نبود خلاقیت، جذابیت و تازگی در روایت
به بهانه پخش مجموعه «شب‌های روشن»؛
نبود خلاقیت، جذابیت و تازگی در روایت
مجموعه چند قسمتی «شب‌های روشن» به دور از هر نوع خلاقیت، جذابیت و تازگی در ساختار و روایت خود داستان خود را براساس موضوعات امتحان پس داده یعنی مخفی کاری و پنهان کاری در زندگی خانوادگی و زناشویی و دروغگویی برای مخاطب بیان می‌کند.
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۱۳

مجموعه چند قسمتی «شب‌های روشن» در شب‌های قدر به جای مجموعه تلویزیونی «دودکش» روی آنتن شبکه اول سیما رفت، این سریال به کارگردانی «مجید مظفری» وبه قلم «فلورا سام» روایت زندگی زنی به نام «نرگس» با بازی «فلورا سام» بود که پسر پنج ساله خود را از دست داده و بعد از گذشت یک سال هنوز پیراهن سیاهش را در نیاورده و افسرده است. در چنین شرایطی وی متوجه می‌شود که همسرش «علیرضا» با بازی «حسن جوهر چی» در سال‌های دانشجویی و پیش از ازدواج با او به صورت مخفی با دختری ازدواج کرده و از او صاحب یک دختر شده است. مرد پس از ده سال از داشتن این دختر خبردار می‌شود، زمانی که مادر دختر از دنیا رفته و او بی‌سرپرست مانده و باید سرپرستی فرزندش را برعهده بگیرد.

در همین حین، علیرضا مشکل ریوی هم پیدا می‌کند به گونه‌ای که باید پیوند ریه انجام دهد تا زنده بماند. براثر اتفاقاتی پای دختر علیرضا به زندگی آن‌ها باز می‌شود و ادامه داستان که نویسنده و کارگردان این مینی سریال تلاش می‌کنند به هر طریقی شده بتوانند مخاطب را سرگرم کنند و حقیقت‌ها آشکار شود. فلورا سام، نویسنده و بازیگر نقش نرگس در سریال «شب‌های روشن» سابقه نویسندگی و کارگردانی آثار مناسبتی چون: «ناز و نیاز»، «تا رهایی» و «راز پنهان» را دارد و این اثر هم مانند اکثر مجموعه‌های تلویزیونی او به تهیه‌کنندگی همسرش مجید اوجی تهیه شده است و آن‌ها تلاش کرده‌اند که بتوانند داستا و روایت جدیدی را برای مخاطب امروز تلویزیون فراهم آورند.
در واقع این مجموعه تلویزیونی از پس دادن تاوان گناهان و اعمال آدم‌ها در اثر مخفی کاری و گناه سخن می‌گوید. اینکه هیچ راه فراری از گذشته مخفی شده نیست و هرکسی باید روزی همه اشتباهات خود را جبران کند که بتواند در راه خوشبختی و سربلندی گام بردارد. کارگردان این سریال «مجید مظفری» دراولین ساخته تلویزیونی خود درمقام کارگردانی کوشش می‌کند که بتواند تصویری قابل باور از مردم و همچنین باورهای انسانی و دینی آن‌ها برای مخاطب ترسیم کند، به گونه‌ای که مخاطب از تماشی آن لذت ببرد.
مجید مظفری در سینما و تلویزیون کشورمان بازیگری چهره و شناخته شده است و در اولین تجربه کارگردانی خود کوشش کرده که بتواند مخاطب امروز تلویزیون را که به دلایل مختلف دیگر انگیزه‌ای برای تماشای مجموعه‌های تلویزیونی و تله فیلم‌های کلیشه‌ای و تکراری به لحاظ مضمون ندارد را وادار به تماشای سریال تلویزیونی کند. اما باید گفت این مینی سریال با توجه به استفاده از مضمون کلیشه‌ای و همچنین فضا سازی‌های خاص خوداش نمی‌تواند به درستی فیلم نامه به ظاهر متفاوت خود را برای مخاطب امروز تلویزیون روایت کند. تاجایی که فارغ از هرنوآوری، خلاقیت و جذابیتی در ساختار، روایت و فیلمنامه مجموعه‌های تلویزیونی قصه‌های خود را براساس موضوعات امتحان پس داده یعنی مخفی کاری و پنهان کاری در زندگی خانوادگی و زناشویی، خیانت و دروغگویی برای پر کردن آنتن برای مخاطب به تصویر می‌کشد. اصولا در اکثر سریال‌ها و تله فیلم‌های امروز تلویزیون می‌توان به این نکته مهم پی برد که داستان و قصه آثار رفته رفته به سمت سطحی نگری در زندگی و همچنین نگاه مبتدیانه به برخی از مسائل منفی سوق پیدا کرده است.
مجموعه تلویویونی «شب‌های روشن» نیز به قلم «فلورا سام» با استفاده ازموضوع ازدواج اول و مخفی کاری مرد از زن دوم بتواند روایت جذابی را برای جلب نظر مخاطب فراهم آورد. اما باید گفت که در طی این سال‌ها فلورا سام در اکثرآثار تلویزیون که برای سیما نوشته به یک نوع خط داستانی کلیشه‌ای و تکراری رسیده است. به عنوان مثال در مجموعه تلویزیونی «توطئه فامیلی» سام به عنوان فیلمنامه نویس تلاش کرده که بتواند اثری کمدی را با موقعیت‌های کمیک خلق کند. اما به نظر می‌رسد که موقعیت‌های به کاراکتر‌ها تحمیل شده‌اند و اصل داستان هم کمی غیرقابل باور به نظر می‌رسد و به همین دلیل مخاطب نمی‌تواند با کلیت اثر ارتباط درستی برقرار کند. ما در این سریال با لایه‌ای سطحی از نقش‌آفرینی بازیگرانی مواجهیم که فقط درنقش‌های مختلف به تکرار ضعیف نقش‌های خود می‌پردازند. تا جایی که تعدد کارکتر‌ها و فضاسازی‌های متفاوت و متعدد نیز نمی‌تواند این اثر را از ورطه سقوط نجات دهد. هرچند کارگردان این سریال «رامبد جوان» نمره قابل قبولی را دریافت می‌کند اما فیلمنامه این اثر مشکلات خاصی خود‌اش را دارد. متن ضعیف این سریال نه تنها کارگردان، بلکه بازیگران این سریال را هم در کلیشه‌های آشنا فرو برد.
بنابراین می‌توان گفت با توجه به اینکه فیلمنامه همیشه و در طول این سال‌ها در سینما و تلویزیون ما از جمله دلایل اصلی پایین بودن کیفیت و تولیدات برای جذب مخاطب بوده است، تاجایی که این روز‌ها نبود جذابیت در آثار تلویزیونی و سینمایی باعث ریزش مخاطب در هردوی این رسانه‌ها شده است. و مخاطب ما هم به ناچاربرای اینکه بتواند برای سرگرمی و تفریح خود رسانه‌ای را جایگزین کند، تنها راه دست یافتن به سرگرمی و تفریح را در رفتن به سمت تماشای شبکه‌های ماهواره‌ای دانسته است.
شب‌های روشن به دلیل داشتن فیلمنامه ضعیف و سطحی در تعریف قصه‌اش برای مخاطب نمی‌تواند جذابیت‌های لازم را خلق کند. تاجایی که مخاطب با کارکتر‌ها و شخصیته‌ای ناکام و ناپخته‌ای مواجه است که درعین حال که برای مخاطب قابل باور نیستند، پرداخت درستی نیزنشده‌ و در حد‌‌ همان تیپ‌‌های آشنا یعنی کارکترهای مثبت و منفی تبدیل می‌شوند.
در طی این سال‌ها بسیاری از مضامین دینی و مذهبی در سینما و تلویزیون ما به دلیل تاکید در ساخت و همچنین پرداخت ضعیف و سطحی به نوعی تازگی و جذابیت خود را ازدست داده‌اند و نتوانسته‌اند به درستی برای مخاطب معرفی شوند. ضمن اینکه اکثرآن‌ها در اثرپرداخت ضعیف و سطحی رفته رفته تاثیرمنفی روی مخاطب گذشته است. درکنار فیلمنامه ضعیف این سریال باید ازبازیهای کلیشه‌ای و ضعیف این سریال هم یاد کرد که بدون هیچ گونه خلاقیتی فقط بازیگران آن مدام دیالوگ می‌گویند تا مخاطب را جذب و سرگرم کنند.

کد خبر: 62013
Share/Save/Bookmark