نشست نقد و بررسی «وقتی لیموها زرد شدند» برگزار شد
 
تاريخ : دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۹:۲۲
این نشست با حضور محمدرضا وطن​دوست، کارگردان و نویسنده، فردین خلعتبری، آهنگساز، مریم رستمی، بازیگر و رضا درستکار، منتقد سینما و هم چنین با حضور افتخاری کیومرث پوراحمد، کارگردان در فرهنگ​سرای ارسباران برگزار شد.

در ابتدای این نشست وطن دوست با بیان اینکه ایده اولی فیلم «وقتی لیموها زرد شدند» حدود پنج سال پیش به ذهن او رسیده است، گفت: «ابتدا می​خواستم این ایده را به مستند تبدیل کنم اما به مرور فیلمنامه داستانی آن را نوشتم. شخصیت اصلی فیلمنامه در ابتدا یک مرد بود اما با توجه به تاثیرگذاری و حساسیت شخصیت زنانی که در جبهه حضور داشتند، آن را تغییر دادم.» 


همچنین خلعتبری آهنگساز «وقتی لیموها زرد شدند» به نحوه ساخت موسیقی فیلم اشاره کرد و افزود: «این اثر تجربه​ای خوب برای من بود، من هرگز به دنبال ساخت موسیقی برای این تصاویر زیبا نبودم زیرا معتقدم بیننده خود به تنهایی می​تواند به عمق معنای آن ها برسد. چند سالی است که دیگر به دنبال استفاده زیاد از موسیقی و به ویژه صدای زن در فیلم نیستم شاید این نوع موسیقی برای مخاطب جالب باشد، اما از نگاه بنده تکراری است.» 


رستمی، بازیگر نقش شهربانو نیز با بیان این که فعالیت هنری خود را از سال 73 آغاز کرده، اظهار کرد: «نقش شهربانو جای کار بسیاری داشت و از بازی در این فیلم لذت بردم. یک ماه قبل از شروع تولید این اثر در جنگلی که محل تصویر برداری بود ساکن شدم تا بتوانم با شرایط  آنجا و حیواناتی که هم بازی بنده بودند ارتباط  برقرار کنم.» 


درستکار: «وقتی لیموها زود شدند»  فیلم داستانی نیست
در ادامه این نشست درستکار، منتقد سینما توضیحاتی درباره زوایایی مختلف فیلم ارائه داد و گفت: ««وقتی لیمو ها زود شدند» فیلم داستانی نیست و عناصری چون پی​رنگ و قاب​بندی بر داستان ارجحیت دارد و المان ها و عناصر متعددی به غیر از داستان قصه فیلم را جلو می​برند.»


وطن دوست در این باره گفت: «علاقه من در سینما به روایاتی مبتنی بر المان​های غیر از داستان است و سینمای واکنش​زا برای من جذابیتی ندارد چرا که بیش از هر امری ترکیب​ها و میزانسن​های درست و رقابت با سینمای مدرن را مهم می​دانم. شاید افرادی به شیوه فیلمسازی من علاقه نداشته باشند و سالن را ترک کنند اما من نمی​توانم سبک دیگری را در سینما دنبال کنم.» 


همچنین خلعتبری در پاسخ به سوالی مبنی بر این که موسیقی فیلم بیشتر در خدمت بیان یک شخصیت بوده یا کل داستان، بیان کرد: «موسیقی این فیلم دو تم دارد که بر اساس موقعیت​های مختلف هر تم دوبار تکرار می​شود و همچنین تنها تصویری که چند بار تکرار را تجربه می​کند نقاشی نیمه تمام لیموها است و موسیقی جایی که نقاشی​ها دیده می​شود شکل می​گیرد.» 


درستکار معتقد است یک فیلم بر پنج اصل استوار است که یکی از آنها وحدت تصویر و سکانس های جفت و قرینه است و کارگردان با داده ها و چیدمان های مختصری مانند برخورد دو کاراکتری که عاشق شهربانو بودند اتقاق ها را به تصویر کشیده است. 


وطن​دوست به توضیح داستان اثر خود پرداخت و افزود: ««وقتی لیموها زرد شدند» 4 شخصیت دارد؛ شهرام مردی که غایب است، سید آقا فردی که به عنوان سرباز فراری را با خود دارد، مرد قصابی که شخصیت مثبتی ندارد و زنی که احساس او در جنگ نابود شده و من با قرار دادن این شخصیت​ها در کنار هم به دنبال بیان مفهوم عشق نابود شده بودم.»


 وطن دوست: سوزاندن کتاب یکی از آخرین مراحل عرفان است
وطن دوست درباره سکانس سوزاندن کتاب​ها در فیلم، توضیح داد: «سوزاندن کتاب یکی از آخرین مراحل عرفان است که در طول طی طریق بر فرد عارض می​شود و از آنجا که شهربانو بعد از مرگ پدرش از دنیا و مادیات دل می​کند به سوزاندن کتاب های خود اقدام می​کند. دیدن دختر شهرام که نام وی را داشت و تقدیم گل سر به او معنای فهم و درک عشق واقعی در درون شهربانو است.»


 «وقتی لیموها زرد شدند» وایتی از شهربانو و شهرام است که ازدواج خود را به پایان جنگ موکول می کنند به جبهه روند اما شهربانو مفقود الاثر می شود و شهرام بعد از سال ها انتظار با صمیمی ترین دوست شهربانو ازدواج می کند، سال ها بعد شهربانو به میهن باز می گردد و دور از همه در جنگل های شمال با پدراش به زندگی خود ادامه می دهد.
کد خبر: 8769
Share/Save/Bookmark