چاپ دوم «در ستایش گفتوگو» با عنوان فرعی «دیدار با دیگری در عرصه فرهنگ، ادبیات و جامعه» در ۳۰۰ صفحه از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شد.
مولف در تمامی یادداشت های این کتاب اطلاعاتی را درباره موضوع بحث ارائه داده و با بیان برداشتهای خود بر ضرورت گفتگو و تامل همدلانه، بر ذهنیت آنانی که چون ما نمیاندیشند، تاکید دارد.
کتاب در سه بخش «فرهنگ، ادبیات، جامعه» دربرگیرنده یک پیشگفتار و نوزده گفتار است که هر گفتار موضوع و ساختاری مستل دارد اما همه در کنار هم بحث واحدی را پیش می برند. کتاب با پیشگفتاری با عنوان «در ستایش فرهنگ گفتوگو» آغاز میشود و نویسنده در همان آغاز تأکید میکند که «هیچ اصلی بالاتر از آمادگی انسانها برای گفتوگو نیست؛ گفتوگو با «دیگری» بهعنوان موجودی تاریخی. با پذیرش گفتوگو، خواه ناخواه، پذیرفتهایم که تمام حقیقت در نزد ما نیست، بلکه دیگری نیز بخشی از حقیقت را میتواند در اختیار داشته باشد. حقیقت مِلکِ طِلق ما نیست و ما یگانه خزانهدار حقیقت نیستیم. بنابراین با آغاز گفتوگو، اصل مطلقگرایی درهم میشکند و آن همانا شک به اعتقاد مسلم به حقانیت خود است.»
ناقد در پیشگفتار کتاب توضیح می دهد: «گفتارهایی را که در این دفتر فراهم آوردهام، حاصل دیدار سالهای دور و نزدیک من با «دیگری» است؛ حاصل گفتوگو و نشست و برخاست با مردمان سرزمینهایی است که من بیش از سه دهه است در میانشان روزگار میگذرانم، با فرهنگ و ادبیات آنان آشنایم و گذشته و امروزشان را میشناسم و از جامعه و آداب و رسومشان شناخت دارم.»
در نخستین گفتار کتاب که «سفر رویایی گوته نام دارد، از سفر معنوی یوهان وُلفگانگ گوته، شاعر و نویسنده نامدار آلمانی به مشرقزمین سخن گفته شده است. گوته در «دیوان شرقی- غربی» خود که خسرو ناقد آن را محل تلاقی فرهنگ و ادبیات شرق و غرب، و دیدار و گفتوگوی آنها میداند، به ستایش از شاعران و نویسندگان بزرگ فارسیزبان پرداخته است. «صندلیهای سنگی شهر وایمار» عنوان یکی از گفتارهای کتاب است. این صندلیهای سنگی که در سال ۲۰۰۰ میلادی در پشتیبانی از طرح «گفتوگوی تمدنها» و در مخالفت با نظریه ستیزهجویانه «برخورد تمدنها» توسط هنرمند تندیسساز آلمانی ساخته و در شهر وایمار آلمان پردهبرداری شد، نمادی است از گفتوگوی فرهنگهای شرق و غرب. دو صندلی تراشیده از سنگ خارا و بر فرشی سنگی که همگان را به نشستن و گفتوشنود دعوت میکند.
در واقع بخش مهمی از کتاب به بازتاب ادبیات و فرهنگ ایران در جوامع آلمانی زبان و برخورد برخی چهرههای فرهنگی این جوامع با فرهنگ ایران اختصاص یافته است که از جمله میتوان به یادداشتهایی درباره «دیوان شرقی ـ غربی» گوته و نوشتههای آنه ماری شمیل، اسلام شناس آلمانی درباره اقبال لاهوری، گزارشی درباره مطالعات ایران شناسی در آلمان، گزارشی درباره نظریات برخی چهرههای فرهنگی آلمانی زبان درباره شاهنامه فردوسی، یادداشتی درباره ترجمههای «کورف شارف» از شعر برخی شاعران معاصر ایران و معرفی یکی از قدیمی ترین ترجمههای قرآن به زبان آلمانی اشاره کرد.
در گفتارهای دیگر از گاندی، جمالزاده، نجیب محفوظ، سیدحسین نصر، آمارتیا سن و...یاد شده است. آخرین گفتار کتاب، نقدی است بر خشونت گرایی در دنیای امروز و شرحی بر «فرهنگ گفت و گو» به مثابه «پادزهر» خشونت گرایی.