اولین آسیب جدی تغییر شیوه اکران خود را نشان داد
فروش میلیاردی نوروزی و دستِ خالی سینما
باید پذیرفت که اکران سازوکارهای خاص خودش را میطلبد و کسانی باید مدیریت آن را برعهده بگیرند که علاوه بر اینکه شناخت کافی از سینما ومساله اکران دارند، منفعت شخصی در اکران یا عدم اکران فیلمها نداشته باشند وگرنه همچنان باید شاهد اکرانهای شلخته، بیمخاطب و پُراعتراضی را شاهد باشیم.
تاريخ : شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۲
فروش چند میلیارد تومانی فیلمهای نوروزی جان تازهای به جسم کم تحرک سینمای ایران داد تا سینمادارها نفسی تازه کنند و با سودی که عایدشان شده است علاوه بر پرداخت بدهیهای خود – اگر شد - دستی هم به سر و روی سینماهای خودشان بکشند. وضعیت ساختمانها و سرویس دهی سینماهای کشور بویژه در شهرستانها، خیلی مطلوب نیست و به هیچ عنوان درشان مخاطبین سینما که همچنان با وجود انواع و اقسام فیلمهای خارجی و شبکههای ماهوارهای هنوز رسم سینما رفتن را فراموش نکردهاند، نیست. فیلمهای نوروزی و فروشهای خوب آنان، قوت قلبی برای سینمادارها بود. این درحالی است که انتشار آمار فروشهای امسال که در مقایسه با سال گذشته دو برابر شده بود از سال خوب و پررونقی هم برای سینمادارها و هم برای مخاطبین سینماها حکایت میکند. بیشک باید بپذیریم که سینما با مخاطب زنده است و مخاطب هنگامی پا به داخل سالن تاریک سینما – با وجود بلیتهای چند هزار تومانی – میگذارد که فیلمهای روی پرده، نمایشگر درد دلهای مردم کوچه و خیابان باشد. فیلمهای روشنفکری یا فیلمهایی که به لحاظ مضمونی، فاصله کیهانی با حال و هوای مردم عادی داشته باشند، بدون تردید، نمیتوانند جذابیتهای لازم را برای مخاطب امروزی بهمراه داشته باشند. همواره تجربه ثابت کرده است مادامی که فیلمی، قصهای فرا زمینی و به اصطلاح جشنوارهای و آن ور آبی نداشته باشند و قصه اشان از بطن جامعه گرفته شده باشد و از ساختار مناسبی هم برخوردار باشند – ولو به زبان طنز - مردم برای دیدن آن در مقابل سینماها صف میکشند. خوشبختانه فروش میلیاردی فیلمهای نوروزی، از این دست فیلمها بودند هر چند که سازندگان هر اثر، مضامین مورد علاقه خودشان را تعریف میکردند. فیلمهای «چ»، «معراجیها»، «خط ویژه»، «طبقه حساس» و «با دیگران» توانستند نمره قبولی از اکران امسال بگیرند. امید است که فیلمهای دیگر امسال هم بتوانند به همان اندازه – یا قدری کمتر- حال و هوای اکران را همچنان داغ نگه دارند. اما برخی کارشناسان سینمایی و منتقدین سینما معتقدند که اکران همزمان ۵ فیلم پرفروش در ایام نوروز و به نام «اکران نوروزی» این خطر را دارد که دست سینمای ایران از اکرانهای پر فروش، به یکباره خالی شود چرا که آنان بر این باورند که تولیدات سال گذشته سینمای ایران، اکثرا تولیدات بیمخاطب یا کم مخاطب بودند و تنها، تک فیلمهایی از تولیدات سینمای ایران در سال ۹۲؛ قدرت جذب مخاطب را دارند. که اتفاقا همان تک فیلمها، همانهایی بودند که به عنوان فیلمهای نوروزی به اکران در آمدند. بنابراین جای سوال است که چرا دست اندرکاران اکران، بدون توجه به این امر؛ ۵ فیلم پر فروش را به یکباره خرج کردند؟ آیا این دوستان، برای ۱۱ ماه دیگر سال هم، چاره اندیشی کردهاند؟ آیا بهتر نبود در کنار چند فیلم مطرح و پرفروش نوروزی، چند فیلم متوسط هم اکران میشد تا سینمای ایران برای فصول دیگر سال هم، اکرانهای داغ و پر مخاطب را تجربه میکرد؟
سال گذشته برای اولین بار و بعد از گذشت قریب به ۲۰ سال، مدیریت وضعیت اکران بویژه اکران نوروزی از جامع صنفی نمایش گرفته شد و به وزارت ارشاد سپرده شد که برخی از سینماگران نیز به این امر اعتراض داشتند و مدیریت دولت بر اکران را برخلاف قانون میدانستند و از آن به عنوان «اکران دولتی» یاد کردند که میتواند آسیبهای جدی به لحاظ رانت و رانت خواری ایجاد کند. شاید اولین آسیب جدی این اکران دولتی، اکران همزمان ۵ فیلم پرفروش در ایام نوروز باشد که دست سینمای ایران را از دیگر اکرانهای پرفروش تهی کرده است.
باید پذیرفت که اکران سازوکارهای خاص خودش را میطلبد و کسانی باید مدیریت آن را برعهده بگیرند که علاوه بر اینکه شناخت کافی از سینما ومساله اکران دارند، منفعت شخصی در اکران یا عدم اکران فیلمها نداشته باشند وگرنه همچنان باید شاهد اکرانهای شلخته، بیمخاطب و پُراعتراضی را شاهد باشیم که نتیجهاش جز اکران سوزی، فرار مخاطب از سینما و ورشکسته شدن سینمادارها و افزوده شدن تعداد سینماهای رو به تعطیلی نتیجه دیگری نخواهد داشت.