روایت سرگشتگی میان دو فرهنگ متضاد
روایت سرگشتگی میان دو فرهنگ متضاد
«فصل مهاجرت به شمال» نمونه‌ای از ادبیات معاصر و پسااستعماری سودانی است که خوانندگان را با زندگی ساکنان یک ده دور افتاده در سودان آشنا می‌کند.
 
تاريخ : يکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۳۷

گونه‌های مختلف ادبیات معاصر عرب در جهان امروز چندان شناخته شده نیست و این نه به معنای کم‌کاری ادیبان عرب زبان، بلکه به دلایل گوناگون از جمله نبود ارتباطات لازم بین نویسندگان و شاعران عرب زبان با ادیبان دیگر زبان‌های زنده و متداول جهان امروز است که به نظر می‌رسد با ورود به دنیای جدید که در آن ارتباطات گوناگون بین ملل و اقوام مختلف حرف اول را می‌زند، دیگر نمی‌تواند مانعی در برابر این فاصله‌ها و بی‌خبری‌ها باشد.

بی تردید در این سال‌ها به همان اندازه که نویسندگان و شاعران در کشورهای مغرب زمین یا مشرق زمین مشغول فعالیت‌های فرهنگی و تولید آثار ادبی بوده‌اند، نویسندگان و شاعران عرب زبان هم مشغول نوشتن داستان‌های تازه و اشعار جدید بوده‌اند.
نمونه موفق آن، رمان«فصل مهاجرت به شمال» نوشته «طیب صالح» نویسنده نام آشنای سودانی است که موفقیت‌های ادبی فراوانی را برای نویسنده به ارمغان آورده و جزو آن دسته از آثار ادبی موفق محسوب می‌شود که شانس ترجمه شدن به بیشتر زبان‌های زنده دنیا را داشته است.
نویسنده این اثر جهانی، طیب صالح در سال ۱۹۲۹ در کارماکول در ایالت شمالی کشور سودان به دنیا آمد و در سال ۲۰۰۹ از دنیا رفت. در دانشگاه خارطوم درس خواند و سپس برای ادامه تحصیل به انگلستان و لندن رفت. او که از خانواده کشاورزی کوچکی بود و پرورده آموزگاران دینی، قصد داشت در کشاورزی کار کند، اما جز دوره کوتاهی تدریس در مدرسه پیش از رفته به انگلستان، بیشتر زندگی‌اش به کار در رادیو تلویزیون گذشت.
رمان «فصل مهاجرت به شمال» در سال ۱۹۶۲ در سودان به چاپ رسید و پس از انتشار، بی درنگ با استقبال عده‌ای رو برو شد و طیب صالح در طول حیاتش با همین رمان به شهرتی جهانی رسید. این اثر به بیش از ۳۰ زبان، از جمله انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، هلندی و سوئدی ترجمه شده و در سال ۲۰۰۱ از سوی آکادمی ادبیات، دمشق به عنوان برگزیده و مهم‌ترین رمان عربی قرن بیستم انتخاب شد. این رمان در حالی اخیراً توسط «مهدی غبرایی» به زبان فارسی ترجمه شده که حدود یک سال قبل هم با ترجمه «رضا عامری» با عنوان «موسم هجرت به شمال» منتشر شده بود. ترجمه عامری از زبان عربی بود اما ترجمه غبرایی از ترجمه انگلیسی این رمان انجام شده است؛ ترجمه ای که توسط دنیس جانسن- دیویس با همکاری خود نویسنده صورت گرفته است.
داستان در منطقه‌ای دورافتاده از کشور سودان می‌گذرد؛ در دهی در کنار رود تاریخی نیل که ساکنانش سال‌ها به شیوه سنتی زندگی کرده و از دنیای مدرن بی خبر بوده‌اند اما حتی تمدن غربی این نقطه از سودان را نیز فراموش نکرده و مواجهه شیوه‌های مرسوم سنتی این ده با دنیای جدید تناقض‌های زیادی را در زندگی مردم این منطقه به وجود آورده است.
رمان حاضر، با موضوع اجتماعی و در قالب داستانی عربی، سرگشتگی میان فرهنگ شرق و غرب و پیچیدگی‌های آن‌ها را بیان می‌کند. مرد جوانی (راوی) پس از هفت سال تحصیل در اروپا، به زادگاهش در دِهِ باز می‌گردد. او پس از رسیدن به ده با یکی از تازه‌واردها به نام «مصطفی سعید» روبه‌رو می‌شود.
این تازه وارد، شبی در حالت ناخودآگاهی، با خواندن شعری به زبان انگلیسی گذشته خود را لو می‌دهد. مصطفی دانشجویی استثنایی بوده که در غرب تحصیل کرده، امّا رابطه‌ای نفرت‌آمیز و پیچیده با هویت و آشنایان غربی پیدا کرده است. ماجرای زندگی مصطفی تأثیر عمیقی بر جوان می‌گذارد و او را دچار سرگشتگی هویت می‌کند. او تا مرز جنون پیش می‌رود و با مصطفی هم ذات پنداری می‌کند، تا زمانی که وقتی جوان در رود نیل بین مرگ و زندگی دست و پا می‌زند، تصمیم می‌گیرد از هم ذات‌پنداری دست کشیده و خود آزادانه به زندگی ادامه دهد.
به اعتقاد بسیاری از منتقدان، رمان «فصل مهاجرت به شمال» از مشهورترین آثار جریان رمان نویسی عرب و همچنین از نخستین رمان‌های جهان پسااستعماری سودانی است. منظور از «شمال» در عنوان کتاب، نه شمال جغرافیایی بلکه شمال سیاسی یا ایدئولوژیک است. شمالی که متعلق به فرادستانی است که سال‌ها فرودستان جنوب را تحت سلطه خود داشته‌اند.
نیمی از خوانندگان این رمان کوتاه و از برجسته‌ترین و جسارت آمیزترین رمان‌های دنیا عرب در قرن بیستم که در تحسین آن اتفاق نظر دارند، آن را برگردان طنزآمیزی از رمان «دل تاریکی» جوزف کنراد می‌دانند. نیمی دیگر که شاید رمان اخیر را نخواند باشند، با این نظر مخالفند. اگر رمان دل تاریکی را خوانده باشید، شباهت‌های بسیاری با این رمان می یابید. هر دو رمان از کسی سخن می گویند که از تمدن خود دل می‌کند و به دامن«مخالف» پناه می برد تا تجربه های آن متحولش کند. در دل تاریکی، مردی انگلیسی وارد کنگو می شود. در فصل مهاجرت به شمال، مصطفی- دانشجویی درخشان، اما بی پناه- برای تحصیل به قاهره و سپس لندن فرستاده می شود.

هر دو رمان از قدرت رودخانه و طرز پیچ و تاب خوردنش دور موانع و ادامه دادن به راه خود معنایی مراد می کنند. آب است که حیات نو می بخشد و زندگی موجود را ویران می کند. هر دو رمان سبک روایی دوم شخص را بر می گزینند، چنانچه بتوانید بیشتر داستان را از زبان راوی بی طرفی بشنوید.

زیبایی تغزلی داستانگویی، آب و تاب جزئیات زندگی در سودان و چگونگی احساس افراد درباره استعمار شدن سودان و ناآرامی های اجتماعی ناشی از آن دوست داشتنی است. تغییرات از راه می رسد، در تمام طول داستان به آن اشاره می شود. چرخ‌های آبی چوبی بدل به موتور آب می شود. در جاده هایی که زمانی شتر در آن رفت آمد می کرد، اتومبیل‌ها پیدا می‌شوند.

یادآوری طیب صالح از تاثیر متقابل بین این دو دنیا بی امان پیچیده و زیباست. در این رمان، نویسنده با نشان دادن این که چگونه شخصیت‌های در نوسان بین دو فرهنگ شرق و غرب تجاربی کسب می کنند که حتی ثبات مادی را به مبارزه می طلبد، پیچیدگی هر دو فرهنگ را بیان می کند. خشونت، نومیدی‌ها و سوءتفاهم‌ها وقتی رخ می‌دهد که شخصیت‌ها به کلیشه متوسل می‌شوند.

توصیف طیب صالح از فضای ده و ساکنان آن نیز هنرمندانه است: «صبح دم در خانه پدربزرگ ایستادم. دری بود پهن و قدیمی از چوب ملج و بی‌برو برگرد در ساختنش از تنه یک درخت کامل استفاده شده بود و بصیر آن را ساخته بود؛ بصیر استادکار ده است که هیچ وقت مدرسه نرفته؛ اما حلقه‌ها و پره‌های چرخ آبی ساخته اوست، شکسته‌بندی، زخم‌بندی و حجامت هم می کرد. همچنین خبره خرها بود و کمتر کسی توی ده بدون مشورت با او خری می خرید. بصیر هنوز در قید حیات است، اما دیگر درهای شبیه در خانه پدر بزرگم نمی سازد؛ نسل های بعدی دهاتی ها درهای چوب آلش یا درهای آهنی را از ام دورمان می آورند و ترجیح م دهند.» ( ص ۱۰۳)

در مجموع رمان «فصل مهاجرت به شمال» نمونه موفقی از ادبیات معاصر عرب و رمان کلاسیک پسااستعماری سودانی است که خوانندگان داستان در سراسر جهان را با آنچه امروزه در زندگی ساکنان یک ده دور افتاده در کشور سودان می گذرد با جزئیات کامل تری آشنا کند.

چاپ اول (۱۳۹۱) رمان «فصل مهاجرت به شمال» نوشته طیب صالح با ترجمه مهدی غبرایی، با شمارگان ۲۰۰۰ نسخه، ۲۰۶ صفحه و قیمت ۷۰۰۰ تومان از سوی نشر پوینده در تهران چاپ و منتشر شده است.

کد خبر: 51042
Share/Save/Bookmark