گذری بر عملکرد مرکز هنرهای تجسمی در سالی که گذشت؛
به جملۀ «کمبود بودجه» عادت کردهایم
تاريخ : چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۴
یکی از رسوم همیشگی مسئولان دولتی در آئینهای گشایش و یا پایان جشنوارهها و نشستهای خبری و گفتگوهای خبری سخن گفتن از کمبود بودجه بخش فرهنگ است. بودجههایی که باید اختصاص یابند و اختصاص نمییابند؛ برنامههای رنگارنگی که در لیست آرزوهای مسئولان هست؛ اما معلوم نیست که چرا تنها در حد حرف باقی مانده و عملاً هیچ برنامهای برایش ریخته نمیشود. شاید گوش ما به عبارت کمبود بودجه عادت کرده و دیگر از تاخیر در جشنوارهها و برنامههای بزرگ و انجام نشده عمرانی دولت در بخش فرهنگی تعجب نمیکنیم. اما به یقین بودجه فرهنگی تنها کم نیست؛ باید قبول کنیم که ته این کیسه سوراخ است و بودجه از جای دیگری به هدر میرود.
شاید یکی از بزرگترین درزهای هدررفت بودجه را بتوان اتفاقات مناسبتی در وزارت ارشاد دانست. جشنوارههایی که جایگزین جشنوارههایی دیگر شدند، بودجههایی که صرف برنامههای حاشیهای شد و عدم نظم در بودجهبندیهای معاونت هنری همه و همه عرصه را بر هنرها و پیشرفت شان تنگتر کرد.
اما درباره جشنوارههای مناسبتی باید گفت؛ جشنوارههای هنری به منظور رونق جریانهای هنر در یک جامعه برگزار میشود و اجرای آن به منظور ارتقای سطح یک هنر در اجتماع ضروری به نظر میرسد. از سوی دیگر جشنوارههای هنری فرصتی هستند تا هنر گذشته خود را ارزیابی و نسخهای تازه برای هنر آینده تجویز کنند. اما یکی از بزرگترین ویژگیهای یک جشنواره آموزش غیر مستقیم به وسیله نمایش اثر هنریست.
آثار هنرمندان در یک جشنواره هنری قادر خواهد بود تا سیر فکری هنرجویانی را که اثر را میبینند؛ دچار تحول و یا دگرگونی کند. اثری که آخرین و تازهترین رخدادهای زندگی هنری یک هنرمند را نزد مخاطبانش به ودیعه میگذارد؛ به یقین رویکرد ذهنی تمامی آنها را به طریقی تحتالشعاع قرار میدهد. اما این روزها روند این رخداد هنری به شکلی دچار دگرگونی شده است.
در دوره اخیر مدیریت در معاونت هنری وزارت ارشاد؛ توجه به مناسبتهای مختلف سیاسی و ترتیبدادن جشنوارههای فرهنگی برای گرامیداشت آنها در دستور کار مرکز هنرهای تجسمی قرار گرفتهاست. برپایی جشنوارههای مناسبتی پس از تغییر در مدیریت مرکز هنرهای تجسمی پر رنگتر شد. در حالی که بودجه قابل توجهی صرف جشنوارههای مختلف مناسبتی میشود؛ دوسالانهها به سبب کمبود بودجه با تاخیر مواجه شدند و بدین ترتیب از کیفیت برگزاری آنها کاسته شدهاست. این در حالی است که جشنوارههای مناسبتی خود اتفاقات برجسته هنری به حساب نمیآیند.
برآیند جشنوارههای مناسبتی برگزار شده از سوی معاونت هنری در سالهای اخیر نشان میدهد که این جشنوارهها برای ارتقای کیفی بدنه هنر جامعه چندان مفید به نظر نمیرسند. جشنوارههایی که شرکت کنندگانش غالباً هنرمندان و هنرجویانی متوسط وگاه ضعیف هستند و از رهگذر این جشنوارهها تنها چیزی که عاید هنر ایران میشود؛ از دست دادن بودجهای قابل توجه و تولید آثاری سطحی و فاقد ارزش هنریست.
ورکشاپهای هنری مناسبتی نیز وضعیت مشابهی دارند. این کارگاهها که غالباً یک یا چند روزه برگزار میشوند؛ تنها بودجههایی را صرف ایجاد آثاری دم دستی میکنند و عملاً به جریان هنری کشور کمکی نمیکنند.
شاید بهتر است دولت آینده در احوال دولت گذشته اندکی تامل کند. آنچه روند هنری کشور را به ویژه در چهار ساله اخیر کند و کندتر کرد؛ نیاز به تامل و تجدید نظر جدی دارد.