صنایع دستی در دولت یازدهم به کجا می‌رود؟
صنایع دستی نمادی از هویت ملی و توسعه فرهنگی،
صنایع دستی در دولت یازدهم به کجا می‌رود؟
امید است در دولت یازدهم یک بار برای همیشه تدبیری شایسته برای ایجاد بازارچه‌های فروش صنایع دستی گرفته شود.
 
تاريخ : دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۰۰
 صنایع دستی نمودی از جهان‌بینی افراد در قالب هنر است آن چنانکه بناهای ساخته شده نیز جلوه‌گر نگاه انسان نسبت به هستی است و تجلی گر افکار و عقاید و آداب و رسوم یک منطقه همراه با موقعیت جغرافیایی در قالب جسم و حجم است و شاید از این روست که بین صنایع دستی و معماری ایرانی الفتی دیرینه وجود داشته است. پیوندی که می‌توان آن را در قالب منبت کاری، گره چینی، آیینه کاری، کاشی‌کاری و... دید.

فضای معماری ایرانی الهامی مستقیم از صنایع دستی گرفته است. این فضای ذاتاً هنری، آراستگی هنری نیز طلب می‌کند و لذا تنها صنایع دستی ایرانی است که می‌تواند به کمک این نوع معماری بیاید. و عجیب نیست که حوض، ظرف، زیر انداز، رو انداز، گنجینه لباس، سقف بالای سر، درب منزل و... هر آنچه که انسان را به زندگی در یک خانه وصل می‌کند با این معماری و این نوع صنایع دستی هارمونی دارد.

اما در دوره معاصر همگام با معماری غیر ایرانی، صنایع دستی نیز سیر نزول طی می‌کند چرا که در این دوره مانند سایر کالاهای فرهنگی به صنایع دستی به مثابه یک کالای اقتصادی نگریسته می‌شود کالایی نمادین با ارزش‌های مادی در حالی که ساخته‌های دستان هنرمند ایرانی جدای از حس زیبایی شناسی و تزئنی همواره در زندگی روزمره مردم نقش کاربردی و مصرفی داشته است و از این رو جزو لاینفک سیر اجتماعی- فرهنگی جامعه بوده است و فاصله چندانی با تحولات جامعه نداشته است.

صنایع دستی نمادی از هویت ملی و توسعه فرهنگی که مظهر شکوفایی هنر خرده‌فرهنگ‌های گوناگون ایرانی است نقش مهمی در صیانت از هویت فرهنگی جامعه داشته است چرا که با صنوف مختلف در ارتباط تنگاتنگ بوده و از نظر ثروت و دانش، دارندگان این هنر با جامعه منافاتی نداشتند اما امروزه صنایع دستی محصول نزدیکی تجارت و هنر است. و از آنجا که فرصتی دوباره برای معرفی صنایع دستی در دنیای کنونی ایران به وجود نیامده است ارتقا جایگاه و حفظ صنایع دستی منوط به بازاریابی شده است.

از یک سو گسترش صنایع دستی نیاز چندانی به سرمایه‌گذاری کلان ندارد و هزینه‌های ارزی اندکی دارد از طرفی دیگر می‌تواند درآمد ارزی بالایی به همراه داشته باشد.

صنایع دستی نه تنها شغل مستقل ایجاد می‌کند بلکه می‌تواند منبع مناسبی برای کسب درآمد برای نیروی کار باشد.

هر چند کارشناسان بارها و بارها اذعان کرده‌اند انجام صادرات موفق آمیز منوط به آن است که تولیدکنندگان صنایع دستی بتوانند محصولات خود را مطابق با کمیت، طرح، قیمت و زمان‌بندی مناسب ارائه کنند اما نحوه فروش  صنایع دستی امروزه خود یکی از بزرگترین مشکلات فعالان صنایع دستی است.

از سویی هنوز بازارچه‌های منسجمی برای فروش صنایع دستی در داخل کشور به وجود نیامده است و از طرفی دیگر امکانی برای حضور مستقل در نمایشگاه‌های داخلی و خارجی برای صنعتگران فراهم نشده است. گروهی واسطه‌گر نیز معتقدند صنعتگر توان حضور در چنین نمایشگاه‌هایی را به طور مستقل ندارد از این رو باید اجرای امور را به آنها واگذار نماید که نتیجه‌ای جز دلالی و واسطه‌گری به همراه ندارد و سودی نصیب صنعتگر نمی‌کند.

در آسیب‌شناسی صنایع دستی ایران حضور سازمان‌های مردم نهاد خالی است. سازمان‌هایی که از دل خود صنعتگران بوجود آیند و پله پله در تعامل با سایر سازمان‌های مربوطه دولتی و تجاری بتواند صنتعگران را با دنیای جدید شنا نماید. صنعتگران ایرانی که بخش عظیمی از آنها هنر را به طور تجربی فرا گرفته‌اند و آن را ابزاری برای امرار معاش قرار داده‌اند متأسفانه فاقد دانش بازاریابی هستند و از فن ارتباط گیری و تبلیغات بهره‌ای نبرده‌اند چرا که آموزش خاصی در این زمینه ندیده‌اند و توان مالی برای سرمایه‌گذاری در این زمینه ندارند.

همچنین وجود اتحادیه‌های صنایع دستی در ایران نتوانسته پلی بین مسوولان و صنعتگران ایجاد نماید. تا آنجا که هنگام واگذاری امور تصدی‌گری به این اتحادیه‌ها صنعتگران به آنها به دیده‌ی شک می‌نگریستند و از عدم آشنایی و اعتماد به این اتحادیه‌ها سخن می‌گفتند.

صنایع دستی فارغ از هر گونه شعار می‌تواند فرصت اشتغال‌زایی و ارزآوری را در جامعه فراهم کند اما این اشتغال‌زایی نیازمند بسته‌بندی مناسب، بازاریابی در ابعاد ملی و بین‌المللی، وجود بازارچه‌هایی منسجم در سراسر کشور، عدم جابه‌جایی مدیران و مسوولان ذی ربط، افزایش آموزش صنعتگران و حمایت‌های مادی و معنوی، حضور گردشگران خارجی، تعریف آن در سبد خانوار است که هیچ کدام از این موارد تا کنون به درستی تحقق نیافته است.

امید است در دولت یازدهم به دور از هرگونه تصمیم غیر کارشناسی تلاش شود تا صنعتگران ابتدا در قالب تشکل‌های کوچک و سپس شهری و استانی با یکدیگر در ارتباط و تعامل برای ارتقا کسب و کار و سودآوری باشند و از سویی دیگر یک بار برای همیشه تدبیری شایسته برای ایجاد بازارچه‌های فروش داخلی گرفته شود. همچنین با مطالعات دقیق بازارهای هدف خارجی شناسایی و در ابعاد بین‌المللی صادرات صنایع دستی رونق یابد.

مریم اطیابی
کد خبر: 61951
Share/Save/Bookmark