نقش راه ابریشم در توسعه گردشگری کشورهای حاشیه این راه؛
توسعه گردشگری راه ابریشم، همگرایی سیاسی کشورهای پیرامون
گردشگری فرهنگی به ویژه در مسیر راههای ابریشم یک تجربه آموزشی و تفریحی برای گردشگر است .
تاريخ : چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۴
جاده ابریشم شاهراه ارتباطی زمینی ۸ هزار کیلومتر، میان شرق و غرب آسیا در طول قرنها بوده که امتداد آن تا رم نیز ادامه داشته است. این جاده راه فرعی بسیاری داشت که طول آنها با توجه به راهی که انتخاب میشد، بین ۶۴۰۰-۸۰۰۰ کیلومتر یعنی یک چهارم زمین است. اگر چه جاده ابریشم قرون متمادی مورد استفاده مسافران و کاروانیان بوده، اما در طول این دوران هرگز تحت این نام شناخته نشده است. در حقیقت این جاده هیچ نام شناسایی شده بینالمللی نداشته است. در حدود یک صد سال پیش جغرافیدان آلمانی بارون فردیناند فون ریشتهوفن به این مسیر تحت نام جاده ابریشم اشاره کرد و این نام از آن تاریخ بر روی شاهراه ارتباطی باقی مانده با اینکه ابریشم، تنها کالای تجاری در طول این جاده نیست و نبوده اما این یافته لطیف و تجملی، سایر مبادلات تجاری دیگر را همواره تحتالشعاع نام خود قرار داده است.
میراث و ارزشهای کهن به ویژه ارزشهای مادی و ساختارهای میراث فرهنگی ملموس، پایه و اساس گردشگری سده بیست و یکم است. کما اینکه فهم معنای گردشگری با رشد و توسعه یافتگی جوامع رابطه مستقیم دارد ولی عرضه سنتی خدمات گردشگری یکی از روشهای موثر برای حصول به همین است.
در این زمینه باید به تعامل مشترک گردشگری اشاره شود که رهیافت اساسی یونسکو بوده و در « کد جهانی اخلاق برای گردشگری» بدان اشاره شده است. گردشگری فرهنگی به ویژه در مسیر راههای ابریشم یک تجربه آموزشی و تفریحی برای گردشگر است که از این رهگذر هنر را با میراث فرهنگی و اجتماعی و طبیعت را با تاریخ درهم میآمیزد. برای حصول به این نوع گردشگری، شناسایی و امکانسنجی کاروانسراها و فضای تاریخی و ابنیه باستانی و پیشنهاد تبدیل آنها به مهمانسراهایی سنتی براساس الگوهای بومی و کهن معماری تاریخی ایران در مناطق مختلف راههای ابریشم با توجه به سابقه تاریخی، فرهنگی و اهمیت جهانی آن میتواند موثرترین شیوه در توسعه گردشگری فرهنگی و ارتباط و تعامل دو حوزه میراث فرهنگی و گردشگری در کشور باشد. در این بین جاده ابریشم که به عنوان یک میراث فرهنگی برای آسیا و جهان در طول تاریخ طولانی حیات خود، کانونی مراودات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی تمدن جهانی محسوب میگردید. به لحاظ اقتصادی پررونقترین جاده تجاری بین شرق و غرب عالم بود که بیشترین حجم مبادلات اقتصادی از طریق آن صورت میگرفت و هرچند ارزشمندترین کالای مبادلاتی در این جاده ابریشم بود، ولی انواع و اقسام تولیدات کشاورزی و صنعتی دیگر اقصی نقاط دنیا به آن سرازیر میشد و از بعد فرهنگی نیز وجود یادمان فراوان بودایی، مانوی، مسیحی و اسلام نشاندهنده تلاش بیوقفه مبلغان این مذاهب برای تبلیغ اعتقادات خود است و از منظری دیگر جاده ابریشم را باید مهمترین عامل انتقال آداب و رسوم و هنر (معماری، نقاشی، مجسمه سازی) اقوام مختلف از سرزمین دیگر در آسیا و حتی اروپا دانست و از همه مهمتر به لحاظ سیاسی، جاده ابریشم یکی از چالش برانگیزترین نقاط عالم بود که پادشاهان و جنگجویان فراوانی به منظور دستیابی به ثروت بیکران آن، از ریختن خون هزاران نفر دریغ نکردند، ولی در زمان حاضر همگرایی دولتهایی پیرامون این جاده میتواند موجبات ارتباطات بیشتر فرهنگی و اقتصادی را بین ساکنان آن کشورها فراهم کرده و به یکی از بزرگترین قظبهای اقتصادی جلب گردشگری و تجارت منطقهای آسیا تبدیل شود و این امر بتواند باعث همگرایی سیاسی کشورهای پیرامون این راه گردد.
جاده ابریشم در دوره باستان:
به نظر میرسد لشکر کشیها و فتوحات هخامنشیان، اولین گامها در گشوده شدن بخشی از راهی تجارتی، زیارتی و سیاحتی بود که امروزه آن را جاده ابریشم مینامند. داریوش هخامنشی (۵۲۱- ۴۸۵ ق م). در بند سه کتیبههای خود در نقش رستم و شوش، علاوه بر پارس از کشورهای که آنها را فتح و مردمانی که بر آنها حکمرانی کرده است نام برد، بدین قرار: از پارس به طرف شرق: ماد، پارت، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، زرنگ، رخج، گندازه، هند، سکاهای هومور که (هوم نوش) سکاهای تیگر خوده (تیز خود) به طرف غرب، خوزستان، بابل، آشور، عربستان، مصر، ارمنستان، کاپادوکیا، سارد، یونان، سکاهای، ماورای دریا، سکودر اسکدار، اشقودره (درمقدونیه)، یونانیهای سپر روی سر لیبیاییها، حبشها، اهالی مک مچی یا، کاریان در جنوب آسیای صغیر:
بخش اعظمی ازاین کشورها در مسیر جاده ابریشم قرارداشتند. لشکرکشیهای اسکندرمقدونی (۳۳۶- ۳۲۳ ه م) و رواج پول واحد، یعنی درهم نقره اسکندری در مشرق زمین، به رونق روابط اقتصادی و سیاسی شرق و غرب بسیار کمک کرد و معاملات بازرگانی را آسانتر ساخت.
اسکندر برای استحکام فرمانروایی خود و نیروی اقتصادی آن توجه خاصی به برقراری خطوط ارتباطی داشت. به همین منظور در سرزمین مفتوح به ایجاد مراکز مسکونی بسیار، از اسکندریه مصر تا اسکندریه اروپاییان (بر کرانه شرقی سند) پرداخت که تاثیر بسیاری در بازرگانی بین شرق و غرب داشت. در ایران و خاورمیانه از بنای چند اسکندریه از جمله در شوش (سوزیان) در ملتقای رود دجله و کرخه، کرمان، آراخوسیا (قندهار کنونی) هرات (هره یه (مرو (مرعیانا) واسکندریه اقصی (خجند کنونی) یاد شده است که همه بر سر راههای مهم سوقالجیشی و بازرگانی ساخته میشدند و به منزله حلقههایی بودند که ساتراپ نشینها را به یکدیگر متصل میکردند.