در نشست نقد و بررسي نمايش‌هاي «نبرد» و «مده‌آ» در فرهنگسراي انقلاب عنوان شد؛
صادقي: در دو نمايش «نبرد» و «مده‌آ» نوعي خشونت وجود دارد
 
تاريخ : يکشنبه ۲۷ تير ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۲۵
قطب‌الدين صادقي در جلسه نقد دو نمايش خود گفت: نمايش «نبرد» و «مده‌آ» مكمل هم بوده و نوعي خشونت را درون خود دارند و اين خشونت فضايي را براي تماشاگر ايجاد كرده است.

به گزارش هنر نيوز به نقل از فارس و روابط عمومي فرهنگسراي انقلاب، نشست نقد و بررسي نمايش‌هاي «نبرد» و «مده‌آ» با حضور «قطب‌الدين صادقي»، «همايون علي آبادي» (منتقد) و «بهزاد صديقي» (نمايشنامه نويس و منتقد) در فرهنگسراي انقلاب برگزار شد.

«قطب‌الدين صادقي» درباره شيوه‌ كارگرداني خود در نمايش‌هاي «نبرد» و «مده‌آ» نوشته‌ مولر، اظهار داشت: ديدي كه در شيوه اجرايي نمايش ما وجود دارد، اپيك است. در كار «اپيك» يا به اصطلاح برشتي، پشت صحنه وجود ندارد و همه چيز ديده مي‌شود و ما الگوي اجرايي خود را شيوه برشت و فاصله‌گذاري او قرار داديم.

در نمايشم از ويژگي‌هاي اپيك استفاده كرده‌ام

وي در توضيح روش تئاتر «اپيك» برشت، بيان داشت: تئاتر برشت واكنشي است عليه نطق‌هاي احساسي هيتلر. برشت مي‌گفت «وقتي كه ديدم آلمان يك صحنه احساسي شده و همه متاثر صحبت‌ها و سخنراني‌هاي پر از احساس هيتلر هستند، به اين نتيجه رسيدم كه بايد عقلانيت را فعال كرد»، او گفت: «من عقلانيت را به صحنه آلمان باز مي‌گردانم.»

به گزارش فارس، كارگردان دو نمايش «نبرد» و «مده‌آ»، خاطرنشان كرد: برشت بين اجرا و تماشاگر فاصله‌گذاري مي‌كرد و دائما به ياد او ‌آورد كه اينجا صحنه تئاتر است. در كل مي‌توان گفت: برشت دنبال هوشياري و زندگي عقلاني بيننده بود، چون فهميد كه آلماني‌‌ها از كجا، چرا و چگونه به بحران نازيسم دچار شدند.

صادقي تصريح كرد: بنده نيز در كارم تماماً از ويژگي‌هاي «اپيك» استفاده كردم، تعويض لباس و همه چيز را درون صحنه جلوي چشم تماشاگر قرار دادم. دكور نمايش را طوري طراحي كردم كه ما ‌به‌ازاي بيروني نداشته باشد و نشان دهد كه اينجا صحنه تئاتر است. يعني در نمايش اول فقط يك ميز و در نمايش دوم يك پارچه (كه يك روي آن سرخ به نشانه عشق و روي ديگر آن زرد به نشانه قدرت است) اين دو شي داراي جنبه‌هاي نشانه‌اي فراواني هستند و در روند كار نقش و معناهاي متفاوتي مي‌گيرند.

وي در ادامه گفت: اينكه نمايش را با شيوه «اپيك» طراحي كردم بدين معنا نيست كه صحنه خالي از احساس شده باشد. در صحنه احساس نيز وجود دارد چون زبان هنر احساس و عاطفه است، در بودن آن شكي نيست ولي نبايد وجه غالب اثر، احساس باشد تا جايي كه قدرت تحليل فراموش شود و تماشاگر منفعلانه در برابر كار تسليم شود. فقط هيتلر نيست كه مسئول فجايع نازيسم است

نوعي خشونت در دو نمايش «نبرد» و «مده‌آ» ديده مي‌شود

در ادامه اين نشست، صادقي درباره خشونت روي صحنه دو نمايش «نبرد» و «مده‌آ، گفت: اتفاقاتي كه روي صحنه مي‌افتد، نشان‌دهنده خشونت نهفته‌اي است كه در فاشيسم آلماني وجود دارد. من اولين چيزي كه به بازيگران گفتم و روي آن تاكيد بسياري كردم همين خشونت فاشيستي بود كه بايد نشان داده مي‌شد، به خاطر همين در بازي‌ها اين خشونت به چشم مي‌آيد.

وي درباره دليل اجراي دو نمايش «نبرد» و «مد‌ه‌آ» در كنار هم، گفت: به نظر بنده اين دو نمايش مكمل هم هستند و نوعي خشونت، درون خود دارند، «نبرد» خشونت جمعي را نشان مي‌دهد و «مده‌آ» خشونت فردي. اين دو هر كدام تبعاتي دارند و فضايي ايجاد مي‌كنند كه در نمايش ديده مي‌شود.

صادقي درباره مفهوم اين نمايش، نيز اظهار داشت: براي من مسئوليت يك دغدغه مهم است، يعني هر كسي مسئول كارهاي خود است. پيشتر من نمايشي اجرا كردم كه شخصي عاشق صندلي صدام است. در اين نمايش عراقي‌ها پول مي‌دهند تا روي صندلي صدام بنشينند و عكس بگيرند. چرا اين آدم‌ها روي صندلي صدامي مي‌نشينند كه ديكتاتوري بي‌رحم بوده و كشور آنها را نابود كرده است؟

وي افزود: وجه نهفته اين رفتار اين است كه عراقي‌ها با اينكه صدام را شناخته‌اند، براي لحظه‌اي دوست دارند روي صندلي صدام بنشينند، يعني آنها نيز همه صدامي هستند كه عرصه آن را پيدا نكرده‌اند. در نمايش «نبرد» نيز همه هيتلر هستند و فقط هيتلر نيست كه مسئول اتفاقات نازيسم است، همه آلمان هيتلر بودند و تك‌تك‌شان مسئول فاجعه آلمان هستند در فرهنگ اسلامي نيز به همين شكل است و ظالم و مظلوم به يك اندازه گناهكارند. قهرمان‌هاي تراژيك صحنه را سرافكنده ترك نمي‌كنند.

«مده‌آ» نمايش اسطوره‌اي است

اين كارگردان و استاد دانشگاه در بخش ديگري از صحبت‌هايش درباره نمايش «مده‌آ» گفت: با اينكه داستان مده‌آ، داستاني اسطوره‌اي بوده و مربوط به يونان باستان است ولي به نظر بنده مده‌آ يك شخصيت مدرن است زيرا قاطعيت خود را دارد و اعمال مي‌كند. او تا انتها در يك چيز ثبات دارد و آن عشقش است. زني كه قاطعيت خود را غالب مي‌كند و حق خود را به هر قيمتي مي‌گيرد.

وي ادامه داد: قهرمان‌هاي تراژيك كساني نيستند كه سرافكنده صحنه را ترك كنند، تمام قدرت قهرمانان تراژيك ماندن بر سر اصول‌شان است و چيزي ديگري ندارند ولي در مقابل، دشمنانِ قهرمانان تراژيك همه چيز دارند، ثروت، قدرت، لذت و ... يعني در ظاهر دشمن پيروز است، ولي در حقيقت قهرمان تراژيك است كه به رغم كشته‌شدن باز هم پيروز است، زيرا قهرمان تراژيك كمال‌گراست. آنچه كه ما در دنياي امروز كم داريم شخصيت‌ بزرگ است، شخصيتي كه به راحتي رنگ عوض نكند، ثبات داشته باشد و اصول خود را نگاه دارد.

صادقي درباره دلايل حضور آينه در نمايش مده‌آ و نشانه‌شناسي آن، اظهار داشت: آئينه نماد روح در تمام فرهنگ‌هاست و در اين كار نيز آئينه وجود دارد، وقتي آئينه جلوي عروس و داماد قرار مي‌دهند، تا خود را ببينند، بدين معناست كه شما پيوند روحياتي داريد و كنار هم خواهيد بود، حتي در پاكستان عروس و داماد براي اولين بار همديگر را در آئينه مي‌بينند.

كارهايم بر مبناي فرهنگ كهن ايراني است

وي اظهار داشت:‌كارهايم بر مبناي فرهنگ كهن ايراني است و از نمادها و مفاهيم آن استفاده مي‌كنم البته از تكرار دور مي‌شوم، خلاقيت چيزي است كه مي‌تواند ما را از تكرار دور كند. اگر انتخاب مخاطب نداشته باشيم به مشكل برمي‌خوريم.

صادقي در بخش انتهايي صحبت‌هايش با اشاره به اين مطلب كه اولين كار در تئاتر، انتخاب مخاطب است، گفت: من اين كار را براي جشنواره تئاتر دانشگاهي و فضاي دانشگاهي آماده كرده‌ام نه براي مخاطبين عام. به عنوان مثال اگر بخواهم تئاتري در شهرستان اجرا كنم شكل ديگري را انتخاب خواهم كرد. بنده نمايش «مرد فرزانه» را به سنندج بردم و با استقبال فراوان بليت‌ها براي يك هفته پيش فروش شد، در اصفهان نيز نمايش ديگري روي صحنه بردم و استقبال فوق‌العاده‌اي نيز از آن شد، يعني من چارچوب‌ها و ذائقه‌ها را مي‌شناسم.

صادقي خاطر نشان كرد: يك كارگردان تئاتر بايد مخاطب را بشناسد و آن را برگزيند. اگر انتخاب مخاطب نباشد در كارگرداني دچار اشكال خواهيم شد، اگر مخاطب مشخص باشد، كار از عوام‌فريبي، تظاهر و دروغ دور شده و در قالب محتوايي نيز چون هدفش مشخص است، شريف مي‌شود. ما اگر اين روش را پيش بگيريم در اين صورت پيشرفت مي‌كنيم.

قطب الدين صادقي، نويسنده، كارگردان و استاد دانشگاه اجراي نمايشنامه‌هاي جديد اروپا، در كنار آثار كلاسيك ايراني را لازم و ملزوم همديگر خواند و گفت: بايد در كنار اجراي نمايشنامه‌هاي ايراني نقبي هم به تئاتر اروپا بزنيم و بدانيم كه در دنيا چه اتفاقي در حوزه تئاتر مي‌افتد.

وي در ادامه بيان كرد: من علاوه بر اجراي نمايش‌هاي غربي در زمينه ادبيات كلاسيك ايراني پژوهش و گزينش انجام مي‌دهم و آن‌ها را در چرخه جديد معاصر به صورت تلفيقي ارايه مي‌كنم.

صادقي «هاينر مولر» را از زمره افرادي دانست كه كارهايش ارزش ديده شدن را دارد و تاكيد كرد: «هاينر مولر» انديشه‌ها و تكنيك‌هاي خوبي در ارايه كارهايش دارد كه موجب تقويت و افزايش قدرت نماشي و فرهنگي ما مي‌شود. متاسفانه «هاينر مولر» در كشور ما كمتر شناخته شده است.

ايهام ويژگي آثار مولر

وي يكي از ويژگي‌هاي تئاتر هاينر مولر را ايهام دانست و خاطرنشان كرد: در آثار مولر همه آدم‌ها مسئول هستند، حتي اگر يك مظلوم ظالم شود، بازهم مسئول است، همه در مقابل اعمالشان مسئول هستند.

كارگردان نمايش «مده آ» از صلابت و خونسردي هاينر مولر گفت و اظهار داشت: طي چند نوبتي كه مولر را در دانشگاه سوربن ديدم، صلابت، خونسردي، ظاهر سنگي و باطن طوفاني و رنج كشيده در چهره‌اش كاملا مشهود بوده من از حرف‌هاي متفاوت، به خصوص سرنوشت هولناكي كه در آسمان شرقي داشت علاقه‌مند آثارش شدم.

وي در ادامه بيان داشت: اولين نمايشي كه از هاينر مولر ديدم «هملت ماشين» بود كه با يك پرسوناژ در غاري كه با نقاشي‌هاي انگلس، ماركس و ... طراحي شده بود به اجراي عموم درآمد، به نظرم غريب، شگفت انگيز و نوع نگاهش فوق‌العاده بود.

آثار مولير قابليت كار به صورت تجربي را دارد

كارگردان نمايش «سحوري» با بيان اينكه نمايشنامه«نبرد» و «مده‌آ»، مولر قابليت كار به صورت تجربي را دارد اظها ر كرد: با مطالعه و ترجمه آثار مولر، ديدم امكان كار كردن به صورت تجربي در اين متون زياد است، يكي براساس شيوه برشت و با الهام از نمايشنامه «ترس و نكبت رايش سوم» به نگارش در آمده، با اين تفاوت كه نه تنها نمايش «ترس و نكبت از رايش سوم» را تغيير داده، بلكه پداگوزي برشت را زير سوال برده و آن را به چالش كشانده است.

تئاتر مولر تبليغي و سياسي صرف نيست

كارگردان نماش «عادل‌ها»، هاينر مولر را جانشيني براي برشت معرفي كرد و گفت: مولر به تئاتر برشت افزوده به جاي آنكه در دام تئاتر تبليغي خشك و سياسي حل شود و در شكل و محتواي تئاتر برشت تغيير ايجاد كرده است.

كارگردان نمايش «آژاكس» نگاه مولر در نمايشنامه «مده‌آ» را خاص عنوان كرد و افزود: من چند سال پيش «مده‌آ» ژان آنوي را كار كردم ولي «مده‌آ» مولر نگاهي خاص دارد. خشونت بلوك شرق او را خلاء سلاح كرده، او به بازخواني متون كلاسيك تنها در شكل دست نزده بلكه درپي از دست رفتن باورهاي جديد، به دنبال ترفندهاي كلاسيك و درعين حال جذاب است كه باور و ايمان در آن وجود داشته باشد.

صادقي اجراي دو نمايش «نبرد» و «مده‌آ» را مكمل هم دانست و گفت:بحث و گفتمان اصلي دو اثر خشونت را شامل مي‌شود، كه لزوما فيزيكي نيست. در «نبرد» اين خشونت به صورت عريان نمايان مي‌شود.

وي در ادامه توضيح داد: مولر در اين نمايش‌، ويرانگري نظام توتاليتري آلمان را بررسي مي‌كند.

صادقي خشونت فردي را علت شكل‌گيري خشونت در جامعه عنوان كرد و توضيح داد: در نمايش دوم اين خشونت در اصل فردي روايت مي‌شود، خشونتي كه به وسيله هيتلر بر سر آلمان آمد و به مرور به فاجعه تبديل شد.

صادقي تاكيد كرد: مولر معتقد است خشونت از روابط ريز سلولي در انسان شكل مي‌گيرد و آمادگي ملي را فراهم مي‌آورد. اين مشكل جزئي از خشونت روايت شده در نمايش «نبرد» است. رابطه ملت آلمان در شروع حكومت هيتلر بسيار حسنه بود. همه پيرو هيتلر و تفكراتش بودند، ولي به مرور مردم آلمان متوجه شدند كه چه بلايي بر سر آنها آمده است. با بررسي جزئيات ريز، مي‌توان ديد، چگونه يك ملت روحش را مي‌بازد.

رابطه قدرت رابطه قدرت است

صادقي رابطه قدرت را يكي از اصلي‌ترين موضوعاتي برشمرد كه مولر به آن پرداخته و تاكيد كرد: رابطه قدرت، رابطه قدرت است كه متاسفانه چه بخواهيم و چه نخواهيم وجود دارد. اين رابطه قدرت بين دو دوست، دو برادر، زن و شوهر و... قابل مشاهده است و تا مراد نباشد مريدي هم نيست. بعد از جنگ جهاني دوم آلمان‌ها به بررسي رابطه قدرت پرداختند.

وي در ادامه ذات قدرت را براي انسان لذت بخش توصيف كرد و افزود: به عنوان مثال، در نمايشي گروهي از زنان كه در نجيب خانه‌اي فعاليت مي‌كردند برعليه رئيس خود طغيان مي‌كنند و وي را به قتل مي‌رسانند. در نهايت يكي از همين زن‌هاي طفيان كرده بر عليه استبداد، بر ديگران رياست مي‌كند و همچنان رابطه قدرت برقرار است.

صادقي به نفوذ فاشيسم در بلوك شرق اشاره كرد و گفت: تربيت فاشيستي آنچنان در بلوك شرق نفوذ كرده بود كه پس از فروپاشي ديوار برلين زماني كه هاينرمولر در فرهنگ و هنر آلمان صاحب مقامي مي‌شود، با وجود آنكه خود از نقادان فاشيسم بود ولي عملكردي كه در هنگام مسئوليتش داشت مثبت نبود. او همه كارمندان را اخراج كرد و در كارها از خود تكروي نشان مي‌داد، كه نشان از تاثير ناخودآگاه تربيت فاشيستي بود.

كابوس، رويا و تغزل وژگي‌ آثار مولر

كارگردان نمايش «نبرد» و «مده‌آ» قطعه قطعه بودن نمايش را ايجاد فرصت تفكر براي تماشاگرارزيابي كرد و گفت: با قطعه قطعه شدن نمايش، فرصت عقلانيت براي تماشاگر بيشتر فراهم مي‌شود و ايجاد گسست احساسي و عقلاني مي‌كند. هاينرمولر براي جلوگيري از تكرار و براي اينكه آن رئاليسم تخت و رو را عريان نكند، با الهام از برشت، ماياكوفسكي و بوخنر، به تعزل، كابوس و رؤيا متوسل مي‌شود.

وي در ادامه تاكيد كرد: هاينر مولر براي شكستن درام ارسطويي، نمايش را از نگاه‌ها و زواياي مختلف روايت مي‌كند، يك بار از زاويه ديد زن داستان روايت مي‌شود و يك بار از نگاه مرد داستان بازگو مي‌شود و با ياري تصاوير تغزلي نگاه جديدي را ارائه مي‌دهد.

صادقي در پايان مولر را نويسنده دوران خودش خواند وتاكيد كرد: مولر انسان را در موفقيت‌هاي متضاد به تصوير مي‌كشد و به تحليل دوران خودش مي‌پردازد همان طور كه برشت به دوران خودش پاسخ داده بود.

کد خبر: 13251
Share/Save/Bookmark