عدم رعایت حقوق تصویرگران از سوی ناشران مختلف خصوصی و دولتی ما را برآن داشت تا از نقش انجمن تصویرگران برای یادآوری و احقاق حقوق تصویرگران جویا شویم. کمال طباطبایی از اعضای هیأت مدیره انجمن فرهنگی هنری تصویرگران ایران است. همین سبب بهانهای شد تا حقوق تصویرگران را از زبان وی بشنویم.
انجمن تصویرگران ایران در هویت بخشی به حرفهی تصویرگری اثرگذار بودهاست؟
شاید بتوان گفت این حرفه تنها ۵۰ سال قدمت حرفهای دارد و در این مدت افرادی که دارند در این شغل به صورت حرفهای امرار معاش میکنند به مرور به زوایای مختلف این حرفه که شامل حقوق متقابل تصویرگر- ناشر و همچنین اخلاق حرفهای میباشد پی میبرند و نقش انجمن تدوین این حقوق بر اساس مولفههای حقوقی و حرفهای این رشته و همچنین اخلاق حرفهای در راستای بهبود روابط بین ناشر و تصویرگر به صورت شرایط برد- برد میباشد. انجمن در دهمین سال تأسیس خود به سر میبرد و میتوان گفت فضای امروز تصویرگری اکنون حرفهایتر از گذشته است. به باور من تصویرگران آرام آرام وارد فضای حرفهای میشوند و در قراردادهاشان حرفهایتر برخورد میکنند. کار انجمن گسترش فرهنگ و اخلاق حرفهای در بین تصویرگران و بل طبع در سطح این صنعت که شامل عرصه نشر و چاپ میباشد است.
چرا تصویرگران از حق خود دفاع نمیکنند؟
میدانیم که آموزشهای حرفهای برای فهم حقوق شهروندی باید از دبستان آغاز شود و حقوق فرد برای او تعریف شود. عدم دانش به چنین موضوعی سبب میشود تا در فضای حرفهای دچار مشکل شود و فرد و جامعه متضرر شوند. به نظر من باید این حقوق بصورت بنیادی از کودکی به افراد جامعه آموزش داده شود و سازوکاری در جهت اجرای صحیح آن در اجتماع لحاظ گردد. در غیر این صورت، این مکانیزم اشتباه که افراد دائما احساس میکنند حقوقشان پایمال شده همچون دوری باطل ادامه مییابد. تصویرگران باید آسیبهای نادیده گرفتن حقوقشان را از همان آغاز بدانند و بعنوان افرادی بالغ بر حقوق خود پافشاری نمایند.
فکر میکنید با وجود اتفاقاتی نظیر نشر شباویز که رخ داده تغییری در این شرایط ایجاد میشود؟
این اتفاق فرصتی است تا سایر تصویرگران حقوق تصویرگر را بشناسند و بدانند نباید پای قرارداد را به راحتی امضاء کنند؛ باید حرفهایترین تصویرگران با این نشر همکاری میکردند و به این تناقض میرسیدند و این موضوع را باور میکردند که حقوقشان رعایت نمیشود، تا به آن اعتراض کنند تا دیگران هم هوشیار شوند. به هر حال باید این اتفاق میافتاد تا فرهنگسازی در زمینه مطالبه حقوق صورت گیرد. حاصل آن میتوان فرهنگسازی باشد که تصویرگران از حقوق خود نگذرند. اینکه عده قابل ملاحظهای از افراد حرفهای درگیر این موضوع شدهاند و میل به اصلاح رفتار خود و بل طبع تصحیح رفتار متقابل تصویرگر- ناشر شدهاند جای خوشحالی و پشتیبانی را دارد. کما اینکه این کار فرهنگی کمک شایانی به فرهنگ کلان این مملکت خواهد کرد و میتواند نقطهای برای میثاق میان تصویرگران باشد در جهت ارتقای سطح اخلاق حرفهای.
تصویرگران به حقوق خود آگاهی دارند؟
در واقع حقوق تصویرگر مشخص است. کافیاست تا این هنرمندان حقوق خود را بشناسند و حاضر نباشند به راحتی از آن بگذرند. باید حتی هنرجوهای تازهکار هم به خاطر داشتهباشند که اصل اثر همیشه متعلق به هنرمند است و ناشر تنها حق استفاده از تصویر اثر در شرایطی مشخص شده را دارد. تصویرگر باید حتما قبل از قبول کار قرارداد ببندد و طبق قرارداد فعالیت کند. هنوز هم بسیاری از تصویرگران طبق قولهای شفاهی کار میکنند و این اصلاً منطقی نیست. حتی اگر ناشر را میشناسند هم باید بدانند که کار حرفهای با آشنایی بسیار متفاوت است.
انجمن چه تلاشی برای شناخت تصویرگران از حقوقشان انجام دادهاست؟
انجمن چند سال قبل تعرفه تصویرگری را منتشر و آن را در اختیار تصویرگرانی که عضو انجمن تصویرگران هستند قرارداده است.همچنین تیپ قرارداد مشخصی برای تصویرگران آماده و در اختیار آنان قرار گرفته است. هر تصویرگر اگر میخواهد در حین کار با مشکلی برنخورد باید بر طبق قرارداد کار کند.
شباویز ناشر مورد علاقه تصویرگران است. اما کانون شکایت آنها نیز قرار میگیرد. چرا ناشران دیگر مورد مواخذه قرار نمیگیرند؟
شباویز خدمات بسیاری به تصویرگران و حتی ارتقای سطح تصویرگری داشتهاست. اما موضوع این است که حقوق اساسی تصویرگران پایمال گردیده است. تصویرگران باید در ضمن قرارداد بر حقوق خود در شرکت دادن آثارشان را در جشنوارههای مختلف اشراف و تاکید کنند.
اعضای انجمن بر مبنای چه معیاری انتخاب میشوند؟
انجمن نهادی غیر دولتی است. نهادی که شاید ملزومات ایجاد آن، دفاع از حقوق تصویرگر است و آنچه تصویرگری را انسجام و قوام میبخشد. در شورای کارشناسی اعضای انجمن مولفههایی برای عضوپذیری تعریف گردیدهاست. تعدادی از آثار آنها باید چاپ شدهباشد که با مولفههای حرفهای مدنظر شورای کارشناسی اعضای هماهنگ باشد.
آیا بازار نشان دهنده سلیقه مخاطب نیست؟ یا این که سلیقه مخاطب را بازار مشخص میکند؟
حقیقت این است که آثاری که ما بازاری مینامیم و از نظر ارزش هنری بسیار نازلاند اکنون حجم زیادی از بدنه کتاب کودک را به خود اختصاص میدهند. از سویی دیگر ناشر وقتی میبیند که تصاویر بازاری سرمایه او را برمیگرداند، و از سویی دیگر یک تصویرگر یا بهتر بگوییم اپراتور ساده کامپیوتر با کمترین کارمزد این کار را انجام میدهد؛ و در واقع چاپ این کتاب هزینهای چندان سنگین بر دوش او نمیگذارد؛ قطعاً به دنبال چاپ چنین کتابی برمیآید. بنابراین اگر میخواهیم سطح سلیقه مخاطب ارتقا یابد فاکتورهای بسیاری باید دست به دست هم دهند تا طی سال های آینده اتفاق خوبی در این زمینه بیافتد. اما این مانع آن نمی شود که خود تصویرگر از تلاش برای رسیدن به تصاویری ناب و گویا که مخاطب را به خوبی شناسایی کرده و در پی ایجاد ارتباط سازنده باشد باز بماند.