مریم اطیابی- هر روز شاهد تخریب آثار تاریخی در گوشه و کنار این سرزمین هستیم. تخریبهایی که علی رغم تلاش متخصصان با بهانه های گوناگون اعم از اجرای طرحهای عمرانی مانند عبور لوله گاز و آب یا کشیدن جاده، عبور دکلهای برق، سدسازی یا بهانه های اجتماعی مانند جمع آوری معتادین، اقتصادی مانند ساخت برج و پاساژ به جای بناهای تاریخی و حتی مذهبی مانند گسترش حرمها یا امامزادهها و این اواخر حتا دفن شهدا آثار تاریخی را نشانه گرفته اند . این درحالی است که ما از تهاجم فرهنگی و تلاش برای جلوگیری از آن سخن می گوییم اما درعین حال بهترین منابع فرهنگی،تاریخی، دینی، معماری و....خود را با بهانه های مطرح شده در بالا از دست می دهیم . با سیاووش صابری - مدیرکل دفتر حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی- درباره وجوه حفاظت و پیشنهادات وی برای برنامه ششم توسعه به گفت و گو نشستیم. متن زیر قسمت نخست گفت و گو با اوست.
هنرنیوز: حفاظت از میراث فرهنگی چه وجوهی را شامل میشود؟
در بحث حفاظت از ميراث فرهنگي، فارغ از اينكه كداميك از اشكال و مراتب ميراث فرهنگي مانند آثار منقول، غير منقول يا ميراث معنوي و ناملموس است، بايد دقت كرد كه حفاظت مراتب و وجوه مختلف دارد نخست اين كه در جهانبيني مردماني كه در موضوع حفاظت از فرهنگ با اين قضيه درگير هستند بايد فهم شده باشد كه با چه هدف به تاريخ نگاه و به تظاهر آن توجه ميكنيم و در نگه داشتن آن تلاش داريم. اين قضيه دو وجه بسيار ساده دارد. با درك اين قضيه كه بشر براي ارتقاي كيفيت زندگياش تلاش ميكند و ظاهرا همه با اين قضيه موافق هستند؛ وجه نخست آن «كيفيت مادي زندگي» است كه در بخش عمدهي آن ممكن است فناوري و تكنولوژي با آن درجريان باشد و وجه دوم «كيفيت معنوي و غيرمادي زندگي» است كه آن بيشتر به ذهن انسان بر ميگردد و مسئوليت آن هم برعهدهي فرهنگ است. در كشوري مانند ايران كه سابقه تاريخي زيادي از تجارب مختلف آدمها از زيستن در اين حوزهي سرزميني وجود دارد، نمونههاي مختلفي از اين كيفيت زندگي، تجربه و ساخته شده است، بنابراين يك اثر تاريخي نه به واسطهي عناصري مانند طاق، گنبد، كاشيكاري و تزئينات معماري كه ما امروز در آن ميبينيم، بلكه از اين وجه كه تمام تجربهي انسان زمان خود را در ايجاد كيفيت بهتري براي زندگي در زمان خود نمايندگي ميكند، بسيار با ارزش است.
هنرنیوز: با توجه به شرايط موجود بناهاي تاريخي در كشور، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري چگونه بايد به اين دو وجه توجه كند؟
مدتهاست توجه لازم به يكي از اهداف مهم تشكيل اين سازمان يعني «عبرت از حركت فرهنگي انسان» آنهم براساس اساسنامهاش، نشده بود، بنابراين ما پذيرفتهايم كه انسان را داراي حركت و مسيري در حوزهي فرهنگ ميبينيم كه اين مسير علاوه بر فراز و فرودهايي كه دارد، براي همهي انسانهايي كه پس از انسان قبلي ميآيند،
” زماني كه فرزندان اين سرزمين به نشانيها و آدرسهاي فرهنگي ميروند اگر هويت فرهنگي برايشان در نقاط مختلف يادآوري نشده باشد، آنها با نشانهها ارتباطي برقرار نميكنند و رفته رفته آن نشانهها منقرض ميشوند، بنابراين نقش آموزش و دستگاههاي فرهنگي ما در موضوع حفاظت از ميراث فرهنگي بسيار برجسته است و صرفا با اعتبار و پول و درخواست كردن نميتوان با فرزندان اين مملكت تمام سابقهي معماري، هنري و فرهنگي را يادآوري كرد. “
عبرتانگيز است و آن مسير را تحليل ميكنند. اين با آموزههاي ديني ما بسيار تطبيق دارد و دربارهي سفر درگذشتههايمان تاكيد دارد تا با احوال گذشتگانمان نيز بيشتر آشنا شويم.
هنرنیوز: بحث حفاظت از میراث فرهنگی چه قدر حائز اهمیت است؟
از وجه صرفا تاريخي موضوع ممكن است اهميت زيادي نداشته باشد، اما از وجه معنوي آن اهميت زيادي دارد. آن در تفكر كشور ما كه داراي دين اسلام است توصيه شده و مورد توجه است و از سوي ديگر اين قضيه به شدت در ادبيات شفاهي و نگاه فرهيختگان ما به موضوع تاريخ مورد توجه قرار ميگيرد. زمانيكه كسي مانند خاقاني، ايوان مداين را ميبينند و آن را آيينه عبرت معرفي ميكند و درك زمان خود را از اين ايوان توصيف ميكند، در حالي كه بسيار پيش از زمان او ساخته شده اما در زمان او توانسته مايهي عبرت باشد كه او آن را ثبت ميكند، اين خود داراري اهميت است.
هنرنیوز: نقش اقتصاد در اين زمينه چه ميشود؟
در چنين ديدگاهي اقتصاد لزوما وجه نخست توجه به فرهنگ نيست، بلكه وجه اول توجه به فرهنگ از جنس فرهنگ است، ممكن است كه به پشتيبانها و سرمايههايي از جنس اقتصاد نياز داشته باشد، بنابراين آنها ابزار و امكاني براي پرورش اين قضيه محسوب ميشوند، نه عامل آن. اگر مردم يك كشور به چنين فهم و دركي از نقش ميراث فرهنگي خود در زندگي و در مقياس زندگي بشري پي نبرند طبيعتا كاري را ميكنند كه باعث عبرت نسلهاي بعدي ميشود، در واقع آنها در دورهي بعدي خود ميزان فهم از اين داستان را چه بخواهند يا نخواهند بر تاريخ سرزمين خود نقش ميكنند و نسلهاي پس از آنها، نقش آنها را كه ميزان فهمشان از زندگي زمان خود است را ميبينند و باز نسلهاي بعدي آن را واكاوي ميكنند.
بعيد به نظر ميرسد مردم، معماران، هنرمندان و كساني كه دست اندركار ساخت و ساز و ايجاد و توليد ميراث فرهنگي امروز ما در گذشته بودند هدفشان لزوما اين بوده كه براساس منشور «ونيز» يا «آتن» يا انواع توصيههاي بين المللي كاري را انجام دهند، بلكه آنها تلاش ميكردند بهترين كيفيت كه در زمان خود از زندگي ميتوانند تهيه كنند را فراهم كرده و به تمام وجوه آن در حد امكانات زمان خود توجه كنند، اين موارد امروز براي ما فوقالعاده ارزشمند به نظر ميرسد. در واقع اگر ما در امتداد آن تفكر بوديم يا حتي با آن شيب و سرعت قرار بود امروز ساخت و سازهايي داشته باشيم، به گمان ساخت و سازهاي امروز ما نيز از كيفيتي براي نسل آينده برخوردار ميشد كه ترجيح ميداد آنها را حفظ كند و بنابراين اين مايهي عبرت بودن هم چنان ادامه پيدا كند.
هنرنیوز: و نقش مردم؟
ما در طي روزها و زمانهاي مختلف، افراد مختلفي را با تخصصهاي متفاوت در شهرهاي مختلف ايران داريم كه ممكن است با يك اثر تاريخي روبه رو شوند كه هزاران سال پيش نيز افراد بسياري از افراد جامعه آن را ديدهاند، بنابراين هر كدام در زماني ديدهاند و پس از آن براساس فهمي كه نسبت به مساله داشتند ويژگيهاي آن اثر را فهم كردهاند. برخي ممكن است از شكوه و قدرت آن لذت برده باشند حتي برخي به ويژگيهاي هنري فكر كرده باشند و بخشي به رابطهي حكومت و مردم در آن زمان فكر كردند،
هر كس ممكن است براساس فهم و ظن خود از محيط پيراموني نسبت به اين اثر نگريسته باشد پس اين اثر به نحوي توانسته آئينهاي براي نشان دادن فهم زماني مردم باشد.
هنرنیوز: چگونه ميتوان به اين فهم رسيد؟
وقتي در يك آئينه مينگريد خود و هرآنچه كه پشت سرشماست را ميبينيد پس وقتي در آئينهي ميراث فرهنگي خود را نگاه ميكنيد ميتوانيد خود را و هر آنچه از گذشته باقي مانده را بينيد. اگر چشمهاي تيزبين و دقيقي داشته باشيد چيزهاي بيشتري را ميتوانيد ببينيد، اما اگر قدرت كمتري در اين زمينه داشته باشيد، چيزهاي كمتري را ميبينيد؛
بنابراين هر روزگاري مردمانش به ميزاني از فهم زماني خود بهره ميبرند. اگر امروزه ميبينيم كه در ساختوساز، معماري و شهرسازي ايجاد محيط مناسب براي زندگي اعم از شهر و روستاها موفق و كيفيت فضا برايمان دلچسب است و ديگران هم آن را تاييد ميكنند، پس ما موفق بودهايم. اما اگر به هر دليلي احساس كرديم اين، آني نيست كه بايد باشد و با مطلوبي كه در نظرمان بوده، فاصله دارد و حتي افرادي كه در اطرافمان هستند اين مطلوبيت را تشخيص نميدهند و به ما متذكر ميشوند كه اين فضا مطلوب نيست، بنابراين واقعيت آن است، آنچه كه محصور زمان ماست و آنچه كه محصول فهم نسل ماست، چيزي است كه دارد ساخته ميشود.
هنرنیوز:توجه به اين مساله بيشتر بر عهدهي مردم يا مسئولان است؟ در واقع كدام يك از اين دو بهتر ميتوانند به نهادينه شدن اين قضيه در سطح كشور كمك كنند؟
اين يك تكليف عظيم اجتماعي است، يعني اين تكليف در هر دو حوزهي مردم و مسئولان وجود دارد. همانطور كه ما نگران سلامت جسم خود هستيم
” اگر مردم يك كشور به چنين فهم و دركي از نقش ميراث فرهنگي خود در زندگي و در مقياس زندگي بشري پي نبرند طبيعتا كاري را ميكنند كه باعث عبرت نسلهاي بعدي ميشود، در واقع آنها در دورهي بعدي خود ميزان فهم از اين داستان را چه بخواهند يا نخواهند بر تاريخ سرزمين خود نقش ميكنند و نسلهاي پس از آنها، نقش آنها را كه ميزان فهمشان از زندگي زمان خود است را ميبينند و باز نسلهاي بعدي آن را واكاوي ميكنند. “
و مسئولان به فكر سلامت جامعه هستند، همينگونه نيز هر دو وجه بايد در رابطه با سلامت ذهن و سلامت فرهنگ جامعه توجه داشته باشند. بايد به اين فكر كرد كه ما با چنين ذخيره و ثروت عظيم از فرهنگ به راحتي ميتوانيم تضمين كنيم كه انواع و اقسام داروهايي كه در اختيار داريم، ميتوانند ذهن ما را معالجه و مراقبت كند تا بيمار نشود.
در واقع در درجه نخست «پيشگيري» قرار دارد. زمانيكه ما از چيزي ابراز نگراني ميكنيم مانند تهاجم فرهنگي، اگر دستمان از حوزهي فرهنگ پر است، ديگر در اين زمينه نگراني نداريم، مگر اين كه چيزي كه در در دستمان بوده را رها كرده باشيم و اكنون ديگر دستمان از هر ابزاري خالي است و نگران هستيم كه ببازيم.
هنرنیوز: يعني حفاظت از ميراث فرهنگي را بايد در وجه حفاظت از يك سرزمين هم ديد؟
قطعا چنين وجهي در مراتب مختلف حفاظت، در همهي بخشهاي كشور يعني بحث حفاظت از سرزمين نيز بايد ديده شود. همانطور كه امنيت سرزمين نياز به مراقبت و پاسداري دارد، عدهاي بايد از فرهنگ سرزمين مراقبت كنند. امنيت يك وجه كالبدي به معناي مرزهاي جغرافيايي، يك وجه ذهني به معناي مرزهاي فكري و يك وجه فرهنگي به نام مرزهاي فرهنگي دارد. اين نوع تقسيمبندي به معناي حوزههاي فرهنگي است كه تفاوت و تمايز نگاههاي انسانها به موضوع هستي و جهانبيني را نگه ميدارند و سعي ميكنند هر كدام كيفيت خود را نشان دهند و براي پذيرفتن اين نوع كيفيت «پيشنهاد» داشته باشند.
طبيعتا از كشوري مانند ايران كه موقعيت بسيار ويژهاي در جغرافياي سرزمينهاي كره زمين دارد به لحاظ مكان قرارگيري و يك موقعيت ويژه از نظر ويژگيهاي فرهنگي در دورههاي تاريخي، باستاني، پس از اسلام و پيش از اسلام، انتظار هست كه چنين نقشي ايفا كند. مشكلات متداول هر روزهي آدمها از جنس چيزهايي كه به اقتصاد مربوط ميشود از جمله آب، نان، مشكلات زندگي و معيشت چيزي كه ممكن است به فراموشي سپرده شود اين يك وجه از زندگي است، يعني وجهي كه به فرهنگ ميپردازد. اگر آب، برق و گاز قطع يا كم فشار شود بلافاصله در همان زمان متوجه ميشويم، هر روز داريم در اين زمينه براي صرفه جويي تذكر ميدهيم. اگر مردمان اهل اين سرزمين به فرهنگشان در اين سرزمين پايبند باشند، همه ميدانند كه صرفهجويي مصرف آب جزو ويژگيهاي فرهنگ سرزميني است كه در اقليم گرم و خشك واقع شده و آب برايش ارزشمند بوده و هميشه آن را به عنوان يك چيز مقدس مورد توجه قرار ميداده است.
هنرنیوز: اين تفكر در بحث ميراث ناملموس جاي خود را دارد، ارتباط آن با ميراث فرهنگي را چگونه مي توان برقرار كرد؟
در تفكر قبل و بعد از اسلام آب را مايهي طهارت و پاكيزگي از هر پليدي ميدانستند و با داراي قداست دانستن آن، نگهداري از آن شرط بود. بنابراين نظامي را برايش طراحي كردند و آن را با نام نظام «قنوات» شناساندند. نظام آبي قنوات نظام استحصال، نظام جمعآوري و نظام برداشت آب، همهي شواهد معماري اين قضيه موجود است. اگرچه اين قضيه به سختي نفسهاي آخر را ميكشد، اما نشان ميدهد مردمان اين سرزمين فرهنگ حفاظت از آب در اين سرزمين را به صورت عيني تجربه كرده و انجام دادهاند و اگر امروز ما به ارزش و اهميت آب پي نبريم و به آن بياحترامي كنيم،
نشان ميدهد كه با همان ويژگي و فرهنگ گذشته هم فاصله داريم، بنابراين كاري كه در عمل در حال انجام آن هستيم منطبق برهمان تفكري است كه داريم. اگر چه این تفكر خوب نباشد، پس تمام چيزهايي كه در واقع رخ ميدهد متاثر از نوع فرهنگ و نگاه ما به آن موضوع در زمان كنوني آنهاست كه بايد بدانند همان طور كه آنها درباره گذشته نقد و ارزيابي ميكنند دورهي آنها هم به پايان ميرسد و روزي آيندگان رفتار آنها را نقد ميكنند.
هنرنیوز: با اين توصيفات نخستين بخش حفاظت از ميراث فرهنگي را چگونه بايد تعريف كرد؟
اولين و مهمترين وجه حفاظت اين است كه چنين مطالبهاي همان طور كه درباره آب گاز و برق است دربارهي ميراث فرهنگي هم باشد. اگر دولت بخواهد چنين ادعايي كند كه من قرار است يا ميتوانم تمام آثار ميراث فرهنگي و تاريخي ايران را در طول همهي هزاران نسلي كه براين كشور گذشته، به تمامي حفاظت و احيا ميكنم و در حدود ده سال آينده به مردم تحويل دهم، اين يك ادعاي گزاف است.
چون علاوه بر زمان چندين هزار سالهاي كه براي خلق اين آثار صرف شده، نه يك نفر كه صدها نفر هم در آن دخيل بودهاند، بنابراين آنها فقط متعلق به نسل كنوني نيستند، بلكه اين ثروت فرهنگي در جامعهي ايران به نسلهاي آينده نيز تعلق دارد، همانطور كه بسياري از محوطههاي باستانشناسي ما به عنوان ذخيرهي فرهنگي نسلهاي بعدي اساسا لزومي به كاوش ندارند، آيندگان هم
” اولين و مهمترين وجه حفاظت اين است كه چنين مطالبهاي همان طور كه درباره آب گاز و برق است دربارهي ميراث فرهنگي هم باشد. اگر دولت بخواهد چنين ادعايي كند كه من قرار است يا ميتوانم تمام آثار ميراث فرهنگي و تاريخي ايران را در طول همهي هزاران نسلي كه براين كشور گذشته، به تمامي حفاظت و احيا ميكنم و در حدود ده سال آينده به مردم تحويل دهم، اين يك ادعاي گزاف است. “
بايد مطالعات زمان خود را با كيفيت بهتري در اين گونه مكانها انجام دهند. اين كه دولت بخواهد تمام ميراث و فرهنگ يك مردم را نگهداري كند، يك ادعاي صحيح نيست، اما اين كه بگويد من سعي ميكنم برنامهريزي و سياستگذاري كنم تا اين مسير محقق شود، كار صحيحي است. همانطور كه مردم از دولتمردان و دستاندركاران قانوني براي ملزومات زندگي عادي خود از جمله آب، برق و گاز توقع دارند تا تامين شود و در اين زمينهها پرسوجو ميكنند، همان وضعيت هم بايد دربارهي فرهنگ داشته باشند. يعني بتوانند تضمين كنند كه فضاي روح و سلامت روح همراه با سلامت جسم آنها تضمين شود.
هنرنیوز: چند درصد از اين وظايف فقط برعهدهي متولي ميراث فرهنگي كشور، يعني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است؟
آنچه كه در حوزهي مسئوليتها متوجه حفاظت از ميراث فرهنگي است؛ آن است كه ابعاد حفاظت از ميراث فرهنگي صرفا در يك دستگاه خلاصه نمي شود.
وقتي ميخواهيم يك شهر تاريخي را نگه داريم آن فقط در، ديوار، گچبري و چند طاق و قوس نيست، بلكه نگهداري از يك شهر تاريخي خود داستاني است كه روايت زندگي مردم شهر را از گذشتههاي دور تا امروز بيان ميكند و اين داستان كيفيتهايي از حضور را نشان ميدهد كه همهي نسلها وقتي آنها را ميبينند دوست دارند، براي نگهداشتناش تلاش كنند و به نسلهاي بعدي به عنوان يك تجربه موفق زندگي آدمها در شهر نشان دهند.
هنرنیوز: به نظر ميرسد برخي ساختوسازهاي در حال انجام در سطح كشور به خصوص در عرصه و حريم آثار تاريخي، به نوع نگرش و ديد مردم نسبت به اين قضيه كه وجود فلان اثر معنا ندارد و دنيا در حال دگرگون شدن است!
ما وقتي درباره معماري و شهرسازي اسلامي صحبت ميكنيم فارغ از مجادلات سر واژگان و تعاريف توجه خود را به اين نكته جلب ميكنيم كه تضمين كنيم كيفيت زندگيمان با يك جهانبيني متعالي نسبت دارد. اگر ساخت و سازها منجر به اين ميشود كه بديعيترين شواهد چنين جهانبيني مخدوش شده و از بين ميرود ما نميتوانيم چنين ادعايي را داشته باشيم كه به خوبي معماري و شهرسازي خود را نگه ميداريم. يك موضوع ديگر كه درباره ثبت آثار تاريخي وجود دارد، ثبت يك اثر تاريخي است، كه چه فرايندي براي آن وجود دارد؟
نسل حاضر نميتواند بگويد تمام ارزشهاي دوره خود و پيش از خود را شناختم و تا امروز همه چيز تمام شده است هر لحظه كه او درباره موضوع هنر، معماري و فرهنگ فكر ميكند ارزشهاي جديدي براي او مشهود ميشود و بايد او اطلاعات خود را دقيق كند نبايد به ظن اين كه آن اثر در فهرست آثار تاريخي ثبت نيست، نميتوان و نيازي به حفظ آن نيست. در يك شهر هزينهها و درآمدهاي شهر طبيعتا توسط سازماني مثل ميراث فرهنگي يا دولت،اساسا نه وصول ميشود و نه امكان انجام آن وجود دارد. بنابراين نقش مديريتهاي شهر و روستاها به اين ترتيب ميتواند پررنگ شود. بسياري از افراد در يك شهر ساختمان ميسازند، بخشي ساختمانها دولتي و بخشي خصوصي و توسط مردم ساخته ميشوند. اين ساختمانهاي در دست ساخت، اگر امروز با بهترين كيفيت معماري ممكن زمان خود ساخته نشود چيزهايي را ميآفريند كه قابل دفاع نيست و نسلهاي بعد هم لزومي در حفظ آن نميبينند، بنابراين ما فرصتهاي امروز راهم براي ساخت يك معماري فاخر و در خور براي شهرهاي تاريخي از بين ميبريم، چه برسد به اين كه فرصتهاي گذشته را حفظ كنيم.
نگاه حفاظت به ساختمان به واسطهي اين كه ما انرژي و زبالهي كمتري توليد و مصرف ميكنيم و هر تخريب و نوسازي خود هزينههايي بر مردم كشور تحميل ميكند، حتي در مورد ساختمانهايي كه ممكن است ازديد ما ارزش تاريخي هم نداشته باشند. در واقع تخريب و نوسازي بايد به تفكر بهسازي، بهتر كردن، تكميل كردن و اصلاح نواقص گذشته تبديل شود نه بريدن و دوباره از نوساختن.
هنرنیوز: فرصتسوزي و نهايتا تخريب بناهاي تاريخي در موارد زيادي به كمتوجهي سازمان ميراث فرهنگي بازميگردد، مانند بالا آمدن سطح آبهاي زيرزميني در بسياري از شهرهاي ايران و نمونهي جديد آن در كرمان و حتي خيلي قبلتر از آن در سبزوار.
در بسياري از شهرهاي ايران، مشكل بالا آمدن سطح آبهاي زيرزميني كه با فاضلاب شهر يعني با چاههاي جذبي كه مردم در شهر ايجاد كردند و پس از آن متاسفانه به سيستمهاي زيرزميني آبها مثل قنوات وصل شده، در هم آميختند. اين اتفاق باعث شد كه در بخش سنتي و كهن شهر كه عموما در عمق است يا سازههاي سنگيني به لحاظ معماري وجود در آن وجود دارد، با توجه به اينكه آنها بناهاي
” همانطور كه مردم از دولتمردان و دستاندركاران قانوني براي ملزومات زندگي عادي خود از جمله آب، برق و گاز توقع دارند تا تامين شود و در اين زمينهها پرسوجو ميكنند، همان وضعيت هم بايد دربارهي فرهنگ داشته باشند. يعني بتوانند تضمين كنند كه فضاي روح و سلامت روح همراه با سلامت جسم آنها تضمين شود. “
تاريخي هستند و جزرهاي وسيع دارند و روش انتقال بارشان ثقلي است، باعث تخريب بناهاي تاريخي ميشود،چون آبها و فاضلاب مازاد از بخشهاي تاريخي بيرون ميآيند، اين باعث تخريب كل بخش تاريخي شهر ميشود. طبيعتا سازمان ميراث فرهنگي نميتواند همهي نظام سنتی جمع آوری فاضلاب و نظام توزیع آب را احيا كند و خيالش راحت باشد كه فردا كسي به آنها كاري ندارد و بخش تاريخي شهر از اين مساله نجات پيدا كرده است.
هنرنیوز:در ظاهر هر گاه دربارهي ميراث فرهنگي صحبت ميشود، همه به اين قضيه اعتقاد دارند كه فرهنگ و ميراث فرهنگي از يكديگر تاثر گرفتهاند، در حالي كه هر كسي به راحتي نميتواند اين دو را به هم تعميم دهد!
زماني كه فرزندان اين سرزمين به نشانيها و آدرسهاي فرهنگي ميروند اگر هويت فرهنگي برايشان در نقاط مختلف يادآوري نشده باشد، آنها با نشانهها ارتباطي برقرار نميكنند و رفته رفته آن نشانهها منقرض ميشوند، بنابراين نقش آموزش و دستگاههاي فرهنگي ما در موضوع حفاظت از ميراث فرهنگي بسيار برجسته است و صرفا با اعتبار و پول و درخواست كردن نميتوان با فرزندان اين مملكت تمام سابقهي معماري، هنري و فرهنگي را يادآوري كرد. چگونه يك فرزند ايراني با ابوعلي سينا و خيام و فردوسي آشنا ميشود؟ چگونه در سنين مختلف ميتواند با نقش فردوسي در فرهنگ و ادبيات ايران آشنا شود؟ وقتي كودك است به يك شكل، زمانيكه نوجوان ميشود به وجهي تا جواني و كهنسالي. حال اگر تذكر و فرصت فهم موضوع در شكلهاي مختلف در اختيارش قرار نگيرد، به مرور به روزگاري ميرسيم كه تعداد كساني كه از شعراي كشورمان شعر در ذهنشان است روز به روز كمتر ميشود و فضاي مجازي هم به اين موضوع دامن ميزند.
وقتي فضاي ذهني ادبي ايران فراموش ميشود، حتما موارد نظير آن مانند فضاي معماري و شهرسازي هم فراموش ميشود. چون آنچه در ذهن فرد نقش بسته منجر ميشود كه در عين آن يك نتيجه عملي هم وجود داشته باشد و آن موضوع حذف ميشود. در مواجه با بسياري از افراد، وقتي ميگوييم كه فلان بنا يا شي ارزشمند است و بايد حفظ شود، اين سوال در ذهنشان ايجاد ميشود كه آن به چه دردي ميخورد؟ و چرا بايد آن را نگه داريم؟ آن چه دردي را از ما دوا ميكند؟ اين نوع از صحبتها يعني اين كه او هنوز درد نبود فرهنگ از اين نوع را احساس نكرده كه به فكر مداوايش باشد. بنابراين ما اگر به وجوه يك پارچه و گستردهي حفاظت توجه نكنيم و اگر نهادهاي مختلفي كه ميتوانند در اين موضوع موثر باشند به اين يكپارچگي موثر دقت نكنند به رابطهاي كه ادبيات با معماري و طبيعت با شهرسازي دارد و اين نوع از موارد و ساخت وسازهاي در حال انجام و سيطره و نگاه سوداگرانه به زمين و مسكن به صورت يك زنجيرهي يكپارچه توجه نشود، ما به هر قسمتي توجه كنيم آن كافي نخواهد بود و به آن مسئول و مدير و خرده سيستمي كه تلاش ميكند اتفاقات خوبي را رقم بزند، موكول است.
بنابراين اگر بخواهيم بفهميم كه نگاهمان به فرهنگ سرزمينمان چگونه است به جاي اين كه به ادعاهايمان مراجعه كنيم، بايد نگاه كنيم كه شهر و روستا را چگونه ميسازيم؟ اگر خوب بود قابل دفاع است وگرنه بايد مشكل برطرف شود.
هنرنیوز: در سطح كشور و توجه دولتمردان مانند قانون اساسي چگونه ميتوان به اين قضيه پرداخت؟بسيار اميدوارم كه صاحبنظران دربارهي اين موضوع فكر كنند كه مثلا در قانون برنامهي ششم بايد جايگاه ميراث فرهنگي چه طور تعريف شود؟
در رابطهي اين برنامه با كل نظام مديريت كشور در همهي حوزهها به اين جهت كه در واقعيت ميراث فرهنگي متعلق به همه است، همهي آن كساني كه امروز هستند و همه كساني كه امروز حضور ندارند و براي آينده خواهند بود بايد براي آيندگان هم حق و تكليف فراهم كنند، به علاوه حق و تكليفي كه از گذشته بر دوش ما وجود دارد، نيز در اين زمينه حائز اهميت است. يك بخش خيلي روشن در يك ادبيات اجرايي و توصيفي توجه به موضوع قانون برنامهي ششم توسعه براي ميراث فرهنگي كشور است. اگرچه كه مسئولان دربارهي برخي از اين موارد فكر ميكنند، اما اين گفتوگو بايد توسط فرهيختگان، دانشگاهيان و علاقمندان به حوزهي ميراث فرهنگي شكل بگيرد تا زنجيرهي يكپارچه حفاظت به مرور كامل شود، بخشهايي كه آسيب ديدهاند، ترميم شود و تعادل در حلقهی حفاظت از حوزهي فرهنگ را مقدور كند.
ادامه دارد...