در جهت عکس... نوشته‌ها زیر چتر چه عنوانی قرار می‌گیرند؟
در جهت عکس... نوشته‌ها زیر چتر چه عنوانی قرار می‌گیرند؟
 
تاريخ : يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۰۱
یوریک کریم‌مسیحی در کتاب «در جهت عکس» به شیوه کلاسیک نقدنویسی در پی ارزیابی عکس نیست و نمی‌خواهد ارزش‌های عکس را به رخ بکشد تا خواننده را قانع کند و سرانجام او را با خود همراه سازد، هر عکس برای او بهانه‌ای است برای ارائه نظرهایش.

به گزارش هنرنیوز به نقل از خبرآنلاین، «در جهت عکس» عنوان کتابی است شامل 39 عکس و 39 جستار نوشته یوریک کریم‌مسیحی، طراح و گرافیست با یادداشتی از تری‌برت و مقدمه اسماعیل عباسی که انتشارات بیدگل چندی پیش آن با قیمت 8000 تومان روانه بازار نشر کرده است.

در نگاه اول به این کتاب، نخستین نکته‌ای که ذهن بیننده جست‌وجوگر را درگیر می‌کند تصویر روی جلد است که خود نمونه یکی از عکس‌ها و جستارهای «در جهت عکس» است؛ عکسی از مارگارت بورک‌وایت که تصویر سر و گردن و شانه‌های یک نظامی آلمانی را نشان می‌دهد.

کریم‌مسیحی در بخشی از جستار مربوط به این عکس می‌نویسد: «در سال‌هایی که هنوز ابر بی‌اعتنایی بر افق عکاسی فیلم سایه انداخته بود، چه شد که عکاس بزرگ - مارگارت بورک‌وایت- به سر صحنه فیلم «ستاره شمال»(لوییس مایلستون 1943) رفت تا از اریک‌فون اشتروهایم بزرگ عکس بگیرد؟... عکسی که این جستار به مناسبت آن نوشته شده، عکسی است از هر نظر عجیب، با معیارهای آن زمان و امروز عکس فیلم نیست. چهره بازیگر پیدا نیست، زیبایی و ظرافت‌های ظاهری دیده نمی‌شود، آشکار نیست، آدم خشن توی عکس پیدا است که ترسناک است و نادوست‌داشتنی، مضمونی را بیان نمی‌کند، قصه نمی‌گوید. معلوم نیست عکس فیلم است یا عکسی از سان دیدن یک مقام عالی رتبه ارتش از رژه زیردستانش که عکاس ترسیده از جبروت این مقام نظامی به پشت سر او رفته و پنهانی عکس گرفته است. اما این عکس با پنهانی‌های پروپیمانش، پیدایی‌هایی هم دارد؛ پیدایی‌هایی که برملا کردنش کار سینماست، کار هنر سینما، کاری که با نکرد انجام می‌شود، با نشان ندادن، با پوشاندن. دست کشیدن بر تخیل مخاطب و تحریک آن برای ساختن تصویری که وجود ندارد، در ذهنش، در خیالش...»

اسماعیل عباسی نیز در بخش‌هایی از مقدمه «در جهت عکس» می‌نویسد: «عناصر تصویری همچون تکه‌های جورچین کنار هم می‌نشینند و عکسی را به وجود می‌آورند. چشم متعارف تنها به روابط ساده این عناصر سازا توجه می‌کند و به دریافت - به گفته اهل فن- دلالت‌های صریح بسنده می‌کند و رضایت می‌دهد اما عکس پیام‌هایی بیش از آن دارند که به چشم می‌آیند. نگاه جست‌وجوگر و ذهن سیال با گذر از دریچه محدودی که عکاس پیش‌روی گذاشته به اقیانوسی راه می‌یابد و موفق به کشف نکاتی درمورد روابط پیچیده و ویژگی آدمیان و مکان‌ها می‌شود که شگفتی‌آور است.»

او درباره نگاه یوریک کریم‌مسیحی به عکس‌ها می‌گوید: «تحلیلگر عکس در این رمزگشایی، گاه در قالب روان‌شناس، گاه در مقام مورخ و جامعه‌شناس، زمانی در هیبت گزارشگر و... نمایان می‌شود. تفسیر به مثابه بیان استنباط‌های مفسر از موضوع و مضمون عکس است. کار مفسر به آشکار ساختن یا کشف معنا محدود نمی‌شود. او عکس را به زبانی تازه بیان می‌کند تا مولد مفهومی نوین باشد. او علاوه بر دلالت‌های صریح به دلالت‌های ضمنی توجه می‌کند و پرده‌ از راز و رمزها برمی‌دارد. او تلاش می‌کند چیستی پدیده‌ها را توضیح دهد اما در پی اثبات علمی آنها نیست.»

یوریک کریم‌مسیحی در این مجموعه عکس‌هایی را برگزیده که بدان‌ها دلبستگی دارد. او همچون منتقدان، معتقد به شیوه کلاسیک نقدنویسی در پی ارزیابی عکس نیست و نمی‌خواهد ارزش‌های عکس را به رخ بکشد تا خواننده را قانع کند و سرانجام او را با خود همراه سازد. هر عکس برای او بهانه‌ای است برای ارائه نظرهایش.

نکته قابل توجه درباره «در جهت عکس» -با توجه به ایهامی که در عنوان کتاب وجود دارد- انتشار این جستارها پیش از این در نشریاتی چون «دوربین عکاسی» و «حرفه هنرمند» است.

یوریک کریم‌مسیحی در‌باره نقد و بررسی آثار عکاسی در این کتاب می‌نویسد: «نقد، بررسی، تحلیل و... تعریف دقیق و روشنی ندارند. در چنین مواقعی گرفتاری‌ هنگامی شروع می‌‌شود که خود را ملزم بدانیم که «گونه» بسازیم و آنها را تعریف کنیم و آثار را در آنها قرار دهیم و وقتی درست و کامل در آن تعریف‌ها قرار نگیرند، می‌مانیم که ایراد از تعریف‌هاست یا از آثار؟ مهم‌تر از همه اینکه خاصیت تقسیم‌بندی نوشته‌ها - که چیستند- در چیست؟ کدام جنبه ناپیدا را پیدا خواهد کرد اگر این نوشته‌ها نقد باشد یا نظر شخصی یا مقاله یا هر چیز دیگر؟ من کار خود را موقعی کرده خواهم انگاشت که خواننده احتمالی این نوشته‌ها از خواندن آن، چیزی دستگیرش بشود یا با آن ارتباطی فکری یا حسی یا عاطفی برقرار کند نه وقتی که معلوم می‌شود نوشته‌ها زیر چتر چه عنوانی قرار می‌گیرند؟»

بنابراین گزارش، او درباره دلیل برگزیدن اصطلاح «جستار» برای نوشته‌هایش معتقد است: «جستار» را برای اینها برگزیده‌ام چون به گمانم می‌تواند هریک از گزینه‌های فرضی یادشده باشد یا هیچ‌یک نباشد. جستارها را اشاره به جست‌وجو در نظر گرفته‌ام در آنچه راجع به آن نوشته‌ام. الزام انتخاب «جستار» هم از آن رو بود که خریدار احتمالی این کتاب بداند وقت صرف خواندن چه خواهد کرد، گو اینکه با ورق زدن کتاب درخواهد یافت با چه متاعی سروکار دارد.»

در «در جهت عکس» با جستارهایی درباره «در گشوده»(ویلیام هنری فاکس تالبوت)، «اندوه»(دمیتری بالترمانتس)، «قابله و پرستار»(ویلیام یوجین اسمیت)، «پسرک اهل آند»(ورنر بیشوف) و... مواجهیم.

کد خبر: 24051
Share/Save/Bookmark