بهنظر میرسد اثر پروانهای رونق تئاتر خصوصی میتواند بر بسیاری از مسائل مرتبط با تئاتر تاثیر بگذارد و باعث پویایی فضای فرهنگی شود، اما برای محقق شدن این امر پیششرطهایی لازم است.
به گزارش هنر نیوز به نقل از خبر آنلاین،در فیزیک پدیدهای هست به نام «اثر پروانهای». در توضیح این پدیده میگویند در اثر برخورد بالهای یک پروانه در استوا، ممکن است در قطب جنوب توفان به پا شود! یکسال و نیم پیش، دکتر فریندخت زاهدی، مدرس پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، در پایان سخنرانی خود در سمینار «تئاتر خصوصی»، به خودکشی هفت فارغالتحصیل تئاتر در اصفهان اشاره کرد و سرخوردگی و بیکاری را از عوامل آن برشمرد.
این همان اثر پروانهای است که اینجا در رابطه میان تئاتر و خودکشی صدق کرده است! یکسال و چند ماه از آن سمینار و یکسال هم از افتتاح تماشاخانه ایرانشهر میگذرد. تماشاخانهای که به عنوان مرکز تئاتر خصوصی شناخته میشود. با این همه سوالی مطرح است که آیا این تماشاخانه توانسته آن اثر پروانهای را به پدیدهای مثبت تبدیل کند؟
فروش تئاتر مطلوب است اما نه به هر قیمتی
تئاتر به معنی غربی آن، قدمتی بیش از صد سال در ایران دارد اما تئاتر خصوصی طفل یک سالهای بیش نیست. سال گذشته در تیرماه بود که تماشاخانه شماره 2 ایرانشهر افتتاح شد و اولین محصول تئاتر خصوصی در آن روی صحنه رفت. «سگ سکوت»، بنا به گفته کارگردانش، «آروند دشتآرای»، نخستین تئاتری بود که تهیهکننده خصوصی داشت و از همان آغاز با بازیگران قرارداد بسته شد. استفاده از بازیگران سینمایی در یک «تئاتر تجربی» دیگر ویژگی این نمایش بود. اتفاقی که در تئاترهای تجربی و غیر تجربی تماشاخانه ایرانشهر، ادامه پیدا کرد و امروز دیگر سینماییها پای ثابت این تماشاخانه شدهاند. امری که برای تئاتریها و مخاطبان هم عادی شده و کمتر کسی اعتراض میکند چون گویا باور کردهایم فروش در تئاتر خصوصی خیلی مهم است و وابسته به چنین عواملی است.
کارگردان «سگ سکوت» اما معتقد است این فروش نباید به هر قیمتی باشد. حتی اگر مخاطب از آن استقبال کند و به قول معروف «بفروشد».
او میگوید: «این جریان میتواند تخریب کننده هم باشد و برای تئاتر خصوصی نوپای ما حاشیه درست کند. ما مفهومی داریم در اقتصاد تئاتر که از آن به قیمتگذاری بلیت یاد میشود. جریانی علمی که در آن به چند اصل باید توجه کرد. اینکه مخاطبان شما چه کسانی هستند؟ درآمدشان چقدر است؟ چقدر برای تئاتر مورد نظر هزینه شده است و این هزینهها چطور باید برگردانده شود؟ خود تئاتر از منظر کارشناسی چه ویژگیها و جایگاهی دارد و ... مجموعه این عوامل در ارتباط مستقیم با تماشاگر تعیین کننده بهای بلیت است.»
خطر، تمرکز تئاتر خصوصی
«دشتآرای» از تجربه یک سال پیش خود راضی است و در این رضایت، تماشاخانه ایرانشهر را هم سهیم می کند. او میگوید: «این تماشاخانه تنها جایی است که به این شکل قرارداد میبندد و بههمین دلیل در پیشبرد تئاتر خصوصی بسیار موثر است اما باید توجه داشت که تئاتر خصوصی نباید در یکجا تمرکز پیدا کند. تاکید میکنم که مدیریت ایرانشهر خوب عمل کرده و در حال حاضر دارد میفروشد و تماشاچیان جدیدی (غیر از تماشاگر تئاتر شهر) دارد. اما باید چندین سالن داشته باشیم تا سالنها برای گرفتن هنرمندان رقابت کنند نه این که هنرمند درخواست بدهد و بعد از مدتها بتواند اجرا بگیرد. ما درد سالن داریم و شهرداری، اداره کل هنرهای نمایشی و اساسا دولت باید در این مورد فکری بکند.»
خوشحالم که جاده را صاف کردیم
تئاتر خصوصی تا رسیدن به نقطهای که بر آن ایستاده، مسیر جالبی را پیمود. خیلیها پیوسته درباره آن حرف میزدند و البته میزنند و از ضرورت رسیدن به چنین تئاتری میگفتند و البته میگویند، اما موقع اجرای نمایششان که میرسد با اداره کل هنرهای نمایشی قرارداد میبندند. یعنی در مقام عمل کاری به کار تئاتر خصوصی ندارند. این دسته از هنرمندان یا قدرت خطرپذیری ندارند یا خودشان میدانند که مخاطب از کارشان استقبال نمیکند. بههمین دلیل هم از دولت یارانه میگیرند. اما آیا گرفتن چنین یارانهای رواست؟! به نظر میرسد برای هدفمند کردن یارانه فرهنگی هم باید فکری کرد و گرنه کمتر گروهی حاضر است برای رسیدن به تئاتر خصوصی برنامهریزی کند. کاری که گروه هنری «ویرگول» به سرپرستی «آروند دشتآرای» و البته چند گروه تئاتر دیگر انجام دادند.
دشتآرای با اشاره به این برنامهریزی برای رسیدن به تئاتر خصوصی میگوید: «جریان تئاتر خصوصی در گروه ما با یک برنامهریزی 5 ساله شکل گرفت و سگ سکوت هم محصول 2 سال تمرین بود. موانعی هم سر راه ما وجود داشت که بیشتر آنها به بازاریابی برمیگشت. اما حاصل کار برای گروه اجرایی از نظر اقتصادی بهتر از قراردادهایی بود که اداره کل هنرهای نمایشی با گروهها میبندد. گرچه برخی از بازیگران ما خیلی همکاری کردند و به گروه تخفیف دادند و در نهایت تهیهکننده هم به سود مختصری رسید.» و ادامه میدهدک «من خیلی خوشحالم که جاده را صاف کردیم تا این جریان جلو برود. کار ما به گروههای دیگر هم این جسارت را داد تا به تماشاخانه ایرانشهر بیایند و قرارداد گیشه ببندند. تماشاخانه و امکانات آن هم البته نقش مهم و موثری در این راه داشته و دارد.»
او در این میان پاسخ یک عده دیگر را هم میدهد. کسانی که معتقدند تئاتر بضاعت این را ندارد که روی آن سرمایهگذاری شود. دشتآرای میگوید: «من یک بحث ساده علمی میتوانم مطرح کنم و آن بازارسنجی است. این هم کار کارشناسان تئاتر نیست و کارشناس اقتصاد باید آن را پیش ببرد. در این بحث سالن، سرمایه، بازه زمانی اجرا و حساب و کتابهای علمی اقتصادی نشان میدهد روی تئاتر هم میشود سرمایهگذاری کرد و همه جای دنیا هم این کار را میکنند. من فکر میکنم کسانی که این حرفها را میزنند، صحبتشان علمی نیست و نمیخواهند عینکهایشان را بردارند. همه جا برای تئاتر تهیهکننده وجود دارد و او مسوول جمع کردن و بهوجود آوردن پول برای تولید تئاتر است. تئاتری که در ارتباط با مخاطب قرار بگیرد.»
این کارگردان تئاتر همچنین به برگزاری یک نشست تخصصی اشاره میکند و میگوید: «قرار است یک نشست تخصصی بگذاریم و درباره تئاتر خصوصی صحبت کنیم. از یک تهیهکننده انگلیسی هم دعوت کردهایم تا به ایران بیاید و در این نشست سخرانی کند. قصد داریم نگاهی را که برخی دارند و تئاتر خصوصی را با تئاتر تجاری اشتباه میگیرند، اصلاح کنیم.»
تئاتر خصوصی و مساله بلیت فروشی
درباره تئاتر خصوصی اظهارنظر زیاد است و مدیران تئاتر، کارشناسان و هنرمندان از منظر خود به آن پرداختهاند. در این میان اما کمتر صاحبنظری را میتوان پیدا کرد که از اساس با تئاتر خصوصی مخالف باشد. مخالفتها بیشتر با گران شدن بلیت تئاتر است و یکی از این مخالفان «دکتر قطب الدین صادقی» است که به تازگی «نبرد و مدهآ» را در سالن «استاد سمندریان» تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برد. صادقی در این باره به «خبر» گفت: «من با پولکی کردن تئاتر مخالفم چون قدرت خرید کالای فرهنگی پایین میآید. این افزایش قیمت فقط برای طبقات مرفه مناسب است، در حالیکه مخاطبان واقعی تئاتر، نسل جوان 18 تا 28 ساله هستند که بیشتر دانشجو هستند و کمپول. بلیتها باید ارزان و در دسترس همگان باشد.»
اما در مقابل، هستند کسانی که از افزایش قیمت بلیت تئاتر برای زنده ماندن تئاتر خصوصی دفاع میکنند.
«حسن معجونی»، کارگردان و بازیگر تئاتر، یکی از این افراد است. او پیش از این، هنگام اجرای «به خاطر یک مشت روبل» در تماشاخانه شماره یک ایرانشهر، و البته پیش از اجرای «کالیگولا» با بلیت 20 هزار تومانی، به «خبر» گفته بود: «مخاطب میتواند انتخاب کند که اثر را با این قیمت بلیت ببیند یا خیر. این بلیت در مقابل پولهایی که یک نفر در روز مثلا صرف خرید پیتزا میکند اصلا عجیب و غریب نیست. نمایشهایی که در مجموعه تئاتر شهر اجرا میشوند، از پول بلیت هزینههایشان را تأمین نمیکنند بلکه از یارانههای دولتی استفاده میکنند. ما که تمام هزینههایمان را خودمان تأمین میکنیم در 30 اجرا با بلیت 4 هزار تومانی، حتی اگر کل صندلیهای سالن را هم بفروشیم، نمیتوانیم مخارج گروه 30 نفری را تأمین کنیم. ما نه تنها از یارانهها استفاده نمیکنیم بلکه باید 20 درصد از فروش بلیت را هم به عنوان اجاره سالن به شهرداری بدهیم.»
سرپرست گروه تئاتر «لیو» البته به مزیتهای اجرا در تماشاخانه ایرانشهر هم اشاره کرده بود. این که شهرداری برای نمایشهایی که در این تماشاخانه اجرای عمومی دارند، 10 روز در 8 نقطه شهر تهران، تبلیغات خیابانی (بیلبوردهای تبلیغی) اختصاص میدهد یا تیزر آنها را از تلویزیونهای شهری پخش می کند.
اینها نکاتی هستند که «میکاییل شهرستانی»، کارگردان و بازیگر تئاتر هم به آنها اشاره میکند. او که در حال حاضر «خانه برنارد آلبا» را در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه دارد، درباره تئاتر خصوصی در تماشاخانه ایرانشهر به «خبر» میگوید: «این هم یک نوع و شکل تئاترداری و تولید تئاتر است که من با آن مخالفتی ندارم منتها مدیریت دقیق، کارآزموده و سنجیده میخواهد. چیزی که میتوانم بگویم در تماشاخانه ایرانشهر وجود دارد. در این شیوه، مجموعه، سالن را در اختیار گروه قرار میدهد و درصدی از فروش بلیت را برای خودش برمیدارد. در سیستم کار خصوصی، مسوولیت صحنه، لباس، گریم و ... با گروه است و طبیعی است که این عوامل در اختیار افراد حرفهای قرار میگیرد. یعنی مثلا اگر شاگردان من میخواستند خودشان این نمایش را در این تماشاخانه به صحنه ببرند این امکان برایشان فراهم نمی شد.»
استفاده از ستارهها به قیمت افزایش بلیت
«خانه برنارد آلبا» حاصل کار میکاییل شهرستانی و دانشجویان جوانش است که میزان استقبال از آن، با وجود بازیهای جام جهانی فوتبال رضایتبخش بوده، تا جایی که شهرستانی میگوید:«راستش همین میزان را هم من توقع نداشتم.»
او معتقد است تجربه تئاتر خصوصی اگرچه تنها یک سال از عمرش می گذرد اما مخاطب خود را پیدا کرده و این در حالی است که بعضی نمایشها در تئاترشهر، گاهی در یک اجرا، به اندازه انگشتان 2 دست تماشاگر دارند. شهرستانی میگوید: «شیوه برخورد و روابطی که در تماشاخانه ایرانشهر هست؛ متواضعانه و خوب است. عوامل جوان هستند و اشتباهاتی هم هست که کم و کمتر خواهد شد. در مجموع برخوردها پسندیده بوده که فکر میکنم همه اینها برای تئاتر خصوصی لازم است.»
کارگردان نمایش «خانه برنارد آلبا» ضمن ابراز رضایت از این تجربه میگوید: «طبیعی است که اگر یک گروه صد در صد حرفهای باشد، میزان استقبال و فروش هم به مراتب بیشتر میشود. البته تاکید میکنم که منظورم از حرفهای، چهره و ستارههای سینما و تلویزیون نیست.»
وی معتقد است که برای پرفروش بودن لازم نیست حتما از چهره استفاده کرد بلکه باید حرفهای بود: «در گذشتههای دورتر در گروه «هنر» که خود ما بودیم، کارهایمان جزو پرفروشترینها بود و چهره هم نداشتیم. آمار فروش «هملت» در سال 70 هست. در تئاترشهر نزدیک بود تماشاگران در سالن اصلی را بشکنند. من فکر میکنم کار اگر درست باشد، تبلیغات درست و درمانی هم داشته باشد، میشود به تئاتر خصوصی امیدوار بود.»
هیاهوی بسیار برای بسیار!
بهنظر میرسد اثر پروانهای رونق تئاتر خصوصی میتواند بر بسیاری از مسائل مرتبط با تئاتر تاثیر بگذارد و باعث پویایی فضای فرهنگی شود، اما برای محقق شدن این امر پیششرطهایی لازم است. جدیترین این پیششرطها افزایش تعداد سالنهای تئاتر است که با رویکرد خصوصی اداره شوند. البته باید توجه داشت که حرکت به سمت خصوصی شدن به این معنا نیست که همه چیز به نفع گیشه باشد، بلکه باید شرایطی فراهم شود تا تئاتر جان بگیرد. اگر تئاتر روی پاهای خود استوار شود و کیفیت آن در جریان ممیزیها و اعمال سلیقههای مدیران یا متعهد نبودن هنرمندان به هنر، از بین نرود، آنوقت تئاتر خصوصی هم جان میگیرد.
رضا حاجی حسینی