«آذر دخت بهرامی» با ۹ نمایشنامه رادیویی به بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران می آید
نگاهی بر تالیفات حوزه نمایش؛
«آذر دخت بهرامی» با ۹ نمایشنامه رادیویی به بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران می آید
«فرهنگسرای نیاوران»، مجموعه ۹ نمایش‌نامه رادیویی از «آذردخت بهرامی» است که به تازگی توسط نشر چشمه منتشر شده است.
 
تاريخ : دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۲


به گزارش هنرنیوز، آذردخت بهرامی، فارغ‌التحصیل رشته نمایش‌نامه‌نویسی، متولد سال ۴۵ در شمیران تهران است. وی از سال ۷۱ فعالیت‌های خود را با خبرنگاری و همکاری با مجلات و نشریات آغاز کرد. وی علاوه بر نمایش‌نامه‌های متعدد، تألیف چند فیلم‌نامه و سریال تلوزیونی چون فیلم‌نامه «آموزش زبان فارسی»، «مردی که به سقف چسبید»، سریال «خانه، محله، مدرسه» برای گروه کودک و نوجوان، سریال «رستوران خانوادگی» و سریال «شمس‌العماره را در کارنامه هنری خود دارد.
این نه نمایش‌نامه، گزیده‌ای است از ۱۸۳ نمایش‌نامه تألیفی ـ اقتباسی بهرامی که به همت هنرمندان اداره‌ کل نمایش اجرا و ضبط شده و در سال‌های ۸۴ تا ۸۷ از شبکه فرهنگ پخش شده‌اند.
این مجموعه در سال ۸۶ لوح سپاس اداره کل نمایش را برای رتبه دومی و لوح تقدیر برگزیده سوم را از شبکه فرهنگ دریافت کرده است. همچنین نمايش‌نامه آسودگي از این مجموعه، رتبه اول جشنواره طنز طهران را در رشته نمايش‌نامه از آن خود كرده است.
آذردخت بهرامی درباره «فرهنگسرای نیاوران» و روزهای فعالیت در این فرهنگسرا می گوید: «فرهنگسرای نیاوران را نمی‌شود توصیف کرد.حضور اساتیدی چون ژاله آموزگار، بهرام بیضایی، رکن‌الدین خسروی، محمود دولت‌ابادی، رضا سیدحسینی، قطب ظالدین صادقی و پروانه مژده آن دوران را به طلاییترین روزهایم بدل کرده که نوستالژی‌اش دمی رهایم نمی‌کند. همه‌ بضاعتم این است که این نمایش‌نامه‌ها را تقدیم به این عزیزان کنم. هما جدیکار را به این فهرست اضافه می‌کنم که کلاس‌هایش یک‌تنه دانشگاهی را می‌مانست. و احمد آقالو را.»
نمایش‌نامه «جهان‌بانو» روایت زنی است به نام جهان‌بانو که از دیدن پسرش محروم شده و عروس‌اش را باعث این جدایی می‌داند. حال برای اینکه یک بار دیگر بتواند پسرش را ببیند به حضرت معصومه متوسل شده است: « یا بانوی غریب، تو رو به عزیزت قسم، تو رو به شرفت قسم، تو رو به عزت برادرت قسم می‌دم، یه کاری بکن پسرمو ببینم». این زن در حرم با خانمی به نام رخشنده آشنا می‌شود و رخشنده قول می‌دهد با او به تهران بیاید و سر از ماجرای عروس و پسر جهان‌بانو در بیاورد. در ادامه رخشنده به نوعی وارد منزل جهانگیر خان، پسر جهان بانو شده و می‌فهد که جهان‌گیر چند سالی است به بیماری ام‌اس پیشرفته مبتلا شده و از همسرش خواسته تا بیماری‌اش را برای کسی حتی مادرش فاش نکند. پروانه، عروس جهان‌بانو نیز به خاطر قسمی که داده است وضعیت او را پنهان نگه داشته است.
نمایش‌نامه «شوخی» نیز درباره زندگی روزانه مسعود و رؤیا است. رؤیا غروب از خواب بیدار می‌شود و رابطه طنز و پر از شوخی بین آن دو شروع می‌شود. باهم به رستورانی که که اولین بار آنجا با هم دعوا کرده بودند، می‌روند. آخر شب در پارک قدم می‌زنند و بعد می‌فهمیم که رؤیا روزهای پایانی عمرش را می‌گذراند. مسعود و رؤیا قرار گذاشته‌اند تا آخرین لحظه‌ای که با هم هستند شوخی کنند و بگویند و به دنیا بخنند: «اِ؟ زرنگی! بهت بد نگذره! حالا که این‌طور شد من دیگه سکوت می‌کنم. آآآآ، آ. حالا دیگه خودتم بکسی، من دیگه حتی یه کلمه هم حرف نمی‌زنم. [تند تند و بی‌وقفه حرف می‌زند ـ حرف‌هایش کمکم آهسته محو می‌شود] به خدا مسعود، به جون تو، به جون خودم، به مرگ تو! به جون خودم ـ اینو که گفتم ـ به اروای خاک مادرت، اروای خاک پدرت. به مرگ تو!...»
«فرهنگسرای نیاوران»، مجموعه ۹ نمایش‌نامه رادیویی از «آذردخت بهرامی» است که به تازگی توسط نشر چشمه منتشر شده است. کتاب حاضردر ۱۶۷ صفحه و شمارگان ۱۲۰۰ نسخه چاپ شده و با قیمت ۴۵۰۰ تومان در دسترس عموم قرار دارد.

کد خبر: 39451
Share/Save/Bookmark