به گزارش هنرنیوز؛ روزنامه «وقایع اتفاقیه» در ادامه مینویسد: پیش از این و در بیشتر ایام سال به لطف برنامههای ضعیف و تکراری تلویزیون، جامجمیها قافیه را به شبکههای ماهوارهای باخته بودند و با اینکه غالب مخاطبان و کارشناسان روی ضعف محتوایی شبکههای فارسیزبان ماهواره تأکید داشتند اما به نظر میرسید در انتخاب بین بد و بدتر، این ماهواره باشد که تلویزیون و برنامههای نهچندان خلاقانهاش را کنار میزند.
کمکم تلویزیون رقیب تازهای پیدا کرد که از فضای مجازی میآمد و این میتوانست خبر بدی برای مدیران جامجم باشد. با رویکرد غالب مردم به فضای مجازی و سرککشیدن مردم در دنیای بیحد و مرز اینترنت، شبکههای اینترنتی صاحب مجوز هم شروع به تولید محتواهایی جذاب و سرگرمکننده کردند تا در سرزمینی که برخلاف بسیاری از جاهای دنیا، محدودیت ترافیک دانلود اجازه استفاده دلخواه از اینترنت را نمیدهد، مردم قید گیگهای مصرفیشان را بزنند و پای گفتوگوهای جذاب و ویدئوهای سرگرمکنندهای بنشینند که متأسفانه تلویزیون با خط قرمزهایش قادر به ساخت آنها نبود.
در همین فضا و با نزدیک شدن به فضای انتخابات مجلس شورای اسلامی، تصور میشد برای ترغیب مردم به حضور در پای صندوقهای رأی، تلویزیون تکانی به خود بدهد و شور و اشتیاق عمومی را برای حضور در پای صندوقها برانگیزد اما حتی در این زمینه هم سیاستهای تکراری و اقدامات کلیشهای شوری برنیانگیخت و برعکس آنچه خارج از فضای رسمی تلویزیون در شبکههای مجازی منتشر شد، به مراتب مخاطب بیشتری داشت. این اتفاق البته در اصل مسأله هم تفاوتهایش را نشان داد و آنچه بیرون از تلویزیون منتشر شد، کارکرد بیشتری داشت و میلیونها شهروند را برای تعیین سرنوشت خودشان برای شرکت در انتخابات مجلس ترغیب کرد.
به دنبال این داستان و آنچه درباره رقیب تازه تلویزیون در شبکههای اجتماعی مجوزدار مطرح شد، مدیران سیما اولین راهکاری که به ذهنشان میرسید، خیلی زود اجرایی کردند تا در روزهای بیپولی و فقدان بودجه مناسب برای ساخت برنامههای پرمحتوا و پرمخاطب - به گمان خودشان - فاصلهشان با مردم را کمتر کنند.
راهکار جامجمیها بازگرداندن مجریان موفق چند سال اخیر به تلویزیون و استفاده از آنها در راستای جذب مخاطب بود. آنها البته با یک تیر دنبال دو نشان بودند و تا حدودی به هدفشان هم رسیدند. هدف اول جامجمیها رضا رشیدپور بود که با برنامه «دید در شب»، شبکه اینترنتی آپارات و گفتوگوهای جنجالیاش با میهمانهایی مانند محمدجواد ظریف، الهام چرخنده، امیرحسین مقصودلو، سحر قریشی، شقایق فراهانی و ... بازتابهای بسیارش در فضای مجازی داشت و به عنوان یک مجری برنامهساز موفق مورد توجه مخاطب قرار گرفته بود. بههمینخاطر رشیدپور، بعد از هفت سال دوری از اجرای زنده در تلویزیون، به ناگاه در ایام نوروز با برنامه گفتوگومحور «صفر- صفر» به آنتن زنده برگشت و همان رویه «دید در شب» را البته با محدودیتها و خط قرمزهای مختص تلویزیون پیش گرفت.
بازگشت رشیدپور به تلویزیون فوقالعاده ناگهانی و به شرط کنارگذاشتن «دید در شب»، رسانه جریانساز فضای مجازی انجام شد و حضور در «صفر- صفر» آنقدر آنی و عجولانه رخ داد که از آیتمها و دکور این برنامه زنده مشخص بود همه چیز خیلی سریع و شتابزده رخ داده است.
بهدنبال این اتفاق قرار است رشیدپور در یک مجله بامدادی که از اردیبهشت روی آنتن شبکه سوم میرود، حضور داشته باشد تا تلویزیون مانند گذشته دچار اشتباه نشده و از تواناییهای این نیروی خودساخته نهایت بهره را ببرد.
فرزاد حسنی، دیگر مجری توانمندی بود که بعد از مدتها به تلویزیون برگشت و در راستای سیاستهای پیشگفته جامجم روی آنتن زنده حاضر شد. هر چند قرار بود حسنی از آبان سال گذشته و با برنامه ترکیبی اکسیر روی آنتن بیاید اما با چند ماه تأخیر و در آستانه سال نو و در برنامه «سهستاره» از بازگشت قریبالوقوعش در قالب یک برنامه تازه خبر داد. حسنی که همراه با همسر سابقش آخرینبار در اجرای برنامه زنده تحویل سال ۹۲ روی آنتن دیده شده بود، روز ۱۲ فروردین با اجرای ویژه برنامه روز جمهوری اسلامی در برج میلاد و مزهپرانیهای همیشگیاش، بعد از سه سال به تلویزیون برگشت. او که در چند ما اخیر حضور فعالی در رادیو داشت، قرار است در ماههای آتی حضور فعالی در سیما داشته باشد.
استفاده از احسان علیخانی، در یک جنگ شبانه هم در راستای سیاستهای تازه مدیران جامجم صورت گرفت. علیخانی که با طرح و اجرای این برنامه سیل پیامک را به سوی سیما روانه کرد و در شلوغیهای اسفند با ایجاد رقابت بین مجریان، گزارشگران، بازیگران و برنامهسازان تکانی به تلویزیون داد، همواره یکی از نیروهایی بوده که در این ایام بحرانی میتواند کمک حال مدیران سازمانش باشد. او که بنا بر اعلام مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما، بهترین برنامه تحویل سال را به مخاطبان ارائه کرده و مردم از آنچه علیخانی ساخته بود رضایت داشتند، امسال جدا از آنچه با «ماهعسل» انجام میدهد، در یک مقطع بحرانی دیگر به کمک صداوسیما آمد تا در جنگ با رسانههای فضای مجازی و البته ماهواره، تلویزیون حداقل بازندهای سربلند باشد!
نشانه دیگر جنگ نرم سیما با رسانههای رقیب در شبکههای مجازی با ممنوعالتصویر کردن یکی از نیروهای خودیاش بروز کرد. محمدرضا حسینیان، با سابقه مثبت و طولانیاش در تلویزیون فقط به خاطر آنچه از طریق «تیویپلاس» در فضای مجازی ارائه کرد، از حضور در سیما و آنتن محروم شد. «تیویپلاس» را میتوان اولین شبکه تلویزیون اینترنتی ایران دانست که در یک سال و چند ماه فعالیتش عملکرد قابل قبولی داشته و مخاطبان زیادی را جلب کرده اما صداوسیما که خود را متولی تمام صوت و تصویرهای منتشر شده در کشور میداند و میگوید هر که بخواهد تولید محتوای بصری کند، باید از این ارگان مجوز بگیرد، حسینیان را به خاطر تعطیلنکردن «تیویپلاس» ممنوعالتصویر کرد تا برای از میدان بیرون کردن یکی دیگر از رقبایش از این اهرم قدرتمند و حساسیتبرانگیز استفاده کند.
بههرحال با اعمال این سیاستها و اجرای فیالفور آنها، هنوز تلویزیون به جایگاه و مرتبهای که مدیرانش انتظار دارند، نرسیده و باید دید برای بیرونکردن رقیبان داخی و خارجی، راهکارهای خلقالساعه و دمدستتری به ذهن مدیران جامجم خواهد رسید یا بازی همچنان در این شرایط - که نشانههای شکست بیشتر از پیروزی است - ادامه پیدا میکند یا خیر.