مرضیه سبزعلیان، نویسنده کتاب با اشاره به این که در بیشتر داستانهای کتاب زنی به عنوان راوی و شخصیت اصلی وجود دارد که اتفاقاً درگیر دغدغههایی از جنس زنانگی است، گفت: «هیچ وقت پای زنها به ابرها نمیرسد» مجموعهای است که مملو از نگاه و دغدغه زنان است. هرچند قایل به دسته بندی و نامگذاری ژانر زنانه و مردانه در داستان نیستم، اما شاید بتوان با توجه به نمایههای متنی زنانه و حضور پررنگ و تاثیرگذار زنان در این مجموعه داستان، آن را جزو مجموعه داستانهای زنانه به حساب آورد.
این روزنامهنگار و منتقد ادبی، با اشاره به این که داستانها موضوع محور هستند و در نگارش داستانها چندان دغدغه بازیهای فرمی نداشته است، بیان کرد: داستانها در فضایی رئال و در ژانر واقعگرای مدرن - اجتماعی سوژههایی را روایت میکنند که عمدتاً جزو تابوهای جامعه محسوب میشوند.
عنوان داستانهای این مجموعه؛ فردای چهارشنبه، آخرش خلاص میشوی از دستم، شوهر زعفرانی، دلواپس آبی، مواظب رازهایت باش، ساق پاهای زنی میان زنبقها، صدایش میزنم طاهر، سرگردانی یک بوس کوچولو، راحتی جماعتی ناراحت، صورتیهای پشت پنجره، زن سالم، سایههای بی سر، مسافر ساعت یازده، من هم بزرگ می شوم یک روز، پشت پرده چه کسی است؟ و زنی در همین حوالی هستند.
در بخشی از داستان «صورتیهای پشت پنجره» میخوانیم: حالا غروبها بنفشه میآید، ولی دیگر تنها نیست، تمام پهنای کوچه باریک را دخترهایی گرفته اند که پیراهنهای حریر صورتی دارند. هیچ کدام چادر و روسری ندارند. به جای آن دور گردنهای بی استخوانشان یک حلقه طناب گره خورده که دنباله اش روی زمین میکشد و خرت خرت صدا میکند. بعضیها حلقهها را دست گرفته اند و توی همهمۀ گنگی نزدیک پنجره میشوند.
مجموعه داستان «هیچ وقت پای زنها به ابرها نمیرسد» در ۹۶ صفحه و با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه از سوی انتشارات ثالث منتشر شده و در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه میشود.