نمی‌کنم
 
تاريخ : سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۰۶
علاقه "نادر برهانی مرند" به مسائل اجتماعی تا به حال از زوایای مختلفی خود را نشان داده است. متون گذشته او و همچنین کارهای اخیری که اجرا کرده همه دارای ظرفیت‌های زیادی برای تحلیل اجتماعی است. اما برهانی این بار به سراغ متنی از نیل سایمون نویسنده محبوب امریکایی رفته که با شکل خاصی از کمدی شهری، جامعه را به درام‌های سبک و ساده پیوند می‌زند.

در رؤیای هالیوود که در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه رفته یک ملودرام با مضمون بازگشت به خانواده می‌بینیم.

برهانی درباره شرایط اجرا در ایرانشهر و خصوصیات "رؤیای هالیوودی" با سایت ایران تئاتر گفت‌وگو کرده که می‌خوانید:

شما همیشه برای من یادآور مرحوم رادی بودید. از این جهت که با پرداختن به وضعیت همان طبقه‌ای که مورد توجه او بود ظرایف و زیباشناسی او را هم مثل یک میراث با خود داشتید. اما ناگهان از آن مسیر و کارهایی که در فضای آدم‌های شهری ایران معاصر بود خارج شدید و به سمت اجرای متون خارجی رفتید. چه چیزی باعث این تغییر شد؟

تأثیری که از رادی گرفته‌ام و ارادتی که به او دارم و همچنین نگاه اجتماعی و معاصر من در تئاتر هنوز سرجای خودش است. من حتی وقتی متن خارجی انتخاب می‌کنم سعی دارم که پیوند پنهانی با جامعه خودم داشته باشد. اما راستش من دست و پای خودم را نمی‌بندم و مقید به سلوک خاصی نمی‌کنم، در هر حال نگاه من هم تغییر می‌کند و شرایط بر زیباشناسی من هم تأثیر می‌گذارد. از طرف دیگر من انسانی دو وجهی هستم که یک وجه کارم کارگردانی و یک وجه دیگر کارم نمایشنامه‌نویسی است. برهانی کارگردان مجبور است برای تجربیاتش گاهی دست به انتخاب‌هایی بزند که حتی با نگاه نمایشنامه‌نویس او در تضاد قرار دارد. شاید خیلی از متونی که برای کارگردانی انتخاب کرده‌ام با آن طبقه و جامعه‌ای که درباره‌اش می‌نویسم تفاوت داشته باشد اما در نهایت حتی انتخاب این متون به نمایشنامه‌نویسی من هم کمک کرده است.

من متوجه این تجربه‌گری و تلاش برای درجا نزدن هستم ولی مسئله این است که شما چه از نظر کارگردانی و چه از نظر نمایشنامه‌نویسی دارای زاویه دیدی به جهان و اجتماع خود هستید که آن سلوک خاص باعث می‌شود ما عکس العمل شما را همیشه نسبت به جامعه داشته باشیم.

اول اینکه من با این نگاه که اجرای متون خارجی به نمایشنامه‌نویسی ما آسیب می‌زند موافق نیستم. چرا که اتفاقاً اجرای متون خارجی رسوباتی در ذهن تئاتری‌ها دارد که به نمایشنامه‌نویسی داخلی کمک خواهد کرد. نکته دیگر در پاسخ شما این است که یکی از توقف‌ها برای نمایشنامه‌نویس ایرانی مثل من که دارای رویکردی اجتماعی است، بعضی ممیزی‌هاست. اینکه من نتوانم کارم را اجرا کنم با توجه به اینکه متنم در طول تمرین کامل می‌شود باعث مختل شدن روند نمایشنامه‌نویسی‌ام می‌شود. اما مطلب دیگری هم وجود دارد؛ من متون خارجی را با توجه به ظرفیت‌های جامعه خودمان بازنویسی می‌کنم. از سوی دیگر متونی مثل مرگ فروشنده، مرغابی وحشی، رمولوس کبیر و حتی رؤیای هالیوود دارای رویکردهای اجتماعی غنی و قابل توجهی هستند که من سعی کردم از نگاه خودم و جامعه خودم در این متون ردپایی به جا بگذارم.

"رؤیای هالیوود" حداقل آنطور که در اجرای شما به نظر می‌رسد تفاوت‌های مهمی با متن‌های دیگر نیل سایمون دارد و وجه کمیک این کار به نظر کمتر می‌آید. این تغییرات از سمت شما بود یا به دلیل داشتن خصوصیات متفاوت، جذب این متن شدید؟

راستش من سایمون شناس نیستم. به جز متون چاپ شده از او و آثاری که شهرام زرگر به من داد من دیگر خیلی کاری از سایمون نخوانده‌ام. ولی از بین چند کاری که زرگر هم از سایمون و هم از دیگران به من داد، رؤیای هالیوود به جهان من نزدیک‌تر بود و جوهره متفاوتی با متن‌های دیگر او داشت. البته باید بگویم که متن دارای وجوه کمیک زیادی بود، اما بیشتر وجه عاطفی و انسانی آن روی من اثر داشت. اینکه یک دختر تلاش می‌کند خانواده‌اش را ترمیم کند و رابطه‌ای زیبا بین افراد بوجود آورد من را بیشتر از هر چیز دیگری جذب کرد. ضمن اینکه من دو صحنه را مجبور شدم بازنویسی کنم که همین باعث شد اساس جغرافیای فکری اثر تحت تأثیر قرار گیرد.

اما به لحاظ ضربه دراماتیک این اثر خیلی ساده و البته دوست داشتنی است. کارهای قبلی شما همیشه خیلی نفس‌گیرتر و ملتهب‌تر بوده است.

این درست است. یک بخشی مربوط به این است که این اثر همان‌طور که گفتید اثر ساده‌ای است. من بیشتر در راهنمایی‌هایم به گروه از همین واژه استفاده می‌کردم. اما این اثر اگرچه کم اما دارای ضربه‌های درگیر کننده‌ای از جنس خود است. اما الآن در اجراهای آغازین هستیم و اگر کمی در سالن جا بیفتیم کار بهتر می‌شود. در زمان تمرین این تأثیر وجود داشت، اما در حال حاضر به دلیل اینکه هنوز در سالن جا نیفتادیم و ریتم کار به نظرم هنوز آن طور که باید در نیامده تأثیر واقعی‌اش دیده نمی‌شود. مثلاً الآن منظر تماشاگر برای دیدن کار خیلی درست نیست و تغییر خواهد کرد و قطعاً با برطرف شدن این ایرادات تأثیر کار بیشتر می‌شود.

شما در این کار از یکی از بازیگران چهره سینمایی که البته سابقه کار تئاتر هم داشته استفاده کردید؛ آیا این تجربه کار با مریلا زارعی و رضا بابک که خود از بازیگران و کارگردانان قدیمی تئاتر بوده‌اند؛ شما را وارد آداب و شکل خاصی از هدایت بازیگر کرد؟

به هیچ وجه، البته من چون اولین بار بود که با این دو بازیگر کار می‌کردم اوایل کمی محتاط بودم اما خیلی زود وارد همان خطی شدم که در کار با بازیگران دیگر داشتم. حتی بزرگواری این دو بازیگر در مسائل مالی هم بود. هنوز که هنوز است مریلا زارعی بر سر قرارداد و پول با من حرف نزده و هرگاه من سر صحبت را باز می‌کنم او به گونه‌ای فرار می‌کند و می‌گوید بگذار ببینیم کار چقدر فروش می‌کند. به لحاظ مالی و به لحاظ شیوه هدایت و روند کار، همکاری با خانم زارعی و آقای بابک تفاوتی با کارهای دیگر نداشت.

یکی از دغدغه‌های اصلی شما از گذشته تئاتر خصوصی بوده است.حتی به خاطر دارم که همیشه می‌گفتید "ظرفیت‌های تئاتر دولتی در ایران تمام شده است". به نظر می‌رسد در اجرای "رؤیای هالیوود" دارید چیزی شبیه به تئاتر خصوصی را تجربه می‌کنید. این تجربه چگونه است و چه اندازه با ایده‌آل شما فاصله دارد؟

این تجربه را نمی‌توان تئاتر خصوصی به آن معنای واقعی‌اش دانست. شاید بتوان آن را تمرینی کوچک دانست برای رسیدن به تئاتر خصوصی‌ای که ایده‌آل ماست. شاید در مقایسه با تئاتر خصوصی به معنای اصلی‌اش این تجربه چیزی شبیه به یک شوخی باشد. به هر حال تماشاخانه ایرانشهر دولتی است و قسمتی از پول گیشه هم متعلق به آن است. پس نمی‌توان نامش را تئاتر خصوصی گذاشت. اما از این لحاظ که در چنین نوع تجربه‌ای شما مجبور به کسب سرمایه و جذب اسپانسر هستید و به نوعی در تهیه اثر مستقل از دولتید می‌توان این تجربه را تمرینی در جهت رسیدن به تئاتر خصوصی دانست.

تئاتر خصوصی در آن معنایی که مد نظر شماست چه خصوصیالت دیگری دارد؟

ببینید تئاتر خصوصی تئاتری است که اتفاقاً دولت هم آن را حمایت می‌کند، تازه بیشتر از آنچه امروز این کار را انجام می‌دهد، چراکه خروجی تئاتر خصوصی در نهایت به نفع دولت است و هزینه آن، هزینه‌های دیگر دولت را در جاهای دیگر و در آینده کم خواهد کرد. اما از سویی دیگر آغازگر تئاتر خصوصی خود تئاتری‌ها و هنرمندان آن هستند نه دولت، این به اعتقاد من شوخی مضحکی است که در اینجا پیشنهاد دهنده تئاتر خصوصی دولت است در حالی که باید خود هنرمندان در پی تئاتر خصوصی باشند.

درباره قیمت بلیط هم کمی حواشی و حرف بود، نظر خودتان در این باره چیست؟

از وقتی این نمایش به صحنه رفته هیاهوی زیادی بر سر قیمت بلیط شکل گرفته است. اولاً الآن 20 هزار تومان قیمت بلیط برای کاری که هیچ کمکی به آن نشده قیمت بالایی نیست. بعد هم دوستانی که سنگ مردم را به سینه می‌زنند کمی به بخش‌های دیگر فکر کنند. واقعیت این است که تئاتر هنر گرانی است. جمعاً برای ماکوندو و رؤیای هالیوود ما 44 نفر هستیم و تازه بناست 20 درصد هم از آن پول برداشته شود. تئاتر یا باید از مردم درآمد کسب کند یا از دولت کمک بگیرد. خوب این تئاتر از نظر مالی خودکفاست و مجبور است از مردم پول بگیرد. برخی دوستان می‌گویند این قیمت باعث می‌شود مردم از تئاتر فراری شوند. نه به نظر من این طور نیست. من هم معتقدم باید همه اقشار به تئاتر بیایند اما این موضوع راه دارد و باید راهکارهایش را عملی کرد. باز هم می‌گویم تئاتر خصوصی به معنای کمک نکردن دولت نیست، بلكه دولت باید از طریق قانون کاری کند که تئاتر مثل همه جای دنیا صاحب حمایت کننده مالی شود. این راهی است که ما مشغول آزمون آن هستیم و چاره‌ای جز آن نداریم. این راهی است که باید برویم و با آزمون‌های زیاد به شکل درست به آن خواهیم رسید.

کد خبر: 16040
Share/Save/Bookmark