روایتی پست مدرن از کتابخوانی
در نخستین نشست «آثار خواندن» مطرح شد؛
روایتی پست مدرن از کتابخوانی
هر مؤلفی درست پس از نگارش کتاب خود می‌میرد تا هر کتابخوانی، فراخور احوالات شخصی خود، برداشتی خاص از اثر او داشته باشد و با این برداشت، نیمه جان دوباره‌ای به اثر و مؤلف آن ببخشد.
 
تاريخ : سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۵۳
به گزارش هنرنیوز و به نقل از روابط عمومی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، نخستین نشست «آثار خواندن» از سلسله نشست‌های معرفی و نقد کتاب به بررسی کتاب «چگونه درباره کتاب‌هایی که نخوانده‌ایم حرف بزنیم؟» نوشته «پی‌یر بایارد» اختصاص یافت.این نشست روز یک‌شنبه (16 خرداد ماه) با حضور محمد معماریان، مترجم کتاب؛ یزدان منصوریان، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی؛ سیامک محبوب، مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی نهاد؛ محمد جوهرچی، مدیرکل پژوهش و محمدهادی ناصری‌طاهری، مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل برگزار شد.

انتقال نکاتی از نقد ادبی با بهره‌گیری از داستان‌ها و تمثیل‌های مختلف


محمد معماریان، مترجم کتاب «چگونه درباره کتاب‌هایی که نخوانده‌ایم حرف بزنیم؟» درباره نحوه آشنایی وی با این کتاب بیان کرد: بهار 91 در یک تکلیف کلاسی مأخذشناسی، جستجوی مفصلی در دوره‌های درسی دانشگاه‌های مختلف می‌کردم، که در میان آثار متقن اما با روایت همه‌کس‌پسند به این کتاب کوچک رسیدم، خواندمش و شیفته‌اش شدم. امروز تقریباً چهار سال از آشنایی‌‌ام با این کتاب می‌گذرد که بالآخره ترجمه‌ آن به همت نشر ترجمان علوم انسانی منتشر شد.

وی در معرفی این کتاب گفت: «چگونه درباره کتاب‌هایی که نخوانده‌ایم حرف بزنیم؟»، روایتی از نظریه نقد ادبی پست مدرن است؛ پس به‌جای اینکه در قالب عبارات ثقیل و متون دانشگاهی ارائه شود، در قالبی عامه‌پسند روایت شده است. در واقع روایت «بایارد»، بُن‌مایه‌ آکادمیک قدرتمندی در نظریه‌ نقد ادبی و روان‌تحلیل‌گری دارد؛

وی در چند فصل توضیح می‌دهد که چگونه دربارۀ کتاب‌های خوانده ‌نشده باید حرف زد: کتاب‌هایی که نمی‌شناسید، ورق زده‌اید، درباره‌شان شنیده‌اید، و کتاب‌هایی که فراموش کرده‌اید. سپس به شما آموزش می‌دهد که در مواجهه با مخاطبان مختلف (جامعه، اساتید، نویسنده، عزیزان‌تان) می‌توانید از چه راهبردهای رفتاری استفاده کنید: شرمنده نباشید، ایده‌های خود را تحمیل کنید، کتاب را از نو بسازید و جعل کنید، و یا اصلاً دربارۀ خودتان حرف بزنید!

معماریان ادامه داد: «بایارد» هر یک از فصول دوازده‌گانه کتاب را با محوریت یک داستان یا شخصیت مطرح کرده است تا ایده‌های انتزاعی را در قالبی تمثیلی و در دسترس به مخاطب ارائه دهد؛ رمان‌های مشهور، فیلم‌های سینمایی و شخصیت‌های محبوب تاریخ ادب و هنر و فلسفه، سوژه‌هایی هستند که این استاد ادبیات فرانسه را در بیان منظورش یاری می‌دهند. مثلاً در فصل اول از داستان «مرد بی‌صلاحیت» اثر «موسیل» صحبت به میان آمده است؛ شخصیت اصلی داستان کتابداری است که در یک کتابخانه با چند میلیون جلد کتاب کار می‌کند؛

وی هیچ‌یک از کتاب‌ها را نخوانده، و تنها با مطالعه کتاب‌های فهرست در مورد تمامی آنها نظر می‌دهد؛ «بایار» با استفاده از این داستان می‌نویسد که هر کتاب یک «محتوا» و یک «جایگاه» دارد و جایگاه کتاب به نسبت سایر کتاب‌ها مشخص می‌شود؛ پس اگر، به مانند کتابدار این داستان، از جایگاه کتاب در گستره آثار تولید شده ادبیات آگاه باشید، بهتر می‌توانید درباره محتوایش قضاوت کنید و حتی شاید اطلاع از این جایگاه برای قضاوت درباره محتوا نیز کافی باشد.

وی اضافه کرد: «بایارد»، در ابتدا، متوجه گناه «نخواندن» است اما به تدریج مسئله را بسط می‌دهد تا پهنه گسترده‌ای از تعمقات نظری درباره «کتابخوانی» را مطرح کند. این‌گونه است که مسئلۀ او دیگر فقط «نخواندن» نیست؛ تا بدانجا که حتی دقیق خواندنِ یک کتاب نیز می‌تواند گناه «نخواندن» به دنبال داشته باشد: غرق شدن در یک کتاب آن‌گونه که فهم ربط آن محتوا به پیرامون دشوار شود نیز نوعی از نخواندن است؛ البته خواندن نیز تجربه‌ای فردی و منحصر به شخص است؛ در بسیاری موارد، رابطه ما با کتاب‌ها، فضایی سایه‌گونه رقم می‌زند که در چنبره ارواح حافظه گرفتار است؛ این تجربه می‌تواند در بستر «نخواندن» ابداع شود، وقتی که فرد از مؤلفه‌های دیگری غیر از محتوا برای فهم متن بهره بگیرد. با بهره‌گیری از داستان‌ها و تمثیل‌های مختلف در گوشه و کنار متن، «بایارد» نکات ظریفی از نقد ادبی را نیز به خواننده منتقل می‌کند.

کتابدار جهانِ کتاب‌ها را می‌شناسد و قادر به برقراری پیوند بین آنهاست


دکتر یزدان منصوریان،‌ عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در خصوص این کتاب گفت: «نخوانده‌ایم» کلمه‌ای کلیدی است که به عنوان این کتاب معنا می‌بخشد؛ این کتاب درباره مرز مبهم خواندن و نخواندن است؛ مباحث طرح شده در این کتاب مفهوم هرمنوتیک را تداعی می‌کند؛ هرمنوتیک بحث تعبیر، تفسیر و تأویل متون است؛ در هرمنوتیک بر روی طیفی از تفسیر مؤلف‌محور تا تفسیر مفسر‌محور در نوسانیم؛ «چگونه درباره کتاب‌هایی که نخوانده‌ایم حرف بزنیم؟» نخوانده‌های ما را نیز در طیفی قرار می‌دهد؛ کتاب‌هایی که حتی عنوان آنها را تاکنون نشنیده‌ایم؛ کتاب‌هایی که هرگز تورق نکرده‌ایم اما با شنیدن نظرات دیگران درباره آنها تصویری در ذهن ساخته‌ایم؛ کتاب‌هایی که بخش‌هایی از آنها را خوانده‌ایم؛ کتاب‌هایی که پیش از این خوانده اما از یاد برده‌ایم؛ نویسنده می‌گوید نه تنها ما کتاب‌هایی که می‌خوانیم از یاد می‌بریم بلکه آنچه را می‌نویسیم نیز از یاد می‌بریم؛ حال سؤال نویسنده اینست که آیا کتابی که خوانده و از یاد برده‌ایم،‌ در گسترده نخوانده‌ها محسوب می‌شود؛ به عقیده من ردپایی از کتابی که از یاد برده‌ایم، همواره در ذهن باقی خواهد ماند.

وی تصریح کرد: نویسنده کتاب می‌گوید کتابخوان فعال لازم نیست جزئیات کتاب را به خاطر بسپارد؛ کتابخوان فعال به دورنمایی می‌رسد و قادر است بین محتوا، مضمون و جایگاه یک کتاب تفاوت قائل شود؛ محتوای کتاب، مضامین نوشته شده در کتاب است؛ مضمون، تم اصلی کتاب است؛ جایگاه کتاب نیز در ارتباط با سایر آثار و کتاب‌های موجود مشخص می‌شود؛ برقراری پیوند و ارتباط بین کتاب‌ها، همان نظریه «بینامتنی» است؛ بر اساس این نظریه هر یافته جدیدی، بافته‌ای از یافته‌های پیشین است.

منصوریان با اشاره به فصل اول این کتاب و شخصیت کتابداری که هیچ یک از کتاب‌های کتابخانه خود را نخوانده و به خواندن کتب فهرست و تصویر دورنمایی از آثار اکتفا کرده است، بیان کرد: آنچه در این کتاب درباره کتابدار گفته شده، در ستایش جایگاه وی است؛ به این معنا که، کسی که در میان کتاب‌ها زندگی می‌کند هر چند به درستی می‌داند که در تمامی طول عمرش، بیش از قطره‌ای از این اقیانوس نخواهد چشید، اما این اقیانوس را می‌شناسد؛ و این شناخت اقیانوس است که ارزشمند است؛ کتابدار جهانِ کتاب‌ها را می‌شناسد و قادر به برقراری پیوند بین آنهاست.

وی تأکید کرد: مخاطب این کتاب، کتابخوان فعال است؛ کتابخوان فعال کسی است که در طول زمان شبکه‌ای ارگانیک از کتاب‌هایی که خوانده و قرار است بخواند در ذهنش شکل می‌گیرد؛ کتابخوان فعال، کسی است که می‌تواند درباره کتاب‌ها صحبت کند و کسی قادر به انجام این کار است که خود پیش از این کتاب خوانده باشد؛ کتابخوان فعال، به مطالعه مولد رسیده است؛ مطالعه مولد مطالعه‌ای است که اجازه دهد من به عنوان خواننده سهمی در تولید دانش داشته باشم؛‌ به این معنا که اطرافیانم را به خواندن ترغیب کنم.

لزوم داشتن تصویری کلی از کتاب‌های موجود در کتابخانه و سایر منابع بیرونی در ذهن کتابدار

در ادامه، سیامک محبوب، مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی نهاد، فصل اول این کتاب و مثال رمان «آقای موزیل» را پاسخی به این پرسش دانست که آیا کتابخوانی وظیفه کتابدار است یا خیر؛ در واقع کتابدار بودن شخص، ضرورتی برای کتابخوانی ایجاد نمی‌کند؛ اما در عین حال لازم است که کتابدار تصویری کلی از کتاب‌های موجود در کتابخانه و سایر منابع بیرونی در ذهن داشته باشد؛ در واقع برای انتخاب کتاب‌ها و مجموعه‌سازی کتابخانه از بینشی مشابه استفاده می‌کنیم؛ همچنانکه در درس مجموعه‌سازی توصیه می‌شود برای انتخاب یک اثر در کنار مطالعه مشخصات کتاب‌شناختی، مطالعه مقدمه آن اثر کفایت می‌کند؛ در رابطه با منابع علمی نیز، خواندن چکیده اثر و تطابق آن با کلیت کتابخانه توصیه شده است؛ به عقیده من این کتاب به نوعی بازنگری در تفکر رایج نسبت به وظیفه کتابدار بوده و از این لحاظ سودمند است.

مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی نهاد تأکید کرد: لازم است که کتابداران با جهان کتاب‌هایی که در کتابخانه هست، آشنا باشند؛ چرا که وی به جامعه خدمات ارائه می‌دهد؛ درست است که مطالعه تک تک منابع موجود ضرورتی ندارد، اما ایجاد طرح و تصویر کلی ضروری است؛ در واقع کتابدار به عنوان فردی که در این شغل ایفای نقش می‌کند، باید اندوخته‌ای از پیش داشته باشد؛ بنابراین مخاطب این کتاب کسی است که کتابخانه‌ای درونی در وی شکل گرفته باشد؛ یعنی بدون خواندن مجموعه کتاب‌هایی که مقدمات تفسیر سایر آثار را فراهم می‌کند، مهارت لازم برای صحبت درباره کتاب‌هایی که نخوانده‌ایم، حاصل نخواهد شد.

محبوب تصریح کرد: به عقیده من این کتاب درباره خواندن یا نخواندن نیست و «پیر بایارد» در این اثر تلاش می‌کند که این دوگانه را به هم بریزد؛ وی معتقد است که وضعیت مطلقی به نام خواندن و وضعیت مطلقی به نام نخواندن وجود دارد؛ در واقع در جوامع سخنی شکل گرفته است مبنی بر اینکه هر کس متنی را خوانده باشد، مجوز حرف زدن درباره آن را دارد؛ این در حالیست که کسی که این گزاره را صادر کرده است، ممکن است خود تهی از آن باشد؛ این امری غیر اخلاقی نیست، چراکه وقتی در جامعه‌ای توان سخن گفتن درباره کتاب‌ها، مقدمات دستیابی به طبقات بالای اجتماعی را فراهم می‌کند، لازم است که این توانمندی ایجاد شود. به عقیده من این کتاب مقدمه‌ای است که جنبه مطلق خواندن یا نخواندن را بهم می‌زند.

سلسله نشست‌های معرفی و بررسی کتاب با نامِ «آثار خواندن» در راستای سیاست‌های نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور مبنی بر ترویج فرهنگ مطالعه کتابخوانی و همسو با نامگذاری سال 1395 به‌عنوان «سال خواندن» در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور برگزار می‌شود. آرشیو
کد خبر: 91704
Share/Save/Bookmark