تنوع لحن و پختگی نثر در «اسرار انجمن ارواح»
 
تاريخ : دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۵۳
نشست نقد و بررسي كتاب «اسرار انجمن ارواح» نوشته چيستا يثربي عصر روز گذشته 17 مرداد در سراي اهل قلم برگزار شد. در اين نشست عنوان شد، قصه‌هاي اين مجموعه تنوع لحن دارد و نشان مي‌دهد اين نويسنده به مرحله پختگي در نثر، ساختار و زبان رسيده است.

به گزارش هنرنيوز به نقل از ايبنا، اين نشست با حضور احسان عباسلو، مترجم و منتقد، حسن محمودي، ‌منتقد و نويسنده و چيستا يثربي، ‌نويسنده و كارگردان برگزار شد.

در ابتدا عباسلو توضيحي درباره كتاب «اسرار انجمن ارواح» ارايه كرد و گفت: اين مجموعه شامل 22 قصه است كه برخي از آنها در حوزه سينما مورد استفاده قرار گرفته است.

وي ادامه داد: واقعي بودن قصه‌ها از ويژگي‌های اين مجموعه است كه براساس رويدادهاي زندگي نويسنده و اجتماع شكل گرفته و حقيقت بيروني هم دارد.

به گفته عباسلو، اين مجموعه به لحاظ فرم و محتوا مي‌تواند به دو بخش تقسيم شود كه ممكن است به لحاظ فرم خيلي گوياي كليت كار نويسنده نباشد؛ ولي از نظر محتوا همه داستان‌ها مضامين مشخصي دارند كه تنهايي، عدم درك متقابل، فاصله بين نسل‌ها و عشق از شاخصه‌هاي آن است. وي ادامه داد: برخوردهايی كه جوامع با زنان دارند در عمده داستان‌هاي اين نويسنده ديده مي‌شود. از اين رو بيشتر شخصيت‌های كتاب را زنان تشكيل مي‌دهند زناني كه هميشه اسير تنهايي، ترديد، عشق خود به خانواده هستند پس در ظاهر و باطن زيرين اين مجموعه دغدغه خاطر يك زن ديده مي‌شود.

عباسلو افزود: جهان قصه يثربي به دو دسته مجازي و واقعي تقسيم مي‌شود. در ظاهر روابط خوب و موفقي ديده مي‌شود ولي در لايه‌هاي زيرين تمام رابطه‌ها به ياس و نااميدي ختم مي‌شود.

وي توضيح داد: مضمون اين داستان‌ها عمدتا شبيه هم است ولي به لحاظ مضموني و فرم پراكنده هستند كه البته نقطه ضعف محسوب نمي‌شود. تنوع داستان‌هاي اين مجموعه مخاطب را به جلو مي‌برد و مخاطب را خسته نمي‌كند. پراكندگي داستان در اين مجموعه موجب جذب وسيع مخاطب مي‌شود و داستان‌ها حالت جهان شمولي پيدا مي‌كند.

عباسلو معتقد است، در برخي از داستان‌ پيام محوري متن را دچار ضعف كرده و وقتي مضمون و پيام در اولويت قرار گرفته فرم از دست رفته است.

وي گفت: شخصيت‌هاي اين نويسنده بسيار قابل لمس هستند و در متن زندگي واقعي قرار دارند با آنها زياد برخورد كرده‌ايم به اين جهت با خيلي از داستان‌ها مي‌توان ارتباط برقرار كرد.

عباسلو بخشي از كتاب «اسرار انجمن ارواح» را براي حاضران خواند.

در ادامه يثربي توضيح داد: اين كتاب پس از مجموعه «سلام خانم جنيفر لوپز» و «من آناكارنينا نيستم» سومين مجموعه‌اي است كه از من منتشر مي‌شود و در حال حاضر مشغول نوشتن داستان «جمعه‌ها از عشق مي‌ميرند»ام كه راجع به سه سال از زندگي يك زن است.

وي با ذكر خاطره‌اي، گفت: در دوران دبستان معلم كلاس بي علت مرا از كلاس بيرون كرد و من نيز راجع به رفتار، چهره و لهجه او متني نوشتم و به ديوار مدرسه چسباندم چون اين تنها روش دفاع من بود. پس قصه نوشتن من از كلاس دوم دبستان آغاز شد از جبر روزگار نويسنده شدم ولي از آن به بعد فقط مي‌نوشتم تا زندگي كنم. قصه‌نويسي تنها حربه من براي زنده بودن است.

يثربي توضيح داد: نويسنده شدم چون وسيله دفاع من بود اگر ننويسم احساس مي‌كنم لحظه‌اي نمي‌توانم نفس بكشم. من از طريق قصه و از راه كلمات زندگي مي‌كنم و لذت مي‌برم.

وي ادامه داد: قصه‌هاي من در اين كتاب بسيار متنوع است چون در يك برهه زماني نوشته نشده برخي از آنها در مطبوعات منتشر شده كه الان از آوردن آنها در اين كتاب پشيمان هستم چون سطحي به نظر مي‌رسد و فرصت پروراندن اين قصه‌ها نبود. ولي در باقي قصه‌ها تغيير و تحول روحي من آشكار است. البته خودم تفاوت داستان‌هاي اين مجموعه را دوست دارم.

يثربي افزود: بسيار گفته مي‌شود داستان‌هاي من زنانه است خوب من زن به دنيا آمده‌ام و واقعيت دنياي زنان را بيشتر مي‌شناسم ولي در نوشته‌هاي اخير به مردها هم پرداخته‌ام چون از آقايان كمك‌هاي بيشتري ديده‌ام. يك زماني ديدگاه من اين بود كه مردها سياهند ولي الان نه.

در ادامه محمودي گفت: يثربي در حوزه‌هاي زيادي فعال است؛ نمايشنامه، شعر، فيلمنامه و داستان و نوشته‌هاي درخشاني از او خوانده‌ايم.

وي افزود: داستان‌هاي «اسرار انجمن ارواح» به لحاظ ساختار، روايت فضا و مضمون بسيار پراكنده است و با هم فاصله دارد كه نيازمند يك دسته‌بندي است. هرچند اين پراكندگي مي‌تواند سليقه‌هاي متفاوتي را جذب كند. كتاب واكنش‌های مختلفي در پي داشته كه حاصل سليقه‌های گوناگون مخاطب است.

محمودي به نويسنده توصيه كرد اين مجموعه بايد در دو يا سه جلد چاپ مي‌شد تا تاثير بيشتري بر مخاطب مي‌گذاشت.

به اعتقاد اين منتقد، قصه‌هاي اين مجموعه تنوع لحن دارد و نشان مي‌دهد اين نويسنده به مرحله پختگي در نثر، ساختار و زبان رسيده است.

وي معتقد است، برخي از قصه‌هاي اين مجموعه چون «سيندرلا»،‌ «مرد تاريكي» و «كوتاه كردن موي مرده» فوق‌العاده جذاب هستند و موضوع ازلي و ابدي دارند و مي‌توانند در هر زمان و مكانی رخ دهند.

محمودي گفت: برخي از داستان‌هاي مجموعه ساختار افسانه‌اي مدرن دارد و قصه‌هاي زيبايي است كه در داستان‌نويسي امروز خيلي با آن برخورد مي‌شود ولي در ادبيات جهان بسيار مورد توجه است.

وي داستان «كوتاه كردن مرد مرده» را منحصر به فرد دانست و افزود: از ديدگاه و از زاويه اين داستان بايد بيشتر استفاده كرد. داستان «حيات خلوت» نيز بي‌نقص و عيب است و مخاطب با خواندن آن لذت مي‌برد.

محمودي با بيان اينكه داستان «ورشكسته» به لحاظ ساختاري با داستان‌هاي ديگر فرق مي‌كند، گفت: يكسري داستان‌های اين مجموعه ساختار ساده دارند و مي‌توان گفت ساختار و مضمون عجين شده است و پختگي داستان در آنها مشهود است كه حجم عمده كتاب را دربرمي‌گيرد.

محمودي گفت: يثربي در نوشته‌هايش درباره يك زن و يك دختر مي‌نويسد. يك مرد هم هميشه غايب است. اين داستان‌ها سرشار از حس تنفر نسبت به مرد است كه در همه قصه‌ها وجود دارد و بسيار غير منصفانه است.

وي افزود: در قصه «ورشكسته» مرد قابل باور است و برخورد زن و مرد قابل درك است. فكر مي‌كنم نويسنده براي نوشتن اين اثر وقت بيشتري گذاشته است.
کد خبر: 14953
Share/Save/Bookmark