نگاهی به آنچه در چند روز نمایش فیلم های کوتاه در پردیس سینمای ملت گذشت؛
فیلم کوتاه کارگردان صاحب نام به دور از خلاقیت
سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران نیز امشب به کار خود پایان میدهد. با احتساب به این موضوع که به گفته دبیر جشنواره تلاش شده بود تا در این دوره از کمیتها بکاهند و به کیفیت دقت بیشتری کنند. در خصوص انتخاب فیلمها و مستندها شاید خیلی این دقت عمل وجود نداشته است.
تاريخ : يکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۸
سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران نیز امشب به کار خود پایان میدهد. با احتساب به این موضوع که به گفته دبیر جشنواره تلاش شده بود تا در این دوره از کمیتها بکاهیم و به کیفیت دقت بیشتری کنیم. در خصوص انتخاب فیلمها و مستندها شاید خیلی این دقت عمل وجود نداشته است.
شاید هم اگر قرار بود بیش از اینها دقت شود و استانداردهای فیلم کوتاه را دوستان هیئت انتخاب در نظر بگیرند تعداد آثار بسیار کمتر از این میشد! در این صورت باید آگاه باشیم که همچنان از صنعت فیلم سازی و استانداردهای لازم آن به دور هستیم. شاید باور این نکته خود کمکی بزرگ باشد برای برداشتن گامهای بلند و البته درست.
ولی اگر سری به داشنگاهها و بسیاری از گروههای جوانی که در عرصه فیلم کوتاه فعالیت دارند بزنیم و آثارشان را ببینیم متوجه خواهیم شد که در میان آن ها پتانسیل زیادی وجود دارد. در بسیاری از جشنوارههای دنیا مسئولین جشنواره خودشان فیلمهای خوب و با کیفیت را شناسایی میکنند و از صاحب اثر تقاضا میکنند تا در جشنواره آنها شرکت کند.
بعید میدانیم که پتانسیل جوانان فیلم ساز ما آن چیزی باشد که در جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران دیدیم. نامهای شناخته شده زیادی را شاهد بودیم که در این دوره از جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور داشتند که متاسفانه آثارشان به هیچ عنوان از کیفیت مناسبی برخور دار نبود و شاید به مناسبت آشنایی شان و یا ارتباط شان با مجموعه توانستهاند از فیلتر نگاه هیئتت انتخاب عبور کنند؟! شاید برگزار کنندگان فکر میکنند باید در هر جشنوارهای برای اعتبار آن هم که شده از نامهای شناخته شده بهره بگیرد؟!
رضا میر کریمی کارگردان فیلمهایی همچون «امروز» و «یه حبه قند» در این دوره از جشنواره فیلم کوتاه تهران با فیلمی در ارتباط با شهید عباش دوران حضور داشت که برای روایت آن از تکنیک انیمیشن استفاده کرده بود. این فیلم بیوگرافی شهید عباش دوران بود که مخاطب با دیدن آن با وی آشنا میشد و امیر جعفری و ریما رامین فر در این فیلم به جای کاراکترها حرف میزدند. فیلمی بسیار ضعیف که یک دانش آموخته رشته انیمیشن هم میتوانست آن را در این سطح انجام دهد، اما زمانی که مضمونی این چنینی را به کارگردان صاحب نامی همچون رضا میر کریمی میسپارند و بودجه در اختیارش قرار میدهند و از صدا پیشههایی مانند امیر جعفری و ریما رامین فر استفاده میشود توقعها بسیار بالا میرود که به حق هم است. وی به عنوان یک کارگردان حرفهای باید به نوعی این قصه را روایت میکرد که مخاطب جذابیت لازم را در آن ببیند. زمانی که از تکنیک انیمیشن استفاده میکنیم حتماً دستمان برای خلاقیت باز است که متاسفانه خلاقیتی در این اثر دیده نشد. منظورمان از خلاقیت این نیست که انتظار داشته باشیم با تکنیک انیمیشن جادو کنند کار های عجیب و غریب انجام دهند و مضمون این فیلم را زیر سوال ببرند خلاقیت در روایت داستان و... که دیده نشد. اگر این فیلم با همین کیفیت اجرا میشد ولی توسط افراد دیگری که صاحب نام نبودند چگونه به آن نگاه میکردیم؟!
در چند روز متوالی که از اولین سانسی که نمایش فیلمها شروع میشد تا آخرین سانس به سختی شاید پنج الی هفت فیلم خوب و متوسط را با خوشبینانهترین حالت میتوانستیم ببینیم. البته با این شرایط که وقتی شما را «به مرگ میگیرند به تب راضی میشوید». در مجموع شاهد چند فیلم کوتاه و مستند خوب هم در کل جشنواره بودیم که در آن خلاقیتهای خوبی وجود داشت و مخاطب را با خود همراه می کرد اما در حوزه فیلم مستند همچنان با استانداردهای دنیا بسیار تفاوت داریم فاصله ای که بخش زیادی از آن باید به همت مسئولان با وارد کردن تجهیزات و امکانات به روز دنیا کم شود.
نکته دیگری که بسیار بارز بود و چشم گیر، تفاوت کیفیت آثار شهرستان و تهران بود البته این استان ها میزان آثار ارسالی شان هم به نسبت تهران کمتر بوده است این بخش شاید توجیه پذیر باشد، اما ضعف کیفیت باید زنگ خطری برای مدیران باشد که تلاش کنند تا میان سواد سینمایی جوانان تهرانی و شهرستانی تفاتی وجود نداشته باشد. یکی از وظایف انجمن سینمای جوانان ایران این است که محرومیتها را در حوزه کاریاش از بین ببرد امیدواریم این مسیر با تلاش و سرعت بیشتری ادامه پیدا کند تا در دورههای آتی جشنواره شاهد آثار بسیار خلاقانه تری از شهرستانهای دور این سرزمین باشیم.