سقف آرزوهای دینی ما، در درون کودکان است
تاريخ : چهارشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۵۳
دکتر عبدالعظیم کریمی در نشست «حس دینی به سبک کودکی» بر لزوم اکتشاف و نه اكتساب، در زمینه پرورش حس دینی تاکید کرد و با توجه به آنچه فیلسوف خواندن ذاتی کودکان نامید، بحث آموزشهاي صوري دینی به کودکان را مورد نقد قرار داد.
به گزارش هنرنیوز، این استاد دانشگاه در نشست «حس دینی به سبک کودکی» که در زمره نشستهای تخصصی کانون در مرکز آفرینشهای فرهنگی و هنری بود تأکید کرد: ما به جای آموزش ارزشها باید زمينه كشف ارزشهاي فطري از درون را براي كودكان فراهم كنيم. دین و فطرت دینی در درون بچهها هست و نیازی برای درونی سازی این مفاهیم به شكل ظاهري و درسي نیست.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: کودک ما، واجد تمام آرزوهایی است که ما میخواهیم آنها را در او محقق کنیم. سقف آرزوهای دینی ما در در درون آنهاست ولی ما آنها را نمیبینیم. دین موضوعی فطری است که اگر از سوی ما دستکاری نشود و در آن مداخلهای صورت نگیرد به طور طبیعی مسیر خود را در بلوغ بچهها طی میکند.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: بدبختی ما این است که فکر میکنیم به مدد اختراع وسايل آسايش میتوانیم به خوشبختی دروني برسیم. در حالی که علیرغم افزايش امكانات و عوامل رفاهي و خوشي و آسايشي همچنان نگران، مضطرب و افسرده هستیم. خوشبختی حسی درونی و فطری است که باعث میشود شما از آنچه از دست میدهید خیلی ناراحت و برای آنچه به دست میآورید، خیلی خوشحال نشوید.
وی گفت: دیندار کردن بچهها مثل پرورش بذری است که خدا در وجود آنها گذاشته است و همچنان که برای به نتیجه رساندن یک بذر نیازی به جایگزین کردن چیزی به جای بذر نیست ما هم نباید در این زمینه مداخله بی مورد داشته باشیم ولی متأسفانه عملکرد ما در این زمینه مثل کسانی است که به جای گل واقعی میخواهند گل مصنوعی را تکثیر کنند.
دکتر عبدالعظیم کریمی تأکید کرد: تربیت، تغییر دادن بر اساس آنچه ما میخواهیم نیست همچنانکه تربیت آنچه كه بچهها میخواهند نيز نیست چون این موضوع هم نوعی تسلیم شدن است نه تربیت. بلكه تربیت یعنی آنچه در وجود توست آن شوی و این یعنی تربيت فطري. با این توصیف دینی کردن مانع دینی شدن است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: تربیت فرایندی است که بین مربی و متربی به صورت فیالبداهه و کاملاً خلاق صورت میپذیرد و متناسب با شرایط زمان و مکان شیوههای خاص خود را ایجاب میکند. فلسفه وجود ۱۲۴هزار پیامبر هم همین بوده است. تربیت دینی به تعاملی نیازمند است که از بینش سرچشمه میگیرد نه صرفاً دانش حفظي و درسي، اما ما چه کردیم؟ باید گور دانش را به نور دانش تبدیل کرد.