به گزارش (ايسنا)، اين مجموعه صوتي كه در چهار كاست گردآوري شده با همكاري 20 نفر از هنرمندان عاشيق آذربايجان غربي در واحد موسيقي حوزه هنري اين استان تهيه شده است.
در كاست نخست آهنگهاي ديوان توسط عاشيق دهقان، تجنيس توسط عاشيق يوسف، مسلمان كشيشاوغلوسو توسط عاشيق بولوت، گولشاني توسط عاشيق نورالدين، قرهعيني توسط عاشيق شوقعلي، دول هجراني توسط عاشيق محبوب، اووچو گرايليسي توسط عاشيق آللاهوئردي، جمشيدي توسط عاشيق تاروئردي و قوربتي توسط عاشيق عبدالله اجرا شده است.
در كاست دوم آهنگهاي خاچا خالداري توسط عاشيق بخشعلي، قارص توسط عاشيق يوسف، مصري توسط عاشيق آسوده، شاقي توسط عاشيق بولوت، سياستاپل توسط عاشيق ايوب، اروميه گؤزللمهسي توسط عاشيق عبداله، تاجري توسط عاشيق نباتعلي، سه ماهي توسط عاشيق شوقعلي، آراز باسدي توسط عاشيق نورالدين، دوراخاني توسط عاشيق ايوب اجرا شده است.
كاست سوم هم با آهنگهاي دستان، ائرمني كشيش اوغلوسو، كسمه هجران، نصرالهي، حلبي، خوي امراهيسي، امراهي، جيغالي تجنيس، سولدوزو و كسمه كرم همراه است و كاست چهارم آهنگهاي محترمي، همدان گرايليسي، دوبيتي، تركمه گؤزللمهسي، بهمني، گرايلي، اكبري، زارينجي، بحري ديوان و شكريازي را شامل ميشود.
بنا بر اين گزارش، در اين كاستها، آهنگها تكرار نشدهاند و به گفتهي يك پژوهشگر حوزه فرهنگ مردم آذربايجان، اين كاستها بيانگر تماميت موسيقي عاشيقي آذربايجان غربي نيست. هنوز آهنگهاي بسياري در اروميه هست كه بايد ثبت و ضبط شود. در عين حال عاشيقهاي ديگر شهرهاي آذربايجان غربي از جمله خوي و سلماس ناديده گرفته شدهاند، مگر اينكه اين مجموعه را اولين شماره از يك سلسله دانست.
حميد سفيدگر شهانقي در گفتوگو با ايسنا متذكر شد، عاشيقهاي خوي اكنون با دلسردي و رويگرداني از دواير دولتي، در منازل شخصي و دشتهاي اطراف خوي با هزينه شخصي به ثبت و ضبط هنر اصيل و دلنشين عاشيقي ميپردازند.
به تعبير او، امروزه در برهوت فعاليتهاي علمي و هنري فولكلوريك در كشور، بهويژه آذربايجان، تهيه و توليد اين مجموعهها كاري شايسته و قابل تقدير است.
سفيدگر، دكتراي فولكلور، پژوهشگر و مدرس فرهنگ مردم آذربايجان است. او در ادامه توضيح داد، هنر عاشيقي کاملترين هنر مردمي در ميان ملل مناطق مختلفي در ايران و کشورهاي جمهوري آذربايجان، ترکيه، ترکمنستان، قزاقستان، قرقيزستان و حتا گرجستان و ارمنستان است. عاشيق هنرمندي است که يک تنه تار و پود فرهنگ ملي و بومي قوم خود را درهم تنيده و از آن جامهاي فاخر پديد آورده است که هرچه زمان بيشتر ميگذرد محافل علمي و آکادميک جهان بيشتر به اهميت آن پي ميبرند.
بهگفتهي سفيدگر، تاريخ مدون و مشخص هنر عاشيقي از زمان شاه اسماعيل صفوي آغاز ميشود. او كه خود شاعر بوده و "شاه ختايي" تخلص ميكرده، ارادت خاصي به عاشيقها داشته است. از زمان اين پادشاه هنر عاشيقي جان تازهاي ميگيرد و سرآمد عاشيقهاي اين دوره عاشيق دده قرباني از مقربان دربار شاه اسماعيل بوده و ديوان شعرش اولين ديوان مدون شعر عاشيقي است.
اين پژوهشگر تاريخ موسيقي گفت: در فاصله سال 1471 ميلادي يعني سال تولد عاشيق قرباني تا سال 1926 ميلادي سال درگذشت عاشيق علعسگر، سرحلقه عاشيقهاي معاصر، هنر عاشيقي همگام با تحولات اجتماعي دستخوش دگرگوني بوده و عاشيقهاي بيشماري مانند توفارقانلي عاشيق عباس، عاشيق خسته قاسيم، عاشيق واله، عاشيق ملاجمعه، عاشيق مسكين اسد، ساري عاشيق، خان چوبان و عاشيق حسين بوزالقانلي را در دامان خود پرورده است.
وي افزود: عاشيقها چندين هنر را با هم دارند، آنها شعر مي سرايند، آهنگ مي سازند، نوازندگي مي کنند، آواز ميخوانند، نقالي ميکنند و با توجه به حال و هواي مجلس رقص ميکنند. نسل قديم عاشيقها علاوه بر هنرهاي مذکور، به اغلب امور ديني و دنيوي مردم همچون طبابت، عقد ازدواج و اخوت و پيشگويي آينده نيز ميپرداختند. چنين شخصي را "ائلجه بيلن" (elja bilan) يعني کسي که دانستههايش برابر با همه ايل است، ميگفتند. به گفتهي او، متأخرترين آنها عاشيق "خسته قاسم" (قرن دوازدهم هجري) است که 12 سال در نجف اشرف به فراگيري علوم ديني پرداخته و علاوه بر عاشيقي، در روستاي زادگاهش "تيکمه داش" (tikma dash) از توابع تبريز و روستاهاي اطراف آن به امور مذهبي مردم ميپرداخته است. اساساً همه اين هنرها در کنار هم هنر عاشيقي را شکل ميبخشند، اما با گذر زمان و با توجه به شرايط اجتماعي، عاشيقها اهميت اوليه خود را از دست داده و تنها به عنوان يک نوازنده و خواننده شناخته ميشوند.
سفيدگر عاشيقها را بهطور كلي به دو دسته تقسيم كرد و توضيح داد: دسته اول عاشيقهاي خلاق و استادند كه شعرهاي نغز ميسرايند، داستان ميپردازند، آهنگ ميسازند و سرودها و ساختههاي خود و آثار گذشتگان را با مهارت تمام اجرا ميكنند. دسته دوم عاشيقهاي حرفهيي و ايفاگر هستند كه اشعار و داستانهاي عاشيقهاي استاد را ازبر كرده، هنر عاشيقي را فرا گرفته، مجالس شادي مردم را شور و حرارت ميبخشند. به تعبير وي، داشتن صداي خوب و آشنايي به آهنگهاي عاشيقي و فوت و فن مجلس گذاري و چيرگي در نواختن ساز از عوامل موفقيت و قبول عام يافتن اين عاشيقهاست.
اين مدرس دانشگاه تصريح دارد، شناخت و بررسي موسيقي عاشيقهاي آذربايجان در علم موسيقي شناسي به رشته "اتنوموزيکولوژي" گرايش پيدا ميکند. "اتنو" در لغت به مفهوم قوم يا يک گروه خاص از مردم بومي يک منطقه است و در ترکيب با کلمه "موزيکولوژي" به معناي موسيقي شناسي، علمي نسبتا جديد را پديد آورده است. هدف اصلي اين علم، بررسي موسيقي نواحي مختلف جهان، ريشهيابي و مطالعه تطبيقي آن است.
به گمان او، اساس کار پژوهشگران اين علم گردآوري اطلاعات و مدارک و تدقيق و ترويج موسيقي بومي و سنتي در راستاي شناخت نيازهاي جوامع معاصر است. دانش اتنوموزيکولوژي نخستينبار در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم پايهگذاري شد و هدف پديدآورندگان آن مطالعه موسيقي با توجه به بافتهاي فرهنگي مناطق گوناگون بود.
وي گفت، هنر چند وجهي عاشيقي نيز بر موسيقي استوار است و هنرهاي ديگري چون نقالي، شاعري و رقص حول محور موسيقي ايجاد شدهاند. موسيقي عاشيقي دستمايه موسيقي کلاسيک مقامي آذربايجان شده است. آهنگسازان و سمفونيستهاي آذربايجان در آثار خود از موسيقي عاشيقي به فراواني بهرهمند شدهاند.
سفيدگر يادآوري كرد: براساس گفته اساتيد عاشيقي، آهنگهاي عاشيقي که به اصطلاح "هاوا" hava ناميده ميشود، 73-72 آهنگ است، اما اين تعداد با گذشت زمان از طرف عاشيقهاي ديگر زياد شده و امروزه به 140-130 آهنگ رسيده است. ”عاشيق اسد” آن را 73 آهنگ ميداند:
كاميل اوستادلارين گولون درمهسن
اگر از گلشن علم استادان گلي نچيني
حقيقتي سينهن اوسته سرمهسن
اگر حقيقت را به قلب خود راه ندهي
73هاوادان خبر وئرمهسن
اگر از 73آهنگ آگاه نباشي
اؤلوم يئيدير سنه ائل قاباغيندا
در مقابل مردم، مرگت بهتر است
و ”عاشيق علعسگر” به 72 آهنگ معتقد است:
دو ققوزو بيرلشيب تاپيب اوچجه يول
نه سيم جمع شده و سه راه پيدا كرده است
اون بارماق اونلاري ائيلهيير قبول
10انگشت آنها را مينوازد
72هاوا شاه پردهيه قول
72آهنگ بنده ”شاه پرده”ـ اند”علعسگر” يولدوغو غازدي قاباقدا آنچه ميبيني غازي است كه ”علعسگر” پرهايش را كنده است (اشاره به حريف شكست خورده است)
او اضافه كرد: بعضي از اين آهنگها در يک منطقه خاص مشهور بوده و در آنجا بيشتر ايفا مي شوند. بعضي از اين آهنگها در مناطق مختلف به اسامي گوناگون ناميده ميشوند. بهعنوان مثال آهنگ "مخمس" عاشيقهاي تبريز، در آذربايجان غربي با نام "دستان" مشهور است.
وي افزود: هر عاشيقي ساز خود را هماهنگ با تن صداي خود کوک مي کند، بدين صورت که اگر صدايش زيل باشد، آن را زيل و اگر بم باشد، آن را بم کوک ميکند. بم نواختن و زيل خواندن و يا برعکس زيل نواختن و بم خواندن در ميان عاشيقها مردود شمرده ميشود.
او يادآوري كرد: آهنگهاي موسيقي عاشيقي به سه گروه "يوخاري هاوالار" (آهنگهاي بالا)، "اورتا هاوالار" (آهنگهاي ميانه)، "آشاغي هاوالار" (آهنگهاي پايين) تقسيم ميشوند.
سفيدگر گفت: اصول مقامي موسيقي عاشيقي، مطابق و مبتني بر وضعيت و امکانات ساز عاشيقي که "قوپوز" qopuz ناميده ميشود، است. اساس موسيقي عاشيقي دياتونيک است. صداهاي کروماتيک chromatic که گاهي شنيده ميشود، نقش کمکي ايفا ميکنند. اين موسيقي از حيث مشخصات ملوديک و ريتميک بسيار غني و اصولا بر فرم strophice مبتني است. همه آهنگهاي عاشيقي havalar داراي مقدمه ابزاري instrumental prologue، عنصر ميانجي intermediate و فرجام و پايانه finale هستند.
وي افزود: تکرار اوجمند صدا، تکرار موتيوهاي موزيکال در واريانتهاي گوناگون، حرکت نزولي ملودي با پردهها، فرود پياپي seqential از عناصر شخصيتي اين موسيقي است. عاشيقها معمولا در دانگ register بسيار بالا ميخوانند. در بند cadence پاياني با دانگ پايين خوانده و آخرين نتها را خيلي طولاني اجرا ميکنند. دياپازون موسيقي عاشيقي، بسيار کوچک و کم حجم است.