چالش های برنامه مالزی ؛آسیای حقیقی
نمونه ای از برنامه توسعه و راهبردهای توسعه گردشگری فرهنگی:
چالش های برنامه مالزی ؛آسیای حقیقی
 
تاريخ : يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۵۳
به گزارش هنرنیوز، بخش گردشگری توسط دولت مالزی به عنوان منبع اصلی در آمد و كاتالیزوری برای تجدید حیات اقتصادی مالزی شناخته شده است و ورود گردشگر به مالزی در طول ۱۰ سال گذشته افزایش فوق‌العاده بالایی را نشان می‌دهد. در سال ۲۰۰۴ این كشور ۷/۱۵ میلیون توریسم خارجی را جذب كرد كه درآمد خالصی حدود ۷/۲۹ میلیارد رینگیت (واحد پول مالزی كه تقریبا معادل ۳۵/۰ دلار است) برای اقتصاد مالزی به همراه داشته است. بازارهای توریستی اصلی برای مالزی، كشورهای آسیایی همسایه مثل سنگاپور، تایلند، اندونزی و برونئی هستند. دیگر بازارهای سنتی خارجی شامل چین، ژاپن، تایوان و هند می‌شود. در این گفتار در نظر داریم اجمالاً به توسعه گردشگری فرهنگی و میراث فرهنگی مالزی بپردازیم و مدیریت فرهنگی این كشور را در زمینه گردشگری مورد بحث قرار دهیم.


فرهنگ و گردشگری :
فرهنگ در گردشگری، مساله مهمی است. رابطه بین گردشگری و فرهنگ می‌تواند حالت‌های متفاوتی داشته باشد و هنگامی كه ملاقات میزبان و مهمان اتفاق می‌افتد نتایج آن می‌تواند مثبت یا منفی باشد و امكان دارد منجر به انتقال فرهنگ میزبان شود. همچنین تخریب فرهنگ محلی در نتیجه وجود گردشگری مشاهده شده است. هر چند بررسی‌های محققان این موضوع را به عنوان نظریه‌ای یك‌طرفه و جهت‌دار از تاثیر گردشگری می‌داند. مطالعات نشان داده است كه صنعت گردشگری به تقویت فرهنگ محلی منجر شده است. طبق تعریف برخی محققان، فرهنگ « مجموعه‌ای از فعالیت‌هاست كه ریشه در نوع دانشی دارد كه ارزش‌های معمول را در بر می‌گیرد و به عنوان قاعده كلی راهنمایی و هدایت نقش بازی می‌كند. از طریق همین دانش است كه تفاوت‌ها و تمایزها ساخته و حفظ می‌شوند. بنابراین برای مثال یك فرهنگ با فرهنگ دیگر متفاوت خواهد بود.»
سازمان جهانی گردشگری(unwto )، گردشگری فرهنگی را به عنوان حركات اشخاص براساس محرك‌های ذاتا فرهنگی مثل تورهای مطالعاتی هنرهای نمایشی و تورهای فرهنگی، مسافرت به منظور حضور در فستیوال‌ها و دیگر برنامه‌های مرتبط تعریف می‌كند. اساسا گردشگری فرهنگی ریشه در آداب و رسوم، اشكال هنری، جشن‌ها و تجربه‌های معرف یك ملت دارد. انواع مختلفی از فعالیت‌های توریستی وجود دارد كه به عنوان زیرمجموعه گردشگری فرهنگی شناخته می‌شود. بدین ترتیب می‌توان گفت گردشگران فرهنگی افرادی هستند كه اوقات فراغت خود را با زمینه فكری جدی‌تری سپری می‌كنند. برای شناخته شدن به عنوان گردشگر فرهنگی، باید فراتر از گذراندن بیهوده اوقات فراغت عمل كرد و با دانش مكان‌ها و مردمان دیگر آشنا شد، حتی اگر لازمه آن، خیره شدن به چیزی و یا جمع‌آوری اطلاعات باشد. 

مطالعات فرهنگی غربی نشان می‌دهد گردشگران فرهنگی دارای «جایگاهی بالا از نظر اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی هستند و همچنین اوقات فراغت مكفی دارند و غالبا به حرفه‌ای مرتبط با صنایع فرهنگی مشغول هستند». باید در نظر داشت كه فرهنگ موضوعی ایستا نیست بلكه بسیار پویا و متحرك بوده، همیشه در حال تغییر و تحول است. علاوه بر این، محققان توجه ما را به جهانی شدن فرهنگ و همچنین تحرك آن به دلایل درونی و بیرونی جلب می‌كنند. گردشگری میراث فرهنگی را می‌توان به عنوان زیر مجموعه گردشگری فرهنگی شناخت. هم گردشگری فرهنگی و هم میراث فرهنگی، تبدیل به بخش در حال رشد بازار گردشگری شده‌اند. به نظر می‌رسد گردشگران فرهنگی انگیزه‌های متفاوتی در مقایسه با گردشگران سنتی دارند. برخی افراد مقاصد گردشگری فرهنگی را دلیلی برای افزایش محصولات گردشگری می‌بینند كه این موضوع بسیار ناراحت‌كننده است. گردشگری میراث فرهنگی «حول محور آداب و رسوم، مكان‌ها و ارزش‌های فرهنگی كه گروه‌ها در سرتاسر دنیا مفتخر به حفظ و نگهداری آنها هستند می‌چرخد و معنی می‌شود.» آداب و رسوم فرهنگی مثل الگوهای خانوادگی، رفتارهای مذهبی، فولكلور و فرهنگ اجتماعی، آثار یادبود موزه‌ها، میدان‌های نبرد، ساختمان‌های تاریخی و مكان‌های رویدادهای برجسته، افرادی را كه به میراث فرهنگی علاقمند هستند جذب می‌كند.

 


مالزی و گردشگری فرهنگی:
در مالزی میراث فرهنگی و فرهنگ به عنوان محصولات سودآوری كه باید در بخش توسعه گردشگری به طور قابل‌ملاحظه‌ای رشد كند شناخته می‌شود. سرزندگی و طراوت فرهنگی در برنامه توسعه‌ای «مالزی: آسیای حقیقی» كه كشوری رو به رشد و موفق است متجلی می‌شود. در این برنامه، مالزی به داشتن گروه‌های قومی آسیایی متنوع كه این كشور را تبدیل به آسیای كوچكی كرده است مباهات می‌كند. همچنین مالزی دارای میراث معماری چندفرهنگی همراه با تاثیرات اسلامی،‌ چینی و غربی است. نمادهای اصلی میراث فرهنگی مانند ساختمان‌های تاریخی، مكان‌های تاریخی و فرهنگ بومی در بیشتر مناطق فرهنگی در مالزی به راحتی دیده می‌شود.
اخیرا در یك فهرست‌برداری از ساختمان‌های ارزشمند میراث فرهنگی در مالزی، مشخص شد كه حدود ۳۰ هزار ساختمان در ۱۶۲ شهر این كشور، دارای ارزش میراث فرهنگی هستند. از این تعداد، حدود ۶۹ درصد، خانه‌های تجاری و سكونت‌گاه‌هایی هستند كه قبل از جنگ جهانی دوم ساخته شده‌اند. سبك معماری مستعمره‌ای ساختمان‌ها، نقش عمده‌ای در ایجاد مكان‌های تاریخی مشهور مالزی در شهرهایی مانند «جرج تاون»، «اییپو»، «مالاكا»، «تایپینگ»، «كوالالامپور» و «كوچینگ» بازی می‌كنند.
در كنفرانس ملی كه توسط وزارت فرهنگ، جوانان و ورزش مالزی در سال ۱۹۷۱ برگزار شد، دولت مالزی آنچه كه باید سیاست فرهنگ ملی شناخته شود، براساس اصول و قواعد زیر تنظیم كرد:
الف) از این پس باید فرهنگ ملی مالزی براساس فرهنگ‌های مردم بومی منطقه پایه‌ریزی ‌شود.
ب) نمادهای دیگر فرهنگی كه مناسب و معقول شناخته شده‌اند می‌توانند به كمك فرهنگ ملی مالزی بیایند.
ج) اسلام نماد مهمی در فرهنگ ملی خواهد بود.
از زمانی كه این برنامه اجرا شد، سیاست فرهنگ ملی مالزی تبدیل به یكی از نقاط مهم كشمكش‌های شدید و مشاجره‌های سیاسی شده است.



 سیاست فرهنگ ملی و چالش های سیاسی،فرهنگی و قومیتی
در سال‌های بعد از تنظیم سیاست فرهنگی ملی به ویژه در اواخر ۱۹۸۰، دولت مالزی درگیر اجرای اصول پایه‌ای از طریق دخالت مستقیم و همه جانبه در زمینه فرهنگ بوده است. شاید به سبب اینكه دولت وظیفه‌اش را شفاف و كارآمد انجام نداده، مداخله‌اش در زمینه‌های فرهنگی در بین بعضی از اقوام غیرمالایی كه احساس می‌كنند آزادی فرهنگی‌شان محدود شده است، با عكس‌العمل‌هایی مواجه شده است. برای مثال در نشستی كه توسط انجمن چینی و انجمن‌های مالزیایی در ماه مارس سال ۱۹۸۳ برگزار شد، نمایندگان راه‌حل‌هایی را همراه با نامه‌ای غیررسمی به وزارت فرهنگ،‌ جوانان و ورزش ارائه دادند. در آوریل ۱۹۸۴ نیز گروهی از شناخته‌شده‌ترین سازمان‌های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی هند، یادداشت مشابهی را ارائه دادند. در هر دو نامه غیررسمی، دولت به تدوین سیاست فرهنگی كه مالایی‌محور و غیردموكراتیك است متهم و درخواست شده بود كه سیاستی جدید در رابطه با فرهنگ ملی تدوین شود كه به صورت آشكاری چندقومی و دموكراتیك باشد.



 
کدام قوم ،کدام فرهنگ؟
علیرغم این واقعیت كه مالزی به وجود فرهنگ‌های متفاوت می‌بالد و با شعار «آسیای حقیقی» رشد كرده است، این سوال كه اول باید به فرهنگ چه قومی اهمیت داد و كدام فرهنگ است كه در صف مقدم خواهد بود هنوز پابرجاست. همانطور كه پیش‌تر گفته شد، چینی‌ها و هندی‌ها مدام این احساس را داشته‌اند كه فرهنگشان آن طور كه شایسته است در بروشورهایی كه دولت ارائه كرده، معرفی و تبلیغ نشده است. احساسات مشابهی هم در طول روند نامزدی شهرهای پنانگ و مالكا در لیست شهرهای تاریخی جهان به وجود آمد. مالزیایی‌ها به ویژه در پنانگ احساس می‌كنند كه بودن در این لیست برای آنها سودی ندارد و تاریخ مالزیایی‌های جزیره مورد توجه قرار نگرفته است. بعضی‌ها هم احساس می‌كنند كه وارد لیست شدن ۱۲۰۰۰ ساختمان میراث فرهنگی- در حالی كه بیشتر آن ساختمان‌ها مستعمره‌ای هستند- فقط یكی دیگر از جنبه‌های پست مستعمره بودن است؛ آنها ناراحتند كه چرا باید گذشته مستعمره‌ای خود را مورد تجلیل و ستایش قرار دهیم. 

فرهنگ صحیح، فرهنگ نمایش داده شده
گردشگری به دو طریق تبدیل به مهمترین عامل توسعه فرهنگ شده است. فرهنگ می‌تواند از رشد گردشگری حمایت كند و یا مانع آن شده و جلوی رشد آن را بگیرد. مدتهاست كه در مالزی تلاش خاصی برای مطالعه ارزش جذابیت‌های فرهنگی از دید گردشگران وجود نداشته است. مسئولان صنعت گردشگری و مشاوران توسعه آن به سادگی فرض می‌كنند كه عوامل فرهنگی یك جامعه، به شكل عام جذاب است، در حالی كه سوالات زیادی در رابطه با اینكه كدام فرهنگ، فرهنگ نمایش داده شده یا فرهنگ خیابانی، برای خارجیان جذاب‌تر است وجود دارد. به گفته برخی صاحبنظران، فرهنگ خیابانی صحنه‌هایی از زندگی روزانه را ترسیم می‌كند كه به راحتی و در فضای اصلی خود توسط گردشگران قابل مشاهده است و این در مقابل «فرهنگ نمایش داده شده» است كه به اجرای‌های صحنه‌ای و تصنعی كه مخصوصا برای گردشگران ترتیب داده شده است، مربوط می‌شود.
به نظر می‌رسد از لحاظ اختصاص كمك مالی دولت به بخش توریسم و همینطور پوشش‌دهی رسانه‌ای به منظور توسعه، اعتقاد به این است كه «فرهنگ نمایش داده شده» نسبت به فرهنگ خیابانی، نقش بیشتری در صنعت توریسم داشته است. هر چند با این همه فشار و توسعه كه اتفاق افتاده است، در اینكه این جامعه بتواند عوامل فرهنگی خودش را به طور صحیح و اصیل حفظ كند تردید وجود دارد و این سوال پیش می‌آید كه اصلا چیزی كه باقی مانده، صحیح و اصیل است؟

بهروز شیخ رودی
رئیس گروه اطلاعات مدیریت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ؛سال 87-85


کد خبر: 50601
Share/Save/Bookmark