داریوش نصیری نویسنده و روایتگر قطعه ارکسترال ظهور متولد 1359از تهران میباشد، وی تحصیلات خود را در رشته سینما ادامه دادهاست، که در رابطه با قطعه ارکستار ظهور با او به گفتگو نشستهایم.
چه شد که به سراغ اجرای قطعه ارکسترال ظهور رفتید؟
همان طور که میدانید این اثر از 13 سالگی ملیکا یا نرجس خاتون در روم و از مراسم ازدواج با پسر عمویش (که با دستور قیصر روم بوده) آغاز میشود. و در ادامه داستان، مسلمان شدن و ازدواج نرجس خاتون با امام یازدهم (ع)، و سپس تولد، به امامت رسیدن بحث غیبت و انتظار حضرت ولیعصر (عج) مطرح و روایت میشود.
در ابعاد مختلف هنری (تئاتر – موسیقی - سینما) اثری که مقاطع زندگانی حضرت مهدی (عج) را بیانگر باشد نداریم. تازگی و نو بودن تولید و اجرای این اثر، ما را بر آن داشت تا قطعه ارکسترال ظهور را جهت پیشکش به ساحت مقدس حضرت بقیها... (عج) آماده اجرا کنیم.
اکثر آثار راجع به ائمه اطهار، در ایام سوگواری اجرا میشوند و این اثر برای اولین بار است که در شب ولادت طلایهدار عدالت و آزادی، حضرت ولیعصر (عج) ، با یک گروه بزرگ «موسیقی - نمایش» به صورت حرفهای به روی صحنه میرود.
هر هنرمندی بر اساس یک اعتقاد قلبی دست به خلق یک اثر هنری میزند و تا این اعتقاد قلبی و راسخ نباشد و خود هنرمند نیز بر آن باور نباشد مخاطب نیز با آن همذاتپنداری نخواهد کرد.
در رابطه با مراحل ابتدایی تولید قطعه ارکسترال ظهور توضیح دهید؟
این اثر موسیقیایی – نمایشی از اسفند 1388 بلافاصله پس از اجرای موفق موسیقی – نمایشی تراژدی رستم و سهراب آغاز گردید. بحث مطالعه منابع و نگارش متن توسط اینجانب صورت گرفت. با پیشرفت نگارش متن و مشخص شدن ساختار و چهارچوب اصلی آن، موسیقی توسط مهدی وجدانی ساخته شد.
تمرینات فشرده گروه اجرایی که بالغ بر 40 نفر میباشند از اواخر فروردین ماه 1389 به طور جدی شروع شد و بخشهایی از اثر که آماده شده بودند تمرین میشدند. در چنین زمینههایی، نگارش متن، ساخت موسیقی و استفاده از تصاویر پس زمینه و ادغام آنان با هم در اجرا و روایت بسیار سهل و ممتنع است و سرانجام پس از چند بار بازنویسی و استفاده از نظرات مهم کارشناس مذهبی (که همین جا صمیمانه از ایشان قدردانی میکنم)، نگارش متن به پایان رسید.
و شاید مهمترین علت جدیت و فشردگی تمرینات گروه، جهت رسیدن اجرا به سر منزل مقصود که همانا اجرا در شب ولادت مهدی (عج) بود که به حول و قوه الهی و توجهات حضرت ولیعصر (عج) این امر میسر شد و امسال نیز در 22 تیرماه، در تالار اندیشه حوزه هنری مجدداً به روی صحنه میرود.
باید بیان کرد، استقبال مخاطبان از این آثار، یادآور این نکته است که آثاری با این مضامین، اگر به دور از شعارزدگیها باشند بسیار مورد توجه و استقبال عموم قرار خواهند گرفت.
ذکر این نکته ضروری است که تماشاچی بسیار دقیق، فهیم و زیرک است و با استقبال و یا عدم استقبال و حضور خود از آثار هنری، بر آن صحه میگذارد. اساساً اگر تماشاچی در اجرای اثر تأثیرگذار باشد و خود نیز در شیوه روایت گونه اثر، سهیم باشد میتوان علاوه بر جذب مخاطب بر حفظ ایشان تا پایان اثر، گام مؤثری برداشت.
علت اینکه بیشتر آثار شما به صورت نمایشهای تک نفره به روی صحنه میرود چیست؟
قبل از پاسخ به سئوالتان لازم است راجع به نمایش تک نفره تویح مختصری بدهم؛ تئاتر تک نفره یعنی نبرد بازیگر با خودش روی صحنه و حرکت روی لبه تیغ. این نوع نمایش یکی از دشوارترین شکلهای نمایش است، چرا که با کوچکترین لغزش در اجرا، تمامی جذابیتهای نمایش از دست میرود و نمایش دچار شعارزدگی، خاطرهگویی و یک نمایش کسالتآور تبدیل میشود. و اگر با قدرت، انرژی و خلاقیت کافی به روی صحنه برود حتی از نمایشهای پر زرق و برق نیز پیشی میگیرد. نمایش تک نفره را میتوان حتی به عنوان شاخص بازیگری نیز در نظر گرفت. حفظ جذابیت در نمایشهای تک نفره مهمترین مسئله ایست که تماشاگر را با خود همراه میکند.
و از لحاظ اجرایی برای بازیگر یکی از دشوارترین نوع اجرا است، چرا که کوچکترین اشتباه در صحنه بیش از هر چیز دیگری خود را نمایان میکند و در صورت موفقیت و جلب نظر تماشاچی، بازیگر به عنوان سلطان صحنه قلمداد میشود.
در این نمایشها، بازیگر همیشه باید بدن و بیان آماده داشته باشد و از لحاظ روحی و روانی خود را در بهترین شرایط نگه دارد تا بر روی صحنه تمرکز کافی داشته باشد تا بتواند ایفاگر نقش یا نقشهایی ماندگار بر روی صحنه باشد.
سختی و دشواری و در عین حال لذت بخش بودن اجرای تک نفره، همانند یک معما و چیستان است که در صورت اجرای موفق آن، که همانا یافتن تاریخ معما است، شرینی بیحدی را القاء میکند.
و استفاده از شیوه اجرایی نمایشهای ایرانی همچون نقالی و تعزیه مرا بر آن داشت تا با استفاده از وسایل مدرن و تلفیق آن با شیوههای کهن نمایش ایرانی، جذابیت بصری بیشتری برای مخاطب ایجاد شود.
در اجرای گروه ما، استفاده از موسیقی، نور، تصاویر پسزمینه و استفاده از المانهای ساده جهت انتقال مؤثر مفاهیم بسیار ضروری و در تکمیل یکدیگر هستند.
این نکته را نباید هرگز فراموش کرد که جذب تماشاچی به مراتب ارزش کمتری نسبت به حفظ تماشاچی دارد و اگر مخاطب با اثر ارتباط برقرار کند، آن مخاطب، خود، به عنوان یک رسانه تأثیرگذار در جهت معرفی اثر برمیآید.