فرهنگ و گردشگری :
فرهنگ در گردشگری، مساله مهمی است. رابطه بین گردشگری و فرهنگ میتواند حالتهای متفاوتی داشته باشد و هنگامی كه ملاقات میزبان و مهمان اتفاق میافتد نتایج آن میتواند مثبت یا منفی باشد و امكان دارد منجر به انتقال فرهنگ میزبان شود. همچنین تخریب فرهنگ محلی در نتیجه وجود گردشگری مشاهده شده است. هر چند بررسیهای محققان این موضوع را به عنوان نظریهای یكطرفه و جهتدار از تاثیر گردشگری میداند. مطالعات نشان داده است كه صنعت گردشگری به تقویت فرهنگ محلی منجر شده است. طبق تعریف برخی محققان، فرهنگ « مجموعهای از فعالیتهاست كه ریشه در نوع دانشی دارد كه ارزشهای معمول را در بر میگیرد و به عنوان قاعده كلی راهنمایی و هدایت نقش بازی میكند. از طریق همین دانش است كه تفاوتها و تمایزها ساخته و حفظ میشوند. بنابراین برای مثال یك فرهنگ با فرهنگ دیگر متفاوت خواهد بود.»
سازمان جهانی گردشگری(unwto )، گردشگری فرهنگی را به عنوان حركات اشخاص براساس محركهای ذاتا فرهنگی مثل تورهای مطالعاتی هنرهای نمایشی و تورهای فرهنگی، مسافرت به منظور حضور در فستیوالها و دیگر برنامههای مرتبط تعریف میكند. اساسا گردشگری فرهنگی ریشه در آداب و رسوم، اشكال هنری، جشنها و تجربههای معرف یك ملت دارد. انواع مختلفی از فعالیتهای توریستی وجود دارد كه به عنوان زیرمجموعه گردشگری فرهنگی شناخته میشود. بدین ترتیب میتوان گفت گردشگران فرهنگی افرادی هستند كه اوقات فراغت خود را با زمینه فكری جدیتری سپری میكنند. برای شناخته شدن به عنوان گردشگر فرهنگی، باید فراتر از گذراندن بیهوده اوقات فراغت عمل كرد و با دانش مكانها و مردمان دیگر آشنا شد، حتی اگر لازمه آن، خیره شدن به چیزی و یا جمعآوری اطلاعات باشد.
مطالعات فرهنگی غربی نشان میدهد گردشگران فرهنگی دارای «جایگاهی بالا از نظر اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی هستند و همچنین اوقات فراغت مكفی دارند و غالبا به حرفهای مرتبط با صنایع فرهنگی مشغول هستند». باید در نظر داشت كه فرهنگ موضوعی ایستا نیست بلكه بسیار پویا و متحرك بوده، همیشه در حال تغییر و تحول است. علاوه بر این، محققان توجه ما را به جهانی شدن فرهنگ و همچنین تحرك آن به دلایل درونی و بیرونی جلب میكنند. گردشگری میراث فرهنگی را میتوان به عنوان زیر مجموعه گردشگری فرهنگی شناخت. هم گردشگری فرهنگی و هم میراث فرهنگی، تبدیل به بخش در حال رشد بازار گردشگری شدهاند. به نظر میرسد گردشگران فرهنگی انگیزههای متفاوتی در مقایسه با گردشگران سنتی دارند. برخی افراد مقاصد گردشگری فرهنگی را دلیلی برای افزایش محصولات گردشگری میبینند كه این موضوع بسیار ناراحتكننده است. گردشگری میراث فرهنگی «حول محور آداب و رسوم، مكانها و ارزشهای فرهنگی كه گروهها در سرتاسر دنیا مفتخر به حفظ و نگهداری آنها هستند میچرخد و معنی میشود.» آداب و رسوم فرهنگی مثل الگوهای خانوادگی، رفتارهای مذهبی، فولكلور و فرهنگ اجتماعی، آثار یادبود موزهها، میدانهای نبرد، ساختمانهای تاریخی و مكانهای رویدادهای برجسته، افرادی را كه به میراث فرهنگی علاقمند هستند جذب میكند.
کدام قوم ،کدام فرهنگ؟
علیرغم این واقعیت كه مالزی به وجود فرهنگهای متفاوت میبالد و با شعار «آسیای حقیقی» رشد كرده است، این سوال كه اول باید به فرهنگ چه قومی اهمیت داد و كدام فرهنگ است كه در صف مقدم خواهد بود هنوز پابرجاست. همانطور كه پیشتر گفته شد، چینیها و هندیها مدام این احساس را داشتهاند كه فرهنگشان آن طور كه شایسته است در بروشورهایی كه دولت ارائه كرده، معرفی و تبلیغ نشده است. احساسات مشابهی هم در طول روند نامزدی شهرهای پنانگ و مالكا در لیست شهرهای تاریخی جهان به وجود آمد. مالزیاییها به ویژه در پنانگ احساس میكنند كه بودن در این لیست برای آنها سودی ندارد و تاریخ مالزیاییهای جزیره مورد توجه قرار نگرفته است. بعضیها هم احساس میكنند كه وارد لیست شدن ۱۲۰۰۰ ساختمان میراث فرهنگی- در حالی كه بیشتر آن ساختمانها مستعمرهای هستند- فقط یكی دیگر از جنبههای پست مستعمره بودن است؛ آنها ناراحتند كه چرا باید گذشته مستعمرهای خود را مورد تجلیل و ستایش قرار دهیم.
فرهنگ صحیح، فرهنگ نمایش داده شده
گردشگری به دو طریق تبدیل به مهمترین عامل توسعه فرهنگ شده است. فرهنگ میتواند از رشد گردشگری حمایت كند و یا مانع آن شده و جلوی رشد آن را بگیرد. مدتهاست كه در مالزی تلاش خاصی برای مطالعه ارزش جذابیتهای فرهنگی از دید گردشگران وجود نداشته است. مسئولان صنعت گردشگری و مشاوران توسعه آن به سادگی فرض میكنند كه عوامل فرهنگی یك جامعه، به شكل عام جذاب است، در حالی كه سوالات زیادی در رابطه با اینكه كدام فرهنگ، فرهنگ نمایش داده شده یا فرهنگ خیابانی، برای خارجیان جذابتر است وجود دارد. به گفته برخی صاحبنظران، فرهنگ خیابانی صحنههایی از زندگی روزانه را ترسیم میكند كه به راحتی و در فضای اصلی خود توسط گردشگران قابل مشاهده است و این در مقابل «فرهنگ نمایش داده شده» است كه به اجرایهای صحنهای و تصنعی كه مخصوصا برای گردشگران ترتیب داده شده است، مربوط میشود.
به نظر میرسد از لحاظ اختصاص كمك مالی دولت به بخش توریسم و همینطور پوششدهی رسانهای به منظور توسعه، اعتقاد به این است كه «فرهنگ نمایش داده شده» نسبت به فرهنگ خیابانی، نقش بیشتری در صنعت توریسم داشته است. هر چند با این همه فشار و توسعه كه اتفاق افتاده است، در اینكه این جامعه بتواند عوامل فرهنگی خودش را به طور صحیح و اصیل حفظ كند تردید وجود دارد و این سوال پیش میآید كه اصلا چیزی كه باقی مانده، صحیح و اصیل است؟
بهروز شیخ رودی
رئیس گروه اطلاعات مدیریت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ؛سال 87-85