گفتگو با اشکان خیل نژاد کارگردان و بازیگر تئاتر؛
انتخاب نامناسب متن و بازیگر از مشکلات تئاتر دانشگاهی است
تاريخ : چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۴۷
اشکان خیل نژاد گفت: در بحث آسیب شناسی جشنواره تئاتر دانشگاهی مشکلی که اجراهای این جشنواره را تهدید می کند انتخاب نامناسب متن وبازیگر است.
اشکان خیلنژاد کارگردان نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه؟»که در بخش مسابقه دانشجویان تئاتری در چهاردهمین جشنوارهي تئاتر دانشگاهی حضور دارد، درگفتوگو با «هنر نیوز» در رابطه با انتخاب متن این نمایش گفت: متأسفانه مشکل عمده ما دانشجویان در جشنواره تئاتر دانشگاهی، انتخاب متن و بازیگر است، مواردی که کمترین توجه به آنها میشود و متأسفانه اغلب دانشجویان در این دو زمینه بدون حساسیت دست به عمل میزنند و گاها مشاهده میشود که بدون توجه به ظرفیت متنهای دانشجویی، متنهای تکراری انتخاب میکنند که شاید برای این جشنواره چندان مناسب نباشند.
وی ادامه داد: برای شرکت در جشنواره امسال به دنبال متنی خوب بودم که هم خودم را بسنجم و هم استعدادهای بازیگران حاضر در گروهام را به کار بگیرم، بههمین خاطر نمایشنامه «بالاخره این زندگی مال کیه؟» را که دارای داستانی جذاب و کارکترهای منسجم و البته باورپذیر است را برای اجرا در این جشنواره انتخاب کردم، متنی که مهمترین ویژگیاش امید به تغییر و اصلاح قوانین غیرانسانی موجود در جوامع بشری است، کاراکتر اصلی این نمایشنامه (کنت هریسن) دست به انتخابی انسانی و بزرگ میزند که در نهایت به مرگ خودش میانجامد و این انتخاب غیر منتظره کِنت، به نظرم ایدهجالبی برای اجرای نمایشنامه بود.
خیلنژاد افزود: البته نمایشنامه «بالاخره این زندگی مال کیه؟» اثر برایان کلارک، برای اجرای تلویزیونی تنظیم شده و مدت آن حدود 150 دقیقه است و زمانی که تصمیم به اجرای آن در جشنواره گرفتیم3 صحنه از این نمایشنامه را حذف،2 صحنه را جابهجا و «صحنه رؤیا» را به آن اضافه کردیم؛ اتفاقا همین «صحنه رؤیا» که به زعم تماشاگران یکی از بهترین صحنههای نمایش بود، از دل اتودها و پیشنهادهای بازیگران بیرون آمد.
این کارگردان در ادامه در خصوص انتخاب بازیگران این نمایشِ پُر پرسوناژ گفت: من قبل از اجرای این نمایش ـکه نخستین کارِ کارگردانیام محسوب میشودـ کار بازیگری میکردم، بازیگران این کار هم اکثرا افرادی بودند که من پیش از شروع تمرینات این نمایش، با آنها در نمایشهای زیادی همبازی و همکار بودم و شناخت درستی از رفتارها و ویژگیهای فردیشان داشتم. تمام بازیگران این نمایش حداقل از من2 سال بزرگتر و باتجربهترند، برای مثال نوید محمدزاده در سال گذشته به خاطر بازیهای خوبش کاندید فجر و بازیگری مرد سال تئاتر ایران بود و یا هومن کیایی از جمله بازیگران شناخته شده صداوسیماست و بازیگر نقش فیلیپ هیل همـ کیوان ساکتافـ مجری برگزیده شبکه جامجم است. آنها پس از خوانش متن و توضیح دادن ایده اجرایی، پذیرفتن در این نمایش بازی کنند. تمرینات گروه ما، گروه اسنیف، نزدیک به 6 ماه طول کشید که در این مدت بهطور مستمر80 جلسه به مدت 3 ساعت در پلاتوهای دانشگاه تهران تمرین داشتیم و تمام دوستان به دور از دغدغههای مالی، این نمایش را در اولویت حرفهای خود قرار دادند و از بازی در نمایشهای دیگر تا حد امکان پرهیز کردند.
خیلنژاد تأکید کرد: سعی کردم تا کار را بدون هیچگونه میزانسن و حرکت اضافی و فریبندهای، و بسیار ساده و روان کارگردانی کنم و بنا را در این نمایش بر سادگی که خودش سختترینِ کارهاست گذاشتم، تا مخاطب با دیدن این نمایش در پایان حس کند که او هم میتواند کارگردان چنین اثری باشد و اصلا فکر نکند که کارگردانی چیزی جز دقت به جزئیات است.
کارگردان نمایش«بالاخره این زندگی مال کیه؟»در پایان اظهار داشت: در روند تمرینات به بازیگرانم اعتماد کامل داشتم و لحظهای سعی نکردم برایشان توضیح دهم که چگونه بازی کنند، چرا که بسیار معتقدم هر بازیگری بهعنوان هنرمند، صاحب خلاقیت و آگاهی و ایده است و ابتدا بازیگر است که باید دست به عمل بزند و در نهایت کارگردان باید به او یادآور شود چه رفتاری روی صحنه مناسب کلیت اثر و کاراکتر نیست.
باور دارم اگر با فاصله زمانی کوتاهی بعد از جشنواره، گروه ما بتواند اجرای عموم خود را در تالار بزرگ مولوی آغاز کند، تماشاگران شاهد یکی از پرمخاطبترین تئاترهای سال (که حاصل تلاش دانشجویان است) خواهند بود.