موسیقی در تلویزیون، پوشال کولر!
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۵۴
زمانی یکی از هنرمندان، پخش موسیقی در تلویزیون، به عنوان میان برنامه را به پوشال‌های داخل کولر تشبیه کرده بود که برای پر کردن خلاء مابین برنامه‌ها به کار می‌رود. کاش آن رویه‌ی دست و پا شکسته ادامه می‌یافت و محرومیت از شنیدن موسیقی از تلویزیون نصیب مردم نمی‌شد.


استفاده‌ی ابزاری از موسیقی کلاسیک و هنری در آگهی‌های بازرگانی و تیتراژ برنامه‌ها و یا پخش سانسور شده‌ی آن از برنامه‌ای به نام آفرینش در نیمه‌های شب؛ نشان از بی‌اعتباری این گونه‌ی هنری از موسیقی، در نگاه مدیران صدا و سیماست که حتی ارزش فیلمهای هالیوودی با تبلیغات گسترده و اختصاص زمانهای ویژه برای پخش، از موسیقی کلاسیک بیشتر است. استفاده‌ی افراطی از موسیقی متن فیلم "آخرین وسوسه‌ی مسیح" (فیلمی موهن در خصوص زندگانی حضرت مسیح(ع)) در برخی از برنامه‌های مناسبتی و حتی مذهبی، فوران ناآگاهی تولیدات این هنر و اوج نگرش ابزاری به موسیقی را به نمایش می‌گذارد. حال چگونه می‌توان ادعای مبارزه با فرهنگ مهاجم غربی را با چنین رویکردهایی باور کرد؟!


برخورد سخیف و غیرمنصفانه با موسیقی هنری و خارجی، به برخورد با موسیقی سنتی و پاپ نیز سرایت کرده است. مدت زیادی است که دیگر آوازهای دلنشین و آهنگ‌های پرشوری از جعبه‌ی جادوی وطنی به گوش نمی‌رسد.


جوانان مشتاق موسیقی، حسرت به دل مانده‌اند تا موسیقی‌هایی که از مرکز معتبر فرهنگی کشور یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز گرفته‌اند را به اشکال مختلف در تلویزیون شنوا باشند و یا آلات موسیقی را که عاشقانه در دستان هنرمندان نواخته می‌شود، مشاهده کنند.


سرقفلی موسیقی صدا و سیما تنها در نام چند آوازخوان خلاصه می‌شود و زمانی هم که عده‌ای قهر و گله می‌کنند و نمی‌خواهند در این رانت‌خواری مشارکت جویند، تعدادشان به انگشتان یک دست هم نمی‌رسد!


هنر موسیقی دارای آنچنان ظرفیتی است که می‌توان یک شبکه تلویزیونی را به آن اختصاص داد. چقدر مردم انتظار کشیدند تا رادیویی به نام "رادیو پیام" به نام موسیقی و به کام خبررسانی راه‌اندازی شود؟


این انتظار در عموم مردم و خاصه جوانان بی‌راه نیست که بیننده‌ی شبکه‌هایی باشند که صرفاً به احترام و ترویج هنر موسیقی تاسیس شود. آموزش و پرورش ذائقه‌ی موسیقایی مخاطبان از وظایف دانشگاه صدا و سیماست، تا از افتادن جوانان در ورطه‌ی موسیقی‌های سطحی و یا به قول استاد شجریان موسیقی کافه لاله‌زاری قدیم و شیطان‌پرستی جدید پیشگیری کند.


وجود محدودیت‌های غیرکارشناسانه در مجوزدهی به آثار موسیقایی تولیدشده در کشور و آثار فاخر جهانی، به همراه بازیهای غیرقابل توجیه صداو سیما در پخش آن، به ظهور گروه‌های موسیقی زیرزمینی در کشور و تقویت گروه‌های موسیقی ایرانی در خارج کمک کرده و روی‌آوری مخاطبین به رسانه‌های بیگانه را تقویت می‌کند.


به این مرثیه اضافه کنید دسترسی‌های آسان و اجتناب‌ناپذیر علاقمندان موسیقی در استان‌های مرزی به موسیقی‌های کشورهای همجوار را، که علائق و سلیقه‌های هنری را سمت و سوی دیگری می دهد.


به عنوان نمونه فشارها و حصارهای موجود در تولید موسیقی کردی-ایرانی در مناطق کردنشین غرب کشور، با مردمی هنرمند و جویای نشاط و سرزندگی هنری؛ عرضه و تقاضای آسان و کم‌هزینه‌ موسیقی‌هایی را در این مناطق باعث می‌شود که بعضاً با ارزشهای جامعه‌ی ایرانی و حتی کردی سازگار نبوده و نسل جدیدی را پرورش می‌دهد که به بهانه‌ی موسیقی کردی، محصولات غیرمتعارف غربی نصیبشان می‌شود، تا جایی که اعتراض سنت‌گرایانه کرد را حتی در کردستان عراق به دنبال داشته است.


هنوز با وجود مراکز متعدد فرهنگی و هنری رسمی در کشور و تولید آثاری دارای اجازه رسمی، صدا و سیما به موسیقی به دیده‌ی شک و کراهت می‌نگرد!


موسیقی بخش مهمی از هویت فرهنگ و هنر هر ملتی است که قابلیت تاثیرگذاری بر سایر فرهنگها را داراست و زبانی مشترک است برای گفتگوهایی مبرا از تضادها و کشمکش‌ها میان همه‌ی نسل‌ها و ملت‌ها.


موسیقی هوایی است در فضای پرتنش زندگی که به بودنمان معنا می‌بخشد.


"حرف و سخن تبه شد و صوت فلک خموش


چنگ و ترانه آور و ساز چموش کوک کن" 


شهرام زعفرانلو
کد خبر: 9425
Share/Save/Bookmark