فیلمی که تا به انتها مخاطب را جذب می‌کند
نیم نگاهی به «خاکستر و برف»؛
فیلمی که تا به انتها مخاطب را جذب می‌کند
فیلم سینمایی «خاکس‌تر و برف» عناصر لازم را برای جذب مخاطب به لحاظ قصه، روایت و بازی بازیگران مطرح دارد، تاجایی که فیلم با استفاده از ریتم مناسب، کشش مناسب مخاطب را تا به انتها با خود همراه می‌کند.
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۲۴

فیلم سینمایی «خاکستر و برف» به عنوان اولین فیلم سینمایی «روح الله سهرابی» امسال در بخش فیلم‌های اول سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد. فیلمی که به لحاظ ساختار و روایت دارای ارزش‌های انکار ناپذیری است و می‌تواند در این بخش از جشنواره موفق باشد. فیلم داستان شخصیتی به نام احسان با بازی «کامبیر دیرباز» است که بعد از ۲۵ سال به ایران باز می‌گردد وحضور این شخصیت باعث بروز اتفاقاتی می‌شود تا جایی که چند خانواده به لحاظ عاطفی به هم می‌ریزند ودرگیری‌هایی نیز به وجود می‌آید.
من به شخصه این فیلم را در یک اکران خصوصی دیدم و به شدت علاقه‌مند به فضا سازی، روایت و بازی بازیگران آن شدم، چرا که فیلم به موضوعات مهم روز جامعه ما. کم رنگ شدن ارزشهای والا و مهم می‌پردازد. ارزش‌هایی که امروز رنگ و بوی فراموشی گرفته‌اند و دیگر هیچ کس سراغی از آن‌ها نمی‌گیرد. در چنین شرایطی اگر کسی پیدا شود و مدام این ارزش‌ها را یادآوری کند. بدون شک از سوی یک سری افرادی که فقط به فکر منافع مادی و اجتماعی خود هستند مورد شدید‌ترین تهمت‌ها، بی‌احترامی‌ها و کینه‌ها قرار می‌گیرد. به نوعی حکایت مظلوم وظالم عیان می‌شود. در این فیلم هم سهرابی با توجه اینکه قبلا نویسنده و شاعر بوده و جهان بینی خاصی را در روایت شخصیت‌هایی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌اند دارد، تلاش کرده که بتواند شخصیت‌ها و کارکترهای جامع و کاملی را خلق کند. شخصیت‌هایی که شرافت خودرا به پول نمی‌فروشند و به جای اینکه منافع فردی را در نظر بگیرند به منافع جمعی و ملی فکر می‌کنند و ترسی از نیرنگ وحقه بازی افراد خود خواه ندارند. در این فیلم هم با شخصیت‌هایی روبه رو هستم که به جای فکر کردن به منافع جمعی دوست دارند تنها به فکر خود باشند و از هر دری برای مطرح کردن خود برمی آیند واهمه‌ای هم از نمایش بدی‌ها وزشتی‌های خود ندارند. ‌‌‌ همان گونه که فیلم نشان می‌دهد ارزش‌ها در جامعه ما رنگ باخته و ضد ارزش در جامعه زیاد شده است.
بنابراین احسان با توجه به وظیفه‌اش دوست دارد اشتباهات را تذکر دهد و بی‌تفاوت نباشد. نکته مهمی که در این فیلم نباید از یاد برده شود این است که فیلم به از عناصری مهم مانند، فضا سازی، صدا و موسیقی بهره گرفته و مجموعه این عناصر باعث شدند که فیلم تبدیل به اثری جذاب به لحاظ قصه و درامی که برای مخاطب روایت می‌کند شود. از طرفی فیلم کشش و جذابیت لازم را نیز برای همراه کردن مخاطب خویش تا به انتهای فیلم دارد. ریتم مناسب و داستان فیلم هم باعث خستگی مخاطب نمی‌شوند. همچنین موسیقی فیلم تلفیقی از فضای سنت و مدرن است و بهزاد عبدی به درستی از پس ساخت موسیقی فیلم برامده است. در خصوص بازی‌های فیلم نیز می‌تواند به این نکته مهم اشاره کرد که نقش «احسان» یکی از نقش‌های متفاوتی است که تاکنون «کامبیز دیرباز» آن را ایفا کرده است. شخصیتی سرگردان، نگران و مریض که مدام باید نگران اطرافیان خویش باشد. این درحالی است که وی توجه‌ای به بیماری رو به وخامت خود ندارد. اما در عین حال تلاش با غلبه کردن بر مشکلات بتواند مرهمی بر درد‌های دیگرانی باشد که روزگاری همسنگرش بوده‌اند و امروز حضور ندارند و جایشان خالی است. دیرباز با استفاده از نوع نگاه این شخصیت وکارک‌تر، نوع راه رفتن و ایستایی و همچنین دیالوگ‌ها وگریم از پس نقشی سخت برآید. وی نقشی را که ۱۰ سال از سن خودش بزرگ‌تر بوده بازی می‌کند. در ماقبل وی «می‌ترا حجار» نیز که نقش زنی را بازی می‌کند که حدود ۸ سال از سن‌اش بالا‌تر است. حجاز نیز با سکوت‌های بازیگری و حس‌هایی که دارد در از پس نقش زنی زجر کشیده و خسته به درستی برآمده است. در ضلع سوم این فیلم ما کارکتری داریم که نقش آن «قربان نجفی» بازی می‌کند. وی نیز توانسته با درک درست نقش و شاخ و برگ دادن به ویژگی‌های شخصیتی این نقش در تقابل با احسان درام و روایت فیلم را تا به انت‌ها برای مخاطب پیش ببرد.
فیلمساز با استفاده از موضوعی مهم، ارزشی و معاصر با زبان تند و جسورانه فیلمسازی‌اش تلاش کرده که قصه واقعگرایانه را برای مخاطب امروز که از دیدن انبوه فیلم‌های خنثی، سطحی و ضعیف خسته شده خلق کند. در اینکه سینمای امروز ما در انتخاب موضوع و ساخت آن به مشکل برخورد کرده است شکی نیست. چرا که اغلب فییلم‌هایی که اکران عمومی می‌شوند در ساختار، موضوع و عوامل فنی دچار یک سری کلیشه هستند و فیلم «خاکسترو برف» می‌تواند به مخاطبان با هوش سینمای ایران که از دیدن انبوه فیلم‌های کلیشه خسته و دلزه شده‌اند، خبر خوش و نوید خوبی باشد. اما این روز‌ها با توجه به ارزش‌های انکار ناپذیری که این فیلم سینمایی دارد شایعاتی به گوش می‌رسد مبنی براینکه تهیه کننده این فیلم قصد دارند دست به خود سانسوری بزند و فیلم را ممیزی کنند که اگر این اتفاق بیافتد می‌تواند اثرات منفی در کلیت فیلم داشته باشد و باعث شود که مخاطب در زمان اکران نتواند ارتباط درستی با کارکتر‌ها و روایت فیلم برقرار کند. به نظر می‌رسد که اگر این فیلم در جشنواره با نسخه اصلی نمایش داده شود می‌توان با استفاده از رای مخاطبان، منتقدان، هنرمندان واهالی رسانه بهتر در خصوص بازتاب‌های مثبت و منفی فیلم تصمیم گیری کرد.

کد خبر: 53536
Share/Save/Bookmark