«قار سوم: اتفاق می افتد» ماحصل تجربه من از کار گروهی در تئاتر است
گزارش هنرنیوز از نشست رسانه ای دومین نمایشگاه عکس رضا کیانیان:
«قار سوم: اتفاق می افتد» ماحصل تجربه من از کار گروهی در تئاتر است
 
تاريخ : يکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۴۰
رضا کیانیان گفت:پس از تهیه عکس های نمایشگاه «قار سوم: اتفاق می افتد» با تجربه خوبی که از کار گروهی در تئاتر داشتم تصمیم گرفتم این نمایشگاه را به صورت یک کار جمعی ارائه دهم.

به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی هنرنیوز رضا کیانیان بازیگر سینما در نشست رسانه ای که عصر دیروز در نگارخانه ماه مهر پیرامون دومین نمایشگاه عکاسی اش با عنوان «قار سوم: اتفاق می افتد» برگزار شد ضمن بیان این مطلب گفت: کار چیدمان این نمایشگاه را «فاتک موسوی» انجام داد، موسیقی که در نمایشگاه می شنوید را «مانی بیات» انجام داده است و کارهای فتوشاپی که بر روی عکس ها انجام شده است را دکتر فراهانی انجام داده اند، بنابراین این نمایشگاه یک کار گروهی است، کار گروهی که نه از ابتدا این گروه با هم بوده اند بلکه کار گروهی که من پس از گرفتن عکس ها به دنبال افرادی بوده ام تا بتوانند در انتقال معنی مورد نظرم به من کمک کنند.این دید گروهی را من از تئاتر گرفته ام و هیچ واهمه ای هم از بیان این مطلب ندارم.

وی در ادامه بیان کرد: این که من کلاغ را برای موضوع عکاسی ام انتخاب کردم چند دلیل داشت، اول این که به لحاظ زیبایی شناسی کلاغ پرنده ای است مورد توجه، دوم این که در اروپا ، آسیا و آمریکا افسانه هایی که در ارتباط با کلاغ وجود دارد بسیار مشابه است در حالی که اهالی این قاره ها در آن زمان به یکدیگر دسترسی نداشته اند و در آخر این که در باور مردم داستان هایی در ارتباط با کلاغ وجو دارد که اتفاقا من وجود این باورها را به این شکل دوست دارم. مثلا در باور مردم کلاغ 400 سال عمر می کند در حالی که یک کلاغ چیزی بین 7 تا 20 سال عمر می کند.

کیانان بیان کرد: در ارتباط با چیدمان این نمایشگاه من با افراد مختلفی مشورت کردم تا این که «دکتر سمیعی آذر» « فاتک موسوی» را به من معرفی کرد و زمانی که من کارهای قبلی ایشان را دیدم متوجه شدم فضای ذهنی من و فاتک در ارتباط با این موضوع بسیار نزدیک است، بنابراین کار چیدمان را به او سپردم. در چیدمان قرار بود چند کار حجم در فضا قرار دهم، اما فاتک و سایرین به من گفتند که عکس ها تحت الشعاع حجم ها قرار می گیرد، فاتک نمک را به دلیل سفیدی رنگ و ماندگاری که دارد پیشنهاد داد. این فضای سفید و پر فراز و نشیبی که نمک در کف نمایشگاه ایجاد کرده است همراه با رنگ سفیدی که دیوارها به ما می داد خشکی و برهوتی را که مدنظر ما بود بیان می کرد. این همان چیزی است که در موسیقی نیز به دنبال آن بودیم و مانی بیات در رسیدن به این مفهوم بسیار به ما کمک کرد زیرا اگر در جایی دیوارها مانع از ادامه دار بودن این فضا و انتقال مفهوم برهوت شود موسیقی به کمک ما می آید.

کیانیان در ارتباط با سوالی پیرامون افکت هایی که به تابلوهای عکس داده شده بود گفت: روی کلاغ ها هیچ افکتی کار نشده است تنها کاری که من کرده ام حذف پس زمینه کار است من نه رنگ آسمان را می خواستم و نه هیچ چیز دیگررا، همه چیز را حذف کردم تا به خود کلاغ برسم. ضمن این که تمامی این عکس ها را من در زمان معینی گرفته ام در یک وقت طلایی و زمان غروب آفتاب در حد نیم ساعت در روز در مدت زمان یک ماه و نیم. این عکس ها را با سرعت پایین گرفته ام در چنین فضایی و با سرعت پایینی که من این عکس ها را گرفتم کار « flue» میشد. من با این کار می خواستم بگوییم که تنها« focuse» در کار عکاسی ارزش نیست و اگر « flue» بودن کار نبود من به این فرم از کار نمی رسیدم. عکاسی که « flue» نباشد و در آن هیچ لرزش دستی نباشد حوزه دیگری از کار عکاسی است، شما زمانی که به هنر محض وارد می شوید هر کاری انجام می دهی زیرا مهم شکل نهایی ارائه کار است.

کیانیان افزود: در دنیای امروز که شما با یک جستجوی ساده در اینترنت به هزاران عکس با هر موضوعی دسترسی پیدا می کنید برپایی نمایشگاه عکس سخت تر است زیرا شما باید آنقدر کار متفاوتی انجام دهید که مخاطب جذب شود. به عنوان یک عکاس می خواهم یک کار عکاسی متفاوت که کسی تا به حال انجام نداده است انجام بدهم آن را به یک گرافیک خاص برسانم که علاوه بر ارائه یک کار عکاسی، مخاطب را به یک مفهوم خاص برسانم.

وی در ارتباط با سوالی پیرامون ارتباط این عکس ها با شرایط اجتماعی روز گفت: شرایط حاضر چند سالی است که حاکم است من از یک چیز عمیق و جهان شمول تر سخن می گویم، از سکوتی که سالیان سال است در جهان حاکم است وقتی که آن را در نظر بگیریم شرایط حاضر را نیزشامل می شود. آنچه که برای من در برپایی هر نمایشگاهی مهم است این است که وقتی مخاطب به فضای کار من وارد می شود بلافاصله از بیرون کنده شود و از نظر حسی دگرگون شود. چیزی که من در ارائه کارهای هنری خود از آن دوری می کنم کلیات است زیرا سالها است که در کتب مختلف راجع به هر قضیه هنری به صورت کلی سخن گفته اند، اما اگر شما بخواهید در ذهن بمانید باید بر جزئیات دست بگذارید. اگز شما مفاهیم را به زندگی روزمره ترجمه کنید یعنی بر جزئیات دست گذاشته اید و در این زمان است که کار شما معنا می یابد. من از آن جهت به جزئیات علاقه مند هستم که زندگی و تفکر را جزئیات می سازند. جزئیات چیزی هست که همگی می بینیم اما به آن توجه ای نداریم. من در هر سه نمایشگاه خود می خواستم بگویم که به خود، جهان و انسان نگاه کنید و به جزئیات توجه کنید. از این نقطه ما به کلیات می رسیم در این حالت زندگی و رسیدن به کلیات بسیار متفاوت است.

وی در ادامه گفت: هدف هیچ هنرمندی دغدغه اجتماعی یا سیاسی صرف نیست بلکه «خلق هنری» است زیرا هنر به اندازه خود ارزشمند است که برای مطرح کردن آن از چیز دیگری استفاده نکنیم. من به شخصه اعتقاد به هنر برای هنر دارم و این که هنر را تئوریزه کنیم و یا آن را در خدمت کار دیگری قرار دهیم به نظر من شایسته نیست.

وی در ارتباط با سوالی پیرامون ارتباط برقرار برقرار کردن با شاخه های هنری که به آن وارد شده است گفت: این که من به سراغ ادبیات یا بازیگری یا عکاسی و یا هر شاخه هنری دیگری می روم به این معنی نیست که از آن یکی خسته شده ام و به سراغ دیگری می روم بلکه در هر یک از این شاخه ها که فعالیت می کنم با لذت تمام کار انجام می دهم. من قبل از این هم در دنیای سینما در قسمت های مختلفی مثل طراح صحنه، فیلمنامه نویس، مشاور هنری و .... فعالیت کرده ام همانطور که همه آنها را با تمام وجود انجام می داده ام در سایر حوزه های هنری هم با تمام وجود کار می کنم و در نزد من هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارد.

وی در ارتباط با چرایی انجام کار عکاسی در حوزه بوم شناختی و این که چرا در کار عکاسی اش به رنج های انسانی نپرداخته است گفت: این حوزه کار من نیست من در این حوزه کار می کنم زیرا می دانم در آن چه کار می کنم. کار در این گونه حوزه ها با افراد دیگر است که تخصص آن را دارند. گذشته از آن برای نمایش رنج بشر نیازی نیست که لزوما تصاویری سیاه و چرک به نمایش در بیاید ما با دو شاخه گل، با یک رودخانه خشک و یا با دو تکه چوب می توانیم از رنج بشر بگوییم، زیرا هنر همین عناصر ساده را از یک مفهوم به مفهوم دیگر می برد . ما در دنیای مادی محصوریم و هنر ما را به یک دنیای معنوی می برد، دنیای ما را نقاشی می کند و فهم ما را گسترش می دهد.

کیانیان گفت: من در نمایشگاه قبلی بر زیبایی شناسی تاکید کردم و در این نمایشگاه می خواستم یک کار مفهومی ارائه دهم و این که من بر نماد تکیه کرده ام به این معنی نیست که قصد تعریف نماد را داشته ام یا چیز دیگر بلکه این به معنی گرایش به یک شاخه از هنر به نام سمبلیسم است.

وی در ارتباط با چرایی شباهت اکثر تابلوهای عکاسی که در این نمایشگاه بود گفت: تمامی قصه های دنیا 34 قصه است پس دیگر نیازی به تکرار آنها نیست اما زمانی که آنها را در زمان و فضایی دیگر روایت می کنیم زیباست و معنای دیگری می یابد. به این دلیل است که هنر ادامه می یابد. اگر شما بخواهی در تمام این تابلوها اشکال مختلفی ببینید در منطق روزمره می گنجد در حالی که در هنر منطق دیگری حاکم است.

در ادامه «فاتک موسوی» به عنوان کسی که چیدمان نمایشگاه عکاسی «قار سوم: اتفاق می افتد» را بر عهده داشت گفت: بهترین دستاورد کیانیان در این نمایشگاه، رسیدن به یک کار جمعی است. فکر نمی کنم نمایشگاهی برپا شده باشد و یک نفر انحصارا برای آن نمایشگاه آهنگ بسازد و یا این که عکاس آن کارها به دنبال کسی برای چیدمان کار بگردد. مورد دیگر این بود که زمانی که کیانیان به سراغ من آمد و برای چیدمان کار به من پیشنهاد داد گفت برای من مهم نیست که این کار انجام شود و کل کار به نام من باشد بلکه دوست دارم اسم شما هم در پوستر کار باشد، این برای من خیلی ارزشمند بود. من برای رسیدن به فرم کاری که در نمایشگاه است هر آنچه که در پس زمینه بود را حذف کردم و به رنگ سفید رسیدم. از سوی دیگر از نمک استفاده کردم زیرا ماندگاری بالایی دارد و یکی از مواردی که باید در کار چیدمان مراعات کرد این است که نمایشگاه از روز اول تا آخر یکی باشد نه این که روز اول زیبا باشد و روز آخر همه چیز به هم بخورد. دلیل دیگر برهوتی است که با سفیدی رنگ نمک به آن می رسیدیم.فراز و نشیبی را با این نمک ها ایجاد کردم و تکه هایی را که می خواستم نرم باشد و فرو برود را با ابر کار کردم. یکی از بازدید کنندگان هنگام دیدن کارها پایش در تکه ای نرم از نمک ها فرو رفت و همان زمان صدای قارقار کلاغ هایی که در آهنگ شنیده می شد به گوشش خورد و احساس کرد که دارد می افتد اگر حتی 10 درصد از مخاطبین ما هم دچار این حس شوند من فکر می کنم در کار خود موفق بوده ایم.

در پایان خانم فراهانی به عنوان کسی که کارهای پشتیبانی و دیجیتال و فتوشاپ تابلوهای عکاسی را بر عهده داشت گفت: تمامی کارها را که رنگی بو د به سیاه و سفید تبدیل کردیم سپس پس زمینه ها را حذف کردیم و این کار سختی است زیرا در صورت بی دقتی سایه روشن کار از بین می رفت بنابراین از برنامه ای استفاده کردم که ضمن حذف پس زمینه ها تونالیته خاکستری کار حفظ شود.

کد خبر: 20749
Share/Save/Bookmark