پیامک‌ها جای خالی شما رو پر نمی‌کنند
بازتاب تنهایی انسان در جهان جدید با یک تبلیغ!
پیامک‌ها جای خالی شما رو پر نمی‌کنند
آدم‌ها در شرایط مختلف قرار می‌گیرند؛ گاهی تنها هستند و دیگران به وسیله تلفن با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و گاهی هم به شیوه‌ای انساندوستانه در خدمت هم قرار می‌گیرند؛ نه اشتباه نکنید! این تبلیغ یک کالاست که قرار است در خدمت مردم باشد؛ بله! ظاهراً با این توصیفات «هیچکس تنها نیست؛ همراه اول!».
 
تاريخ : شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۷


 اما واقعیت قضیه چیز دیگری است. واقعیت شاید چند ثانیه بعد در تبلیغ دیگری در تلویزیون نمود می‌یابد؛ تبلیغی که مدتی است از رسانه ملی پخش می‌شود و از سوی «مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال» ساخته شده است. این تبلیغ – و البته تبلیغ‌هایی که چندی است توسط این مرکز ساخته شده و به حق جزو متفاوت‌ترین نوع تبلیغات تلویزیونی است – یک تبلیغ معمولی نیست؛ در آن مردی در یک قاب بسته نشسته و کیک تولدی جلوی اوست؛ دوستانش پیاپی به وسیله تلفن همراه، برای او تبریک تولد می‌فرستند؛ اما او تنها نشسته و ناراحت این است که چرا کسی در کنارش نیست. در تمام این پیام تبریک‌ها محبت‌های فراوانی نهفته است که او را به خاطر زادروزش یاد کرده‌اند؛ اما هیچکدام از این پیامک‌ها جای خالی آدم‌ها را پر نمی‌کند. مرد با غمگینی نهفته در درونش شمع‌ها را فوت می‌کند و این جمله روی تصویر می‌آید: « پیامک‌ها جای خالی شما رو پر نمی‌کنند»!. بله واقعیت جهان مدرن این است. انسان‌هایی که در فردیت خود ساخته، گرفتار می‌شوند و وقتی می‌فهمند که دیگر زمان زیادی گذشته و بسیار چیزها از دست رفته است.
نظریه‌پردازان معتقدند که «‌با ورود به عصر جدید که همراه با حاکمیت سرمایه است نوع ديگري از انسان سر برمي آورد كه اساسا در جهان تنهاست. او با عقل خود در جهاني كه نمي‌شناسد، رها شده و بايد در نبردي بي امان‌، خود را اثبات كند. نظم جامعه ديگر محصول كار خداوند نيست، بلكه حاصل تصادف و تلاش انسان‌هاست. اين وضعيت در نظر «اریش فروم» براي انسان مدرن احساس دائمي هراسي را به وجود آورده كه پديدآورنده حس نوستالژيك نظم گذشته است. انسان سنتي در بند بود، ولي شاد مي‌زيست‌، ولي انسان مدرن آزاد است‌، ولي شاد نيست‌. او از جهان و هرچه در اوست‌، مي هراسد. از اين رو انسان در جوامعي خاص كه كشاكش بين دو نظم پايان نيافته‌، به حالت‌ها و كارهاي جنون آميزي دست مي‌زند كه از نوستالژي گذشته برمي‌آيد. فروم اين تلاش را محتوم و شكست خورده مي‌داند، چون نظم سنتي هيچ احيا نخواهد شد. تحليل شاخصه‌هاي دو نوع انسان و نحوه گذار از اولي به دومي در نيمه دوم قرن ۲۰ در مركزيت مطالعات توسعه (مكتب نوسازي‌) قرار داشته و هر ديدگاه انتقادي به مدرنيته تحليل خود را بر آن بنا كرد».
اتفاقی که در این میان می‌افتد و ممکن است خواننده را دچار اشتباه کند موضوع عقل در اومانیسم و دین (برای مثال اسلام که تاکید فراوان بر عقل دارد) است.
کارشناسان معتقدند: «در امانیسم اصالت مربوط به عقل انسان است،‌ یعنی انسان باید همه چیز را با عقل خودش بشناسد. توجه کنید این عقل با عقلی که در اسلام شناخته می‌شود متفاوت است! عقل امانیسمی اساسش در انسان است، اما ما در اسلام یک عقل کل داریم که اساسش در خدواند است و انسان‌ها نسبت خود را با آن عقل کل تعریف می‌کنند. انسانِ تسلیمِ اسلام بین عقل خود و آن عقل کل جمع می‌کند اما انسانِ تسلیمِ انسان، عقل خود بنیاد دارد یعنی بنیاد عقل و حتی خود عقل را مال خود می‌داند. عقل امانیسمی یک ابزار در دست ماست و آن اقیانوس بزرگ نیست که ما به عنوان یک قطره به آن وصل شویم. پس حالا که قرار شد انسان محور باشد، باید راه خودش را با عقل خود بنیاد خودش مشخص کند. عقلی که دایره‌ی نفع و ضررش را نسبت به خودش تبیین می‌کند. حاصل این شد که بین تک تک افراد اختلاف سلیقه پیش آمد و اختلاف سلیقه‌ها و باورها، درگیری‌ها و تعارض‌ها را اوج داد. لذا پس از قبول انسان محوری به سرعت مفهوم خود محوری مطرح شد. یعنی این بار در خود محوری، تک تک افراد جهان محورهستند و این باعث تنهایی و تفرد انسان‌ها می‌شود. وقتی قرار شد هر یک از انسان‌ها مستقلاً واجد ارزش شناخت و تبیین منافع و ضرر و سایر گزاره‌ها باشد همه چیز را نه با انسان به ماهو انسان بلکه هر چیز را با خودش تعریف می‌کند. یعنی هر پدیده را هر کس با خودش تعریف می‌کند».
در همین راستا متاسفانه اتفاقات جدیدی هم در جهان روی داد. در قرون گذشته «وقتی که خدا محور بود همه‌ انسان‌ها حول خدا تعریف می‌شدند اما قرار شد همه چیز حول انسان بگردد و انسان محور باشد،‌حال آنکه انسان یک پدیده‌ عام نیست و دارای مصادیق متفاوتی است (که مصادیق انسان، تک تک انسان‌های جهان است). در واقع همه چند میلیارد نفر انسان روی کره‌ زمین همزمان با هم که نمی‌شود محور قرار بگیرند بنابراین چند میلیارد معیار و ملاک نسبت به یکدیگر به وجود می‌آید که این نسبت برای دو نفر با هم متفاوت است».
در پایان اینکه به جای بحث نظری درباره فردیت و تنهایی در جهان مدرن یک تبلیغ تلویزیونی که با هنرمندی و دانش رسانه‌ای ساخته شده می‌تواند کار جندین کتاب را برای بدنه عمومی جامعه یکجا انجام دهد. و درست هم این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این دست فرهنگسازی‌ها را در دستور کار خود قرار دهد. برای آشنایی بیشتر با این مرکز سری به سایت آن‌ها زده و متوجه یک بند از وظایف این سازمان شدم که همین بند می‌تواند راهگشای بسیاری از کارها برای فرهنگسازی باشد. در چهارمین بخش از وظایف «مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال» آمده است: انجام یا حمایت از انجام فعالیت‌های، تبلیغی، ترویجی، فرهنگ‌سازي و ارتقای دانش و مهارت‌های تخصصی در حوزه رسانه‌های دیجیتال و فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش فرهنگ و هنر».
این تبلیغ به علاوه تبلیغ‌های مشابه که مثلا برای استفاده درست از اینترنت در رسانه ملی چخش شد بسیار تاثیرگذار بوده و در ذهن مردم مانده است.

کد خبر: 44112
Share/Save/Bookmark