«سعيد رجبي‌فروتن» در يادداشتي با عنوان "چنين كنند بزرگان" نوشت:آثاري چون «طلا و مس» و «كودك و فرشته»، ظاهرا محكومند كه ديده نشوند تا مبادا اين استثنائات، قاعده عمومي حاكم بر سينماي اين سالها را بر هم زنند و خرق عادت كنند.!


به گزارش هنر نیوز به نقل از فارس، مدير كل دفتر همكاري‌هاي سمعي و بصري و نمايش خانگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در يادداشتي با عنوان «چنين كنند بزرگان» كه آن را 2 خرداد در وبلاگ خود «فرهنگ نوشت» قرار داده آورده است: قبل از اينكه موضوع اين يادداشت را قلمي كنم، بد نيست به دو مطلب اشاره شود. ويديو هراسي را در قالب يك مقاله و به صورت كامل يعني با ارائه پاسخ در برابر هر يك از انتقادات و شبهات مورد اشاره، مي‌توانيد در شماره آينده مجله همشهري ماه در صورت تمايل مطالعه كنيد. البته مدتي پس از انتشار مجله در همين وبلاگ هم، امكان دسترسي به فايل كامل مقاله براي علاقه مندان فراهم خواهد شد. دوستاني هم بر خلاف عرف رايج كامنت‌هايي را در ارتباط با پست‌هاي پيشين در پاي يادداشت‌هاي جديد مي‌نويسند! از اين عزيزان اجازه مي‌خواهم براي اجتناب از گلايه بعضي از بازديد كنندگان، انتشار كامنت‌هاي در نوبت انتشار آنها را به زماني موكول كنم كه قاعده بازي را رعايت كنند.


... نمي‌دانم تا چه حد در جريان مطلب نادرستي كه اخيرا " در يك نشريه داخلي دانشگاهي درج شده است، هستيد؟ معترضان و منتقدان عصباني كار را به جايي رسانده‌اند كه بعضي از بزرگان حوزه نيز در قبال اين اتفاق تاسف بار كه ناشي از ناآگاهي و غفلت دست اندركاران نشريه بوده است، واكنش نشان داده‌اند. حتما به ياد داريد، پيش از اين نيز به دفعات چاپ پاره اي از مطالبي كه شائبه توهين به مقدسات را داشته اند، موجي از خشم و اعتراض را در جامعه باعث شده اند و اقشار گوناگون مردم، مراجع سياسي، فرهنگي و بعضا " قضايي موضعگيري صريحي از خود نشان داده‌اند.


در واقع استعداد كشف خطا اعم از سهوي يا عمدي، سرعت عمل، واكنش يكپارچه در برابر واقعه اي ناخوشايند و اتفاق نظر اغلب معترضان در محكوميت عمل خاطيان، از جمله ويژگي‌هاي استثنايي جامعه ما بشمار مي‌رود به طوري كه در اثر تكرار اينگونه اقدامات به ميزان شگفت‌انگيزي در انجام آن مهارت كسب كرده‌ايم.


اما در نقطه مقابل چنانچه اقدام شايسته و حسنه‌اي را نظاره‌گر باشيم تا چه حد حاضريم در پژواك و بزرگ‌نمايي آن بكوشيم و ديگران را نيز با خود همراه سازيم؟ آيا حاضريم براي تشويق و تقدير مرتكبين عمل صالح، موجي ايجاد كنيم و درصدد جلب توجه گروه‌هاي مرجع جامعه برآييم و تاييد و همدلي آنها را از آنچه كه ما نيكو يافته‌ايم، در كوي و برزن جار زنيم؟


واضح‌تر بگويم در گرما گرم موجي كه براي مذمت آثار سطحي و نازل سينمايي ايجاد شده است و همگان را فرض بر اين است كه استحبابا "چيزي را فرو گذار نكنند و به تخطئه يك جاي سينما و سينماگر مبلغ ابتذال همت گمارند و برگي را بر دفتر اظهاراتي از اين دست بيفزايند؛ به يادم آمد، در آيين اهداي جوايز جنبي بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر از قضا فيلم «طلا و مس» به مذاق بسياري از جمله دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم بسيار خوش آمد و اين نهاد تا آنجا كه در توان داشت احساسات پاك خود را به ضميمه هدايايي نثار گروه سازنده فيلم كرد. از آن روز حدود چهار ماه گذشته است و اينك در گرد و غبار برخاسته از طوفان محكوميت فيلم مبتذل، آثاري چون «طلا و مس» و «كودك و فرشته»، ظاهرا محكومند كه ديده نشوند تا مبادا اين استثنائات، قاعده عمومي حاكم بر سينماي اين سال‌ها را بر هم زنند و خرق عادت كنند!


كارگردان «طلا و مس» مبهوت از واكنش سردي كه در برابر اكران فيلم مي بيند ، گلايه مندانه مي گويد مثل اينكه قرار براين بوده كه فقط عده اي با اين فيلم (شريف) عكس يادگاري بگيرند و در زمان كمك، دست رد بر سينه اش بزنند يا بي تفاوت از كنارش بگذرند. از سوي ديگر فروش فيلم «كودك و فرشته» به قدري نيست كه حتي نيمي از هزينه هاي پخش فيلم را جوابگو باشد.


مي‌انديشم همه نهادها و تشكل هايي كه به وقت بروز وقايعي تلخ و ناخوشايند، قواي خود را براي بيدار كردن مردم و همراه ساختن آنها به كار مي گيرند، الان كجا هستند؟ چرا آنهايي كه انشاءالله خير خواهانه در نفي و نقد سينماي مبتذل، گريبان چاك مي‌كنند، آدرس سينما و فيلم‌هايي از نوع طلا و مس يا كودك و فرشته را به ره گم كردگان نمي‌دهند؟ سزاوار نيست، گروه هاي مرجع و مورد اعتماد آحاد مردم، مهر تاييد بر چنين كارهايي مقبولي زنند و دست نوازش و مهري بر سر سازندگان اين آثار بكشند؟ عدم حمايت به موفع و موثر از فيلم هاي خوب به هر شكل ممكن، جز اين كه راه توليد و نمايش آثار سطحي و محض سرگرمي يا خنده را هموار مي سازد، يك نتيجه ضمني ديگري را براي عوامل متعهد سينما به‌همراه دارد و آن اين كه سوار بر موج فيلم‌هاي عامه‌پسند، آنها نيز سهم خود را از گيشه طلب كنند!


هنوز فرصت باقي است.


اگر چه «كودك و فرشته» معصومانه و در عين مظلوميت بر پرده سپيد سينماها چند روزي بيشتر مهمان ما نبودند، اما هنوز دير نشده است.


اجازه ندهيم و نگذاريم به اين زودي ها، فروش فيلم طلا و مس به كف تعيين شده سقوط كند. در عمل نشان دهيم فقط مخالف‌خوان نيستيم و قادريم تا مس فرصت‌ها را به موقعيت‌هايي طلايي و زرين بدل سازيم.


چنين كنند بزرگان/ چو كرد بايد كار