به گزارش هنرنیوز، معرق کاری عبارت است از قطعههای بریده شده کاشی که نقوش مختلف را از رنگهای متفاوت تراشیده و در کنار یگدیگر قرار داده و به شکل قطعاتی بزرگ در آورده و روی دیوار نصب میکنند تا زینت بخش بنا گردد. این نقوش گاهی از نقشهای گرهکشی و گاهی از نقشهای مختلف مانند گال و بوتهسازی اسلیمیها که هرکدام جداگانه میتوانند بنایی را زینت بخشد که ساختن یا نصب کاشیها را به این طریق را معرق میگویند.
عباس مرتضایی اهل یزد، امسال هم مانند سال گذشته در نمایشگاه صنایع دستی شرکت کرده است. غرفهی این هنرمند يزدی سال پیش در رشته کاشی معرق به عنوان سومين غرفه برتر در نمايشگاه بين المللی صنايع دستی تهران معرفی شد.
او که ۲۵ سال است در حوزه معرق کاشی به هنرنمایی میپردازد، درباره این هنر- صنعت میگوید:« کاشی معرق بیش از هزار سال در ایران قدمت دارد. از زمان سلجوقیان تا کنون. این هنر در قرنهای ۹و ۱۰ هجری توانست شکل شرقی خود را ارتقا بخشد و در شهرهایی مثل اصفهان، یزد، هرات و سمرقند به حد اعلای خود برسد. در عهد صفوی این هنر به اوج خود رسید .»
هر چند خاستگاه این هنر یزد و اصفهان است اما هنرمندان زیادی در کشور در این رشته مشغول به کار هستند. به اعتقاد مرتضایی زحمت این هنر به مراتب از معرق چوب بیشتر است.
به گفتهی این هنرمند برای تهیه هر یک متر مربع کاشی معرق یکماه زمان لازم است، چرا که هنوز هم مثل ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پیش این کار با تیشه انجام میشود .یک متر مربع از نقشهای خیلی ظریف هم گاهی سه تا چهار ماه زمان میبرد.
این هنر صرفاً در اماکن مذهبی، تکایا و حسینیهها کاربرد ندارد بلکه برای نمای بیرونی و درونی ساختمان، برای ساخت میزهای سنگی، کف استخر، سقف و حتا تابلوهای کوچک و...به کار میرود.
برای ساخت کاشیهای معرق نخست کاشیهای الوان را به صورت بیسکوییت به ضخامت یک سانتیمتر در میآورند سپس روی آنها لعاب میزنند و طی دو مرحله به کوره میبرند. سپس طرح را روی کاشی میچسبانند و بعد با تیشه روی آن کار میکنند. به عبارتی ابتدا مرحله لعاب پرانی،
” در منطقه گردشگری مثل یزد قاعدتاً باید فروش خوب باشد، اما این منوط به حضور گردشگر مخصوصاً گردشگر خارجی است که متاسفانه ایران طی سالهای گذشته در این حوزه بسیار ضعیف عمل کرده است، حتا نسبت به کشورهای اسلامی و حوزه خلیج فارس حضور گردشگر در ایران در حد صفر است. “
بعد گل بَری را انجام می دهند. در این مرحله پس از لعابزنی کاشی و طرحهای اسلیمی و گل و بوته تراش خورده و لعاب زده شده، باید گِل هم تراش بخورد. پس از این مرحله کاشیها برای جفت شدن سوهان میخورد. سپس این قطعات عین پازل به ترتیب شماره جفت میشوند. بعد گچ یا سیمان پشت آن قرار میگیرد و در مرحله آخر برای نصب آماده میشود.
مرتضایی درباره فروش کاشیهای معرق میگوید:« در منطقه گردشگری مثل یزد قاعدتاً باید فروش خوب باشد، اما این منوط به حضور گردشگر مخصوصاً گردشگر خارجی است که متاسفانه ایران طی سالهای گذشته در این حوزه بسیار ضعیف عمل کرده است، حتا نسبت به کشورهای اسلامی و حوزه خلیج فارس حضور گردشگر در ایران در حد صفر است. گرچه ۱۰درصد سرمایه گذاری و ۸ درصد اشتغال در دنیا مربوط به صنعت گردشگری است و سهم صنعت گردشگری از درآمد جهانی بیش از ۹۰۰ میلیارد دلار است اما ایران سال گذشته آن هم با استناد به آمارهای غلوآمیزی که میدهند فقط ۲میلیون گردشگر خارجی با ۲میلیارد دلار درآمد وارد کشور کرده است. سهم ما از گردشگری دنیا یک در دوهزارم است. ترکیه در سال ۲۰۱۱ پذیرای ۳۷ میلیون گردشگر خارجی بوده و درآمد ترکیه در صنعت گردشگری با افزایش ۱۱ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۰ به ۲۳ میلیارد دلار رسیده است. آنها فقط از راه گردشگری و فروش صنایع دستی دو برابر فروش نفت ما درآمد دارند. این درحالی است که به لحاظ آثار تاریخی، طبیعی و صنایع دستی هیچ کدام از این کشورها قابل قیاس با ایران نیستند.»
او معتقد است حضور گردشگر موجب فروش صنایع دستی و به دنبال آن اشتغالزایی در این حوزه میشود. در نتیجه با رونق این هنر، صنایع دستی منسوخ شده و رو به فراموشی هم دوباره احیا میشود چرا که هنرمندان دلگرم شده و به فکر نوآوری و خلاقیت در کار میافتند. همچنین با افزایش درآمد، نیروهای بیشتری هم به استخدام کارگاهها در میآیند.
این هنرمند کاشی معرق با تأسف از هنرمندان خبره و با سابقهای یاد میکند که به دلیل مشکلات مالی از صنایع دستی رو گردان شدند و به سراغ شغلهای کاذبی مثل دلالی رفتند.
مرتضایی متذکر میشود که طی سالهای گذشته در یک کارگاه کاشی معرق نزدیک به ۱۵ نفر مشغول به کار بودند اما امروزه این تعداد به ۵ نفر هم نمیرسد چرا که زحمت زیاد و درآمد کم سبب شده برخی از دستفروشان درآمدشان از برخی کارهای هنری با قدمت پانصد ساله، هزار ساله و دو هزار ساله بیشتر باشد.
زخمهای التیام نیافته این هنرمند زمانی بیشتر میشود که در خبرها خوانده ۴ درصد صادرات هندوستان از صنایع دستی است اما سهم صادرات صنایعدستی ایران در سال گذشته (۱۳۹۰) بیش از ۵۰۰ میلیون دلار نبوده است.در حالی که تنوع آثار هندی قابل قیاس با ایران نیست و بیشتر به آثار چوبی محدود میشود.
او به شدت به این قضیه معترض است که چرا با وجود بالارفتن هزینهها و در حالی که به کارخانجات تولیدی، سوبسید حمایتی تعلق میگیرد، کارگاههای هنری- صنعتی محروم از حمایتها هستند. صنایع دستی جزو واحدهای تولیدی از نوع هنری است که دست بر قضا حمایت بیشتری را طلب میکند.
مرتضایی از هزینههای بالا به عنوان خطری برای تعطیلی کارگاههای صنایع دستی یاد میکند و میگوید:« الان کارگاههایی وجود دارد که به دلیل افزایش تورم و نبود گردشگر تغییر کاربری دادهاند.
” ترکیه فقط از راه گردشگری و فروش صنایع دستی دو برابر فروش نفت ما درآمد دارند. این درحالی است که به لحاظ آثار تاریخی، طبیعی و صنایع دستی هیچ کدام از این کشورها قابل قیاس با ایران نیستند.» “
از طرفی در همین شغل ما باید از کورههای برقی یا گازی استفاده کرد که با حذف یارانه و افزایش قیمت حاملهای انرژی هزینههای تولید برای هر تکه کاشی معرق بین ۶۰ تا ۷۰ درصد بالا رفته است. طبیعتا مردم هم قدرت خریدشان پایین آمده و نمیتوانند با این همه افزایش قیمت کنار بیایند.»
او همچنین به گرانی مواد اولیه اشاره میکند تا آنجا که لعاب کبالت برای رنگ لاجوردی نزدیک دو برابر شده و به کیلویی ۶۰ هزار تومان رسیده است. حتا بعضی از لعابهای روی کاشی یا سفال تا ۳ برابر هم افزایش قیمت داشته لعابهایی که وارداتی است و از چین میآید و طبیعتاً به خاطر نوسانات قیمت دلار و یورو، با افزایش چشمگیری روبه رو شده است.
از سویی نمایشگاههای خارجی محل خوبی برای عرض اندام صنعتگران ایرانی هستند، اما مرتضایی این حضور را مستلزم حمایت دولت میداند و میگوید:« ما نمیتوانیم برای نمایشگاه خارجی ۲۰ میلیون تومان هزینه کنیم. تعداد صنعتگرانی که میتوانند چنین کاری انجام دهند انگشت شمار است. کسانی که حتا اگر فروش هم نکنند برایشان مهم نیست ،چرا که توانستهاند قراردادهای جبرانپذیری ببندند، اما برای یک صنعتگر معمولی ۲۰-۳۰ میلیون تومان یعنی کل زندگیاش و او هرگز نمیتواند چنین ریسکی بکند.»
او از ده سال پیش به عنوان زمان اوج فروش صنایع دستی یاد میکند چرا که در آن هنگام شهر یزد با افزایش گردشگران خارجی روبه رو بوده، گردشگرانی که امروزه به زعم این هنرمند تعدادشان در حد صفر است.
مرتضایی میگوید:« شاید با اغماض بتوان تعداد این گردشگران را حدود ۲ هزار نفر دانست. گردشگرانی که معمولاً بیش از ۱۰۰ دلار برای گردش در ایران همراه ندارند و حاضر نیستند حتا ۵ دلار خرید کنند. در این حالت فروش ما به توریستهای خارجی به صفر رسیده است، اما ده سال پیش گردشگران ظرف یک هفته کل کارگاه را خالی میکردند در حالی که الان شاید در ماه یک توریست هم به سراغ ما نیاید.»
او همچنین از برگزاری نمایشگاه صنایع دستی تهران به عنوان نمایشگاهی برای رفع تکلیف یاد میکند چرا که نه تنها در مترو و میادین تهران خبری از تبلیغ نبوده بلکه در اتوبان چمران منتهی به نمایشگاه هیچ تبلیغ محیطی وجود نداشته است. این در حالی است که به اعتقاد مرتضایی اگر حداقل یک میلیون نفر از این نمایشگاه بازدید و تنها ۲۰۰ هزار نفر از آنها خرید میکردند، برای کلیه شرکتکنندگان نوید بخش روزهای خوبی بود.
او ادامه میدهد:« اگر فقط برای شهروندان ساکن منطقه بالای ولیعصر یا همین محدوده نمایشگاه پیامک میزدند، کافی بود. حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ تراکت تبلیغاتی در مسیر برای نمایشگاه مواد غذایی که نهایتاً ۱۰۰ غرفه بود ، وجود داشت اما برای ۱۰۰۰ غرفه صنایع دستی هیچ تبلیغی نبود. اگر هزینه هتل، چادرها، نمایشگاه، غذا و ... را درنظر بگیریم شاید بالغ بر ۱ میلیارد تومان هزینه شده است اما حاضر نشدند ۵۰ میلیون هزینه تبلیغات کنند . آیا این نشان از انجام کاری برای رفع تکلیف نیست.»
مریم اطیابی