جناب آقای اسعدیان، افتخار ما حضور در کنار متخصصان سینماست
در نامه سید ضیاء هاشمی عنوان شده است؛
جناب آقای اسعدیان، افتخار ما حضور در کنار متخصصان سینماست
سید ضیاء هاشمی نامه را خطاب به همایون اسعدیان نوشت که در بخشی از آن آمده است: افتخار من و دیگر روسای صنوف قانونی این بوده و هست که در کنار اهالی متخصص سینما، بچه های تدارکات و دستیاران گروه ها و سیاهی لشگرها را نیز در جمع خود همصدا بعنوان یار و یاور داریم.
 
تاريخ : دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۳۵

امروز سید ضیاء هاشمی نامه ای را برای همایون اسعدیان در اختیار سینماپرس قرار داد. متن این نامه به شرح زیر است:
برایت بسیار متاسفم که اینبار نیز برای ادای افاضات از بالای برج و باروی شاه نشینی ات پایین نیامدی و به بهانه تجمع صنوف قانونی، نکاتی را اشاره کردی، خواندنی! گفته ای که هر بیننده و شنونده ای که اجتماع امروز را دیده باشد، برای وی کفایت می کند که قبول کند خانه سینما کجاست و صاحبان آنها چه کسانی هستند. یا اشاره کردی که با اجتماعِ گروهیِ امروز کارتان راحت تر و حقانیت تان هم ثابت شد.
جناب آقای اسعدیان
حق با شماست تا کسانی را که دیروز، مقابل وزارت ارشاد برای احقاق حقوقشان تجمع کرده بودند، نشناسی. آنها هیچ کدام مشخصات تجمع کنندگان روز پنج شنبه (مقابل خانه سینما) را نداشتند. تجمع کنندگان دیروز نه نشان اسکار بر سینه داشتند، نه تندیس خرس طلایی در دست. آنها حتی افتخار وابستگی نظامی و لشگری هم نداشته و البته نه ستاره ای بر شانه، که تو بشناسی. آنها نه سابقه عضویت در هیئت رئیسه فدراسیون های رزمی را داشتند و نه نمایندگی سازمانهای بین المللی همچون یونسکو و یونیسف که آنها را بخاطر بیاوری. نه مسلط بر فن عربده کشی بودند و نه به خود اجازه بی حرمت کردن نشان و علائم قانونی دادند. همانطور که تاکید کردی «نه چهره شناخته شده ای»، که حتی بهانه ای باشد برای دیده شدن و به سبب آن دادن امضایی آنهم محض یادگاری.
همایون خان اسعدیان ، بزرگ کانون داران کارگردانان
آنهایی که دیروز تصاویرشان را دیدی و به عنوان نماینده و سخنگوی همفکرانت به بیان تحلیل آن تجمع پرداختی، همه کارگران زحمت‌کش سینمای ایران بودند، که تو نشناختی. کسانی که تو در طول این بیست سال حضورت در سینما، آنها را ندیدی و برای تو که بزرگی در سینما گمنامند، چه برسد به رهگذران. آنها در تک شات تو و مدیرعامل از قضا کارگردانتان هم دیده نمی‌شوند چه برسد از بالای برج خانه سینما، آنهم در اکستریم لانگ شات. چهره آنهایی که، برای تو و یارانت سالها در سرما و گرما فعالیت کردند و باعث شدند تا نشان هنرمندی بر سینه داشته باشید و پُز شبه روشن فکر نمایی اش را بدهید، آشنا نیست، آنوقت چطور انتظار داری رهگذران، آنها را به خاطر بیاورند. آنها برای شما حتی عددی هم نبودند تا لااقل به خودتان زحمت داده و از باب تعداد، آنها را دیده، شمارش کنید. بر اساس آنچه ادعا کردی، جماعت بی نام و نشانِ تجمع دیروز، سند اثبات حقانیت تو و هیئت مدیره خانه سینما شماست، در حالیکه به نظر من مطالبات اندک و دل پر درد و نفس خسته شان، سند خیانت شما به اهداف خانه همه اهالی سینماست. همین جماعت زحمتکش و پا برهنه و البته بی نام نشان از نگاه تو، سند شاه نشینی و تکبر و انحصارطلبی شما هستند. افتخار من و دیگر روسای صنوف قانونی این بوده و هست که در کنار اهالی متخصص سینما، بچه های تدارکات و دستیاران گروه ها و سیاهی لشگرها را نیز در جمع خود همصدا بعنوان یار و یاور داریم.
جناب همایون خان .خان والا
برای خودم سخت متاسفم که برای استیفاء حقوق قانونی و صنفی ، مقابل گروهی ایستاده ام به اعتراض ، که شرافت و کرامت انسان برایشان در پایین ترین میزان اهمیت قرار دارد. این جماعت چون در طول این سالها توسط تو و دوستانت دیده نشدند، حرفی دارند و بُغضی ، که ان شالله خدا یاریمان دهد شنونده خوبی برای حرف ها یشان باشیم.
دوستانت چندی پیش، به بهانه نمایش خصوصی فیلم سینمایی «گذشته» مراسمی را در موزه سینما برپا کردند و میزبان مردی شدند که نامش در لیست مردان نیک روزگار است. ای کاش قبل از آنکه کنارش بایستید و عکس یادگاری بگیرید، دست کم چند خطی از دیدگاه های او درباره جایگاه رفیع آدمی و اهمیت توجه به کرامت و انسانیت را میخواندید. یادتان باشد عکس یادگاری شما با او ، که داعیه دار مکارم اخلاقید و معلم خصوصی الفبای کرامت ، آبرو نمی‌آورد.
ضمنا در اینجا می بایست خاطرنشان کنم که من هم باید از شما تشکر کرده که با انتشار این بیانات حکیمانه ی برگرفته از اقیانوس اخلاقیات و کرامات ، من و دوستانم را مصمم کردید به ادامه مسیر تا انشاءلله حصول نتیجه ،که همانا مهر باطل ست بر رفتار قیم مابانه شما و همفکرانتان نسبت به همه اعضاء خانه سینما.
در پایان نکته ای را اشاره کنم و درخواستی را در محضرتان مطرح.
عکس های شما و اعضاء محترم هیئت مدیره خانه سینما اسبق را بر سر میز افطار سازمانی که سال گذشته تمام قد علیه سینما و هم صنفی هایمان قیام کرده بود، دیدم. حوزه هنری جایی که تو و دوستانت روزه ات را با نان و نمکش باز کردی، یکی از اهدافش اشاعه فرهنگ هنر متعالی است. هنر متعالی یعنی هنر در خدمت تعالی انسان ( از پدید آورنده تا بیننده ).
حرمت نان و نمک بچه های هنرور و تدارکات صحنه و حتی همین خانه سینما را که نگه نداشتید ، آرزو می کنم لااقل تو و دیگر دوستانت، حرمت اهداف نهادی را که با آنجا قراردادهای میلیاردی بسته اید، نگه دارید.
راستی بالاخره فرق بین طلا و مس را فهمیدی و فیلمش را ساختی یا از روی سرمشقی که برایت گذاشته بودند فقط کشیدی و ادایش را درآوردی ؟ البته می شود حدسهایی زد، بگذریم.
و اما درخواست، از تو میخواهم یکبار دیگر به عکس‌های تجمع کنندگان دیروز نگاهی بیندازی . به عکس های کسانی که صاحبان بحق خانه سینما هستند و امیدوارم شرم کنی از آنچه در مورد آنها به ناحق بر زبان راندی.

باقی بقایت ، به امید اصلاحت.

کد خبر: 61401
Share/Save/Bookmark