يادداشتي از جواد شمقدري
اسكار را بايد جدي گرفت ؟!
تاريخ : يکشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۶ ساعت ۱۰:۵۵
ترديدي وجود ندارد كه سينماي آمريكا ( هاليوود ) دو هدف عمده را دنبال ميكند؛ 1- ترويج و تبليغ فرهنگ آمريكايي 2- تجارت با هنر سينما
اگر چه ميتوان اين دو هدف را دو روي يك سكه بدانيم، سكهاي كه با زرق و برق خود همه فرهنگها و تمدنهاي ديگر را با عيار خود به حراج كه نه به تاراج ميبرد و مراسم اسكار و جوايز آن و ارزشگذاريهايي كه ميشود، يك نماد و يك نشانه در بين چرخش يك سال سينماي آمريكاست. نمادي كه مظهر تمام عيار نگاه آمريكايي و ارزشهاي فرهنگي آمريكايي ميتواند تلقي شود.
پس اسكار را بايد جدي گرفت چون فيلمهاي برگزيده و جوايز آن ميتواند نشاندهنده التهابات و جهتگيري فرهنگ آمريكايي باشد و نبض تفكر و تمايلات و خواستههاي قدرتمندان پشت صحنه سياست، اقتصاد نظاميگري و بالاخره فرهنگ آمريكا را ميتوان در آن جست.
اما سادهلوحاني كه همه چيز را با حوزه درك و انديشه و دغدغههاي خود ميسنجند، اسكار را نمادي از ارزشهاي هنري و سينمايي ناب تلقي ميكنند. آنها آن قدر در تئوري و نظريهپردازيها و تعاريف و دعواهاي آكادميك و نقاديها غرق شدهاند كه تصور ميكنند آن چه در مراسم اسكار روي ميدهد حكمي است از سوي يك نيروي برتر و هوش فراتر كه بر سن مراسم اسكار نازل ميشود و از ميان الواح آسماني آرايي بر كلام پيامبراني كه در نقش ستارگان اين آسمان متجلي ميشوند صادر ميگردد و جالب است بردگاني كه در پاي جعبه جادويي مراسم را از ماهواره دنبال ميكنند از انتخابهايي اشك بر گونههايشان سرازير ميشود و گاه از برگزيده نشدن نامهايي آه از نهادشان برميآيد كه گويي شيطان با بازي فريبكاري خود راي خدايگان را تغيير داده است.
از نگاه اين سادهلوحان كوتهنظر نيز اسكار را بايد جدي گرفت چون مصداقي از نبرد خير و شر و تقديري كه پيروزي يكي را بر ديگري رقم ميزند، تحقق مييابد.
اما اسكار براي برگزاركنندگان و اسپانسرها و صاحب امتياز پخش زنده آن نيز بسيار جدي است چون حجم پولي كه در كيسه اين تاجران هنر و صاحبان زيبايي آمريكايي واريز ميكند بيحساب است.
مراسم اسكار يك شوي آمريكايي است با همه خصوصيات فرهنگ و سنتهاي آمريكايي. اگر مراسم فرش قرمز آن اهميتي هم تراز مراسم اصلي يعني اعلان اسامي برندگان اسكار و اهداي جوايز آنها، دارد و اگر نوع لباس و نوع آرايش فلان ستاره هاليوود مهم است و اگر زوجهاي سينمايي كه دست در دست يكديگر از مقابل صف طولاني خبرنگاران و عكاسان و فيلمبرداران با قدمهاي كوتاه و خوشو بشهاي سينمايي ميگذرند، جذابيتي فراتر از نماهاي سينمايي فيلمهاي برگزيده دارد، چرا ما بايد اين مراسم را جدي بگيريم.
اسكار را براي آمريكاييها و همه رويابينان آمريكايي رها كنيم. باور كنيم سينماي ايران راه تعالي خود را نه از روي فرش قرمز مراسم اسكارها و نه از تالارهاي جشنوارههاي جهاني و نه از ميان انبوه تشويقها و جوايز بينالمللي ميجويد بلكه سينماي ايران از درون انديشه فيلمساز وطني كه دل در گرو عشق ميهن و تعالي مردم خود دارد و حركت انقلاب اسلامي را مسير روشن شكوه و پيشرفت ميداند، سر بر خواهد آورد.
سينماي ايران ارزشهاي خود را در رويارويي با مخاطب صديق و فهيم ايراني آشكار مييابد. سينماي ايران ميتواند با پيامهاي بلند انقلاب اسلامي حياتبخش جانهاي فسرده و آرامبخش روحهاي متحير و سرگردان مخاطبان جهاني خود باشد و اين راه تعالي و رشد سينماي ايران است.