به گزارش هنرنیوز، مسیح شریف - کارشناس گردشگری و مسوول پیشین هماهنگی امور بینالملل حوزهی ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری -، مرتضی احمدی - از مدیران اسبق امور بینالملل این سازمان -، محمدرضا رضوانی - استاد دانشکدهی جغرافیای دانشگاه تهران و مسوول روابط بینالملل انجمن علمی گردشگری ایران -، ولی تیموری - سرپرست سابق ادارهی امور بینالملل گردشگری و معاون بینالملل مرکز ملی مطالعات جهانی شدن که در رشتهی جغرافیای اقتصادی مدرک دکتری دارد - صبح امروز در یک موسسهی آموزشی، گردشگری و طبیعتگردی گرد هم آمدند تا در میزگردی با موضوع «چشمانداز امور بینالملل گردشگری ایران»، چالشها و فرصتهای این حوزه را بررسی کنند و در همین روزهای آغاز کار محمدعلی نجفی در این سازمان، راهکارهایی را برای بهبود شرایط بینالمللی گردشگری ایران ارائه دهند.
مرتضی احمدی - کارشناس حوزهی گردشگری - در این میزگرد یادآوری کرد: گردشگری بینالمللی از نظر فرهنگی، اقتصادی و سیاسی اهمیت دارد. در ابعاد فرهنگی، بهترین و موثرترین شیوه برای معرفی فرهنگ، حضور گردشگران است، چون با روشی بیواسطه به معرفی فرهنگ خود میپردازیم. در بعد اقتصادی نیز بیش از ۲۳۰میلیون نفر در این حوزه فعالیت میکنند و به ازای هر گردشگر خارجی، یک شغل ایجاد میشود. از بعد سیاسی نیز با وجود دیدگاههای منفی نسبت به ایران، با جذب گردشگر این دیدگاهها را میتوان از بین برد.
او سپس اظهار کرد: بسیار از مقاصد گردشگری بهگونهای تبلیغ شدهاند که شاید بیشتر از آنکه امنیت داشته باشند، احساس امنیت را پدید آوردهاند، برعکس آنچه دربارهی ایران صادق است که شرایط طوری پیش رفته که انگار در ایران امنیت وجود ندارد.
وی معتقد است: گردشگری میتواند حماسهی سیاسی و اقتصادی مطرحشده را واقعا تحقق بخشد.
احمدی در ادامهی سخنانش به توضیح وضعیت جهان در حوزهی گردشگری پرداخت و افزود: براساس آخرین آمارها، ۵۰ درصد گردشگران به اروپا جذب شدهاند، آسیا با ۲۳۰میلیون نفر در مقام دوم قرار دارد و آمریکا با ۱۶۳میلیون نفر در جایگاه بعدی است. خاورمیانه و آفریقا نیز هریک با جذب ۵۰میلیون نفر گردشگر، رتبههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند.
وی گفت: سازمان جهانی جهانگردی برای سال ۲۰۳۰ میلادی برنامهای را پیشبینی کرده است که تعداد گردشگران به یکمیلیارد و ۸۰۰میلیون نفر برسد. با توجه به این شرایط، باید موقعیت ایران را که در تقسیمبندی این سازمان در منطقهی جنوب آسیا قرار گرفته است، دریافت. آیا طبق برنامه و چشمانداز موجود، کسب سهم بیشتری از این تعداد گردشگر امکانپذیر است؟ اصول و قواعد آن چیست؟
ولی تیموری که قبلا در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سرپرست ادارهی امور بینالملل بود، در ادامهی این بحث، به فرصتها و چالشهای گردشگری ایران در ابعاد بینالمللی اشاره و اظهار کرد: ناشناخته بودن ایران، یک درد و مشکل و حتی سنگینتر از نبودن زیرساخت برای گردشگری است.
او ارزان بودن بستههای سفر، پایین بودن هزینههای خدمات و بالا بودن کیفیت خدمات را از جمله فرصتهای گردشگری ایران دانست و گفت: اگر بتوان نرخ بستههای سفر را رقابتی کرد، میتواند شاهد کاهش بیشتر قیمت این بستهها بود و آنها را بهعنوان یک فرصت مورد بهرهبرداری قرار داد.
وی رخدادها را یکی دیگر از فرصتهایی دانست که مورد غفلت قرار گرفتهاند و افزود: ما از رخدادها خوب استفاده نمیکنیم، مثلا پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری تحولی ایجاد شد و چشم دنیا دنبال این بود که ببیند در ایران چه خبر است، ولی از آن بهرهای نبردیم.
این کارشناس امور بینالملل همچنین به جایگاه ایران در سازمانهای بینالمللی اشاره و اظهار کرد: این جایگاه در بسیاری از سازمانهای بینالمللی محفوظ است، وقتی دبیرکل سازمان جهانی جهانگردی میخواهد تعیین شود، به رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران پیغام میدهد و طلب حمایت میکند و این یعنی ایران نفوذ دارد.
وی بیان کرد: ما با همهی تحریمها و موانع، هنوز در سازمانها و مجامع بینالمللی جایگاه خوبی داریم که اگر از این فرصت استفاده کنیم، میتوانیم به توسعهی گردشگری سرعت دهیم.
او سپس به تأثیر حضور نمایندهی ایران در مجامع بینالمللی اشاره کرد و افزود: در کنار این جایگاه، حضور نمایندهی فعال ایران برای تغییر دیدگاهها و جلب آرای بیشتر بهمنظور اجرای برنامههای بینالمللی اهمیت زیادی دارد، ولی این موضوع دقیقا یکی از نقاط ضعف ما است که شاید دلیل آن، ناهماهنگی میان بخشهای مختلف باشد. متأسفانه یک فضای جزیرهیی حاکم شده است که سبب انزوا میشود.
تیموری دربارهی ناشناخته بودن ایران بهعنوان یک مقصد گردشگری نیز گفت: نمیدانم چطور میتوان این وضعیت را با وجود پیشرفت تکنولوژی توجیه کرد. مسلما با توجه به نظر گردشگرانی که به ایران آمدهاند، واقعیتها دربارهی کشور ما درست بیان نمیشود. ما مدام با هجمهای از تبلیغات منفی دربارهی ایران مواجه هستیم و در برابر آن، هیچ تمهید و اقدامی نداریم.
وی اظهار کرد: متأسفانه ایران را مقصدی ناامن میدانند، البته وقتی سالها نام عراق را در کنار ایران شنیدهاند، قطعا فکر میکنند ایران بخشی از عراق است و اگر درست و شفاف اطلاعرسانی نشود، این دیدگاه همچنان جریان خواهد داشت.
او همچنین به موضوع بازاریابی و نبود برنامههای علمی و منطقی برای معرفی ایران اشاره کرد و افزود: تا کنون برنامهی علمی و منطقی برای معرفی ایران و شناسایی بازارهای هدف نداشتهایم، البته یکسری بازار هدف شناسایی شدهاند که مطالعات علمی برای آنها انجام نشده است و معمولا براساس اعلام نظر سفارتخانهها یا اسلامی بودن آن کشور انتخاب صورت گرفته، ولی واقعیت این است که دقیقا بیشترین مشکل از سوی همین کشورها متوجه ما میشود. این کشورها ممانعتهایی را برای فرستادن گردشگر به ایران ایجاد میکنند و واقعیتها را از ایران درست منعکس نمیکنند.
در ادامهی این نشست، مسیح شریف - کارشناس امور بینالمللی گردشگری - نیز به موضوع تصویرسازی پرداخت و گفت: همهی دستاندرکاران گردشگری از جمله سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت امور خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نیروی انتظامی، تصویری از ایران در ذهن خود دارند که فکر میکنند دیگران نیز این چنین تصور میکنند. در حالی که ۹۸ درصد گردشگران و مخاطبان ما، تصویری متفاوت نسبت به آنچه گمان میکنیم و دوست داریم آنها فکر کنند، از ما در ذهن دارند، تصویر آنها متفاوت با واقعیتها است.
وی همچنین با تأکید بر لزوم توجه ایران به کشورهای توسعهیافته در گردشگری و کسب تجربههای آنها، افزود: لازم نیست ایران دوباره چرخ را اختراع کند، بلکه میتواند راههای پیشرفت را از طریق تعاملهای بینالمللی فرا گیرد. یکی از این روشها، ارتباط با شبکهی دانش سازمان جهانی جهانگردی است، ولی ما چقدر از این فرصت در حوزهی بینالمللی با وجود حق عضویتی که سالانه به این سازمان پرداخت میکنیم استفاده میبریم؟
محمدرضا رضوانی - عضو هیأت مدیرهی انجمن علمی گردشگری - نیز در این نشست دربارهی نقش روابط علمی بینالمللی در توسعهی گردشگری سخن گفت و اظهار کرد: متأسفانه در حال حاضر روابط علمی بینالمللی ما ضعیف و پراکنده است و سازمانیافته نیست، مثلا افرادی که از ایران در همایشهای بین المللی حضور دارند، محدود هستند و حضور ما در مجلات جهانی نیز ناچیز است. علاوه بر این، همایش واقعی بینالمللی در کشور نداریم و ارتباط ما با سازمانها و نهادهای بینالمللی برای استفاده از تجربیاتشان بسیار کمرنگ است، بهطور کلی، وضعیت خوبی از نظر روابط علمی بینالمللی در زمینهی گردشگری نداریم و باید این فرآیند تقویت شود.
او یادآوری کرد: انجمن علمی گردشگری ایران که در سالهای اخیر شکل گرفته است، بنا دارد سهم خود را در تقویت روابط بینالمللی موثرتر کند، بنابراین پیگیر پیوستن این انجمن به سازمان جهانی جهانگردی هستیم.
این استاد دانشگاه برای بهبود شرایط پیشنهاد کرد: فارغالتحصیلان برای تبادل تجربیات خود، در همایشهای بینالمللی حضور داشته باشند حتی میتوان نمونههایی از این همایشهای واقعی را در ایران برگزار کرد. عضویت در مجامع بین المللی، ارتباط با دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی، برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی، تهیه و اجرای طرحهای پژوهشی مشترک، از دیگر فعالیتهایی است که میتوان برای تقویت روابط علمی بینالمللی در حوزهی گردشگری انجام داد.
شریف در ادامهی این بحث، به نبود همکاری بین بخشهای مختلف گردشگری اشاره کرد و افزود: حوزهی علمی گردشگری بخشی مهجور است و به حمایت نیاز دارد، بویژه آنکه علم بهتنهایی نمیتواند درآمدزا باشد و دولت باید بودجههایی را به آن اختصاص دهد.
او در بحث دیگری به مسألهی مهم بودجه در گردشگری اشاره کرد و گفت: جدا از بودجهای که در اختیار این سازمان است، سایر سازمانها و وزارتخانهها نیز بودجههایی برای توسعهی گردشگری در اختیار دارند که این وظیفهی سازمان متولی است که آنها را هدایت کند.
این کارشناس حوزهی گردشگری در ادامهی سخنانش با اشاره به جایگاه ایران در سازمانهای بینالمللی، اظهار کرد: همین حالا نخستین روز نشست ۲۰ روزهی مجمع دوسالانهی سازمان جهانی جهانگردی در زیمبابوه برپا است و متأسفانه مقام ارشد ایران، یعنی آقای نجفی در این نشست حضور ندارد. اگر مقام دلسوزی در حوزهی گردشگری بود، بر این موضوع تأکید میکرد، اگرچه حالا هم برای حضور او در این نشست، دیر نیست. در هر حال، ما کشور دقیقهی ۹۰ هستیم.
وی اضافه کرد: با توجه به نقش پررنگ ایران در این مجمع که در انتخاب دبیرکل این سازمان نمود بیشتری داشت، میتوان از این حضور برای دیدار با مقامهای رسمی سازمان جهانی جهانگردی و سایر کشورها بهخوبی استفاده کرد.
در ادامهی این نشست، خبرنگاری از کارشناسان حاضر دربارهی برنامهشان برای بهبود امور بینالمللی گردشگری ایران با توجه به تصویری که از این دفتر در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ذهن نقش بسته و در چند سال اخیر، کارش تنظیم قراردادها بوده است، پرسید که مرتضی احمدی در پاسخ، گفت: از سال ۷۰ فعالیتهایی در حوزهی بینالملل آغاز و برنامهی ملی هم طراحی شد، کار اصولی در زمان آقای مرعشی شروع شد که اگر تداوم داشت، اطمینان دارم وضعیت گردشگری در عرصهی بینالمللی شرایط بهتری داشت. بعد از آن سالها، فعالیتها بیشتر در سطح تشریفات اداری متمرکز شد و در حوزهی بینالملل فعالیت گسترده و قابل اشارهای انجام نشد، ولی اکنون فرصت جدیدی بهوجود آمده است که این بخش میتواند دوباره خیز بردارد.
احمدی ادامه داد: در حوزهی بینالملل گردشگری باید پنج کار اصلی انجام شود؛ شناسایی ظرفیتهای سازمانهای تخصصی بینالمللی در گردشگری، ارتباط با سازمانهای بینالمللی گردشگری، ارتباط با وزارت امور خارجه و سفارتخانههای ایران و کشورهای خارجی مقیم در ایران، ایجاد دفاتر گردشگری و خارج از ایران و داشتن یک برنامهی کوتاه و بلندمدت با شناسایی بازار گردشگری.
در ادامهی این بحث هم شریف با بیان اینکه فعالیتهای بینالمللی نباید قائم به شخص باشد، گفت: باید سیستمی برای این کار تعریف شود تا اگر آن شخص از سازمان بیرون رفت، فعالیتها متوقف نشود.
او سپس با ذکر مثالی توضیح بیشتری در اینباره داد و اظهار کرد: وقتی در سازمان جهانی جهانگردی بودم، کشور ترکیه که در تقسیمبندیهای این سازمان جزو اروپا محسوب میشود، با بودجهی سازمان ملل، برنامهای را برای تبدیل یک شهر کوچک به مقصد گردشگری تعریف کرده بود که سایر کشورهای اروپایی با توجه به این شرایط، سیاستی را اتخاذ و پیشنهاد کردند تا این شهر که بودجهی کلانی را هم از این سازمان بینالمللی میگیرد در مسیری با کشورهای دیگر بهعنوان مقصد تعریف شود. آنها میخواستند به ایران بیایند تا دربارهی منطقهی شمال غرب ایران تحقیقاتی را انجام دهند تا آن را جزو مسیر تعریف کنند. تماسهای زیادی از طریق فکس و تلفن با ایران برقرار شد، اما هیچ جوابی نگرفتند، دست آخر از من خواستند که پیگیر ماجرا شوم و من پس از تلاشهای بسیار مجبور شدم به تلفن همراه آقای رحیممشایی که رییس وقت این سازمان بود تماس بگیرم، با ادامهی این بحث کاری ندارم، ولی مشکل این است که چرا باید قائم به فرد باشیم؟
وی سپس گفت: فکر میکنم این نشست، اولین گردهمایی مستقل مربوط به موضوع امور بینالملل گردشگری باشد؛ ولی یک گله وجود دارد، چرا باید «مسیح شریف» بهعنوان بخش خصوصی و دیگر اشخاص حقیقی این کار را انجام دهد؟
در ادامه، خبرنگاری پرسید که با توجه به تخصصی که کارشناسان حاضر در این نشست دارند و صحبتهای آقای نجفی دربارهی لگدکوب شدن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و واقعیتهایی که در سفارتخانههای ایران برای جلوگیری از ورود گردشگران به کشور وجود دارد و فعالیت ضعیف وزارت امور خارجه، رسانهها و مدیران، برنامهی این جمع کارشناسی برای برداشتن موانع پیش رو چیست؟
احمدی در پاسخ به این پرسش گفت: معتقدم برای تغییر اوضاع باید به همان برنامههایی که تدوین شده است، برگردیم. ما تا کنون چند برنامه داشتهایم، وضعیت چشمانداز ۲۰ ساله که مشخص است، برنامهی ملی گردشگری هم باید بازنگری و استراتژیهای آن مشخص شود. این کارها محقق نمیشود مگر اینکه افرادی آگاه به اصول و متخصص، در رأس باشند. اهداف مسوولان مربوط نباید خیالی باشد و باید برنامهریزی دقیقی داشته باشند. فکر میکنم آقای نجفی با توجه به سوابق مدیریتی که دارد، بتواند این چالشها را پشت سر بگذارد.
او معتقد است: ایران با شرایط فعلی و با تمام محدودیتها میتواند وضعیت بهتری از حال حاضر داشته باشد، در هدفگذاری اولیه برای کوتاهمدت میتوان پنجمیلیون گردشگر جذب کرد و ۱۰میلیون نفر را در مدت پنج سال آینده به ایران آورد و در نهایت، به سوی چشمانداز ۲۰ ساله حرکت کرد.
شریف نیز در ادامهی این سخنان اظهار کرد: اولین اولویت ما خواستن است، فکر میکنم این دولت، امید را به بخش علمی گردشگری دمیده است.
احمدی در ادامه در پاسخ به این پرسش که سخنان مطرحشده با توجه به واقعیت وضعیت علمی گردشگری در دانشگاهها و کتابهای ترجمهشده، آرمانگرایانه بهنظر میرسد و از نظر علمی، رسیدن به جایگاهی بینالمللی که از آن حرف زده میشود و جذب این تعداد گردشگر طول فعالیت دولت «تدبیر و امید» امکانپذیر است؟ گفت: تجربهی موفق بینالمللی کشورهای دیگر نشان میدهد که این کار امکانپذیر است، فکر میکنم حتی آمار گردشگرانی را که میتوانیم جذب کنیم محتاطانه و با تدبیر اعلام کردند. ما برنامه داریم فقط باید در آن بازنگری شود.
وی ادامه داد: اگر گردشگری بین ۵ یا ۱۰ اولویت کشور قرار گیرد، حتما میتوان با برنامهریزی به این تعداد گردشگر رسید، فقط باید خواست و اراده وجود داشته باشد که گردشگری را در اولویت قرار دهد.
تیموری نیز در این میان یادآوری کرد: نبود انسجام بین سه بخش دولتی، خصوصی و دانشگاهی سبب این تناقضها شده است. دقیقا یکی از چالشهای ما نداشتن برنامه است، اگر رییس جدید سازمان این چالشها و شکافها را برطرف کند، مشکل حل میشود.
او سپس در بحثی دیگر به نقش وزارت خارجه و سفارتخانهها در گردشگری اشاره کرد و گفت: وزارت خارجه در نبود ابزارهایی که ما باید در بازارهای هدف گردشگری داشته باشیم، وارد کاری شده است که تخصص آن نیست. وزارت خارجه میترسد وقتی به شخصی ویزا میدهد، او از تأسیسات هستهیی سر درآورد، اما اگر بخش تخصصی وارد شود، ماجرا هم تخصصی پیش میرود.
وی تأکید کرد: بحث ما این نیست که جذب گردشگر یا تبلیغ ایران وظیفهی اصلی وزارت خارجه یا سفارتخانهها نیست. موضوع این است که وقتی ابزار تخصصی نداریم، وزارت خارجه موظف میشود این کارها را انجام دهد.
در ادامهی این نشست، از کارشناسان دربارهی اولویتهای ضربتی و برنامهای که در مدت ۱۰۰ روز میتوان برای بخش دولتی گردشگری تدوین کرد، سوال پرسیده شد که احمدی گفت: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باید نقش راهبری خود را ایفا کند و همزمان شورای عالی گردشگری باید فعال شود، چون وزرا در آن حضور دارند. همچنین این سازمان به بازوی اجرایی نیاز دارد که مجامع علمی، دانشگاهی و تشکلهای خصوصی هستند. وزارت خارجه نیز باید تمام سفرای خود را توجیه کند.
رضوانی در ادامه اظهار کرد: توسعهی گردشگری به طرح و برنامه نیاز دارد که ما برنامهای نداریم. متأسفانه ما طرح و برنامهها را تهیه و تصویب میکنیم و در قفسهها میگذاریم، باید برنامهریزی غیرمتمرکز با تدوین سیاستهای کلان داشته باشیم و بقیهی امور را به سطح منطقهیی واگذار کنیم.
تیموری نیز بیان کرد: میتوان برای ۱۰۰ روز طرحی را ارائه کرد، ولی فکر نمیکنم قابلیت اجرایی داشته باشد.
شریف هم اظهار کرد: ما همیشه از افراط و تفریط رنج میبردیم و این دولت، دولت اعتدال است.
رضوانی هم یادآوری کرد: میتوان گرهها و اولویتهایی را داد تا طرحی ۱۰۰ روزه براساس آنها تهیه شود.
در ادامهی این نشست که محمدعلی اینانلو - کارشناس اکوتوریسم - نیز در آن حضور داشت و نشست هم در موسسهی آموزشی او برگزار شده بود، اینانلو گفت: امروز مدام دربارهی گردشگری فرهنگی بحث شد، در حالی که آقای احمدی میگوید، یک گردشگر به یک مقصد چند بار سفر میکند، ولی باید گفت گردشگر فرهنگی بهندرت اتفاق میافتد تخت جمشید را دوباره ببیند. تنها جایی که امکان برگشت دوباره وجود دارد، عرصهی طبیعت است، چون طبیعت مدام در حال تغییر است.
او سپس اظهار کرد: دربارهی اینکه گفته شد کارشناسان برنامهای ۱۰۰ روزه برای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دارند، باید بگویم موسسهی ما چنین برنامهای را دارد و میتواند به سازمان، برنامهی ضربتی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت بدهد که کاملا عملیاتی باشد.
اینانلو ادامه داد: ما یاد گرفتهایم که صنعت گردشگری، یکی از پردرآمدترین و اشتغالزاترین صنایع در دنیا است و کشور ما یکی از جوانترین کشورهای دنیا است. یادمان باشد که ایران همسایهی بزرگترین تولیدکنندهی مواد مخدر است و اگر بیکاری را امالفساد بدانیم که هست، بهعنوان دولت، کارشناس و روزنامهنگار با وجود این همه آلودگی و همسایهی تولیدکنندهی کلان مواد مخدر باید اندیشهمان خلاف ۲۰ سال اندیشهی مسوولان این سازمان باشد. من بیشتر از ۲۰ سال با آنها در ارتباطم و فقط حرف زدهاند.
وی بیان کرد: در این نشست از دو بازوی اجرایی یاد کردیم، در حالی که خبرنگاران مهمترین بازو هستند و میتوانند نیروی محرک باشند. نباید اجازه بدهند، فردی که دو خط سفارشنامه در کاغذ A۴ نمیتواند بنویسد، در این سازمان مسوولیت بگیرد.
او با دادن این پیشنهاد که آمادگی راهاندازی کلاسهای آموزشی را برای خبرنگاران میراث فرهنگی و گردشگری دارد، گفت: باید تخصص خود را زیاد کنید و نگذارید آب خوش از گلوی مسوولان پایین برود.
اینانلو اضافه کرد: چند سالی است که دیگر کمتر مینویسم، چون در حکومتهای کمونیستی شوروی رسم بود مسوولان آنچه را دوست دارند، بشنوند. من هم دوست ندارم آنچه دیگران دوست دارند بنویسم.