تناقض در مضمون؛ آن چه از چشم بازدید کنندگان دور می ماند
یادداشتی بر بخش ویژه چهارمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر؛
تناقض در مضمون؛ آن چه از چشم بازدید کنندگان دور می ماند
بخش ویژه جشنواره هنرهای تجسمی فجر عصر شنبه با حضور وزیر ارشاد در موزه هنرهای معاصر فلسطین گشایش یافت. به همین سبب در یادداشتی کوتاه به تحلیل این بخش از جشنواره هنرهای تجسمی فجر می‌پردازیم.
 
تاريخ : شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۴۶


جشنواره هنرهای تجسمی فجر را شاید بتوان مهم‌ترین رویداد هنرهای تجسمی امروز ایران دانست. این جشنواره گرچه در دوره چهارم خود به سر می‌برد اما آنگونه که بسیاری معتقدند پر جلوه‌تر از هر رویدادی در جامعه تجسمی امروز ایران است. حال این که رنگ و لعاب و پرداختن به یک جشنواره چهار ساله چرا و چگونه پر رنگ‌تر از دو سالانه‌هاست محل بحث است و مجالی دیگر را طلب می‌کند. اما آنگونه که بیشتر صاحب نظران معتقدند دو سالانه‌های تجسمی باید به قوتی صورت گیرد که کم کم و با گذر زمان در مقابل جشنواره‌های دیگر رنگ نبازند.
حال اینکه چه حکمتی سبب برپایی جشنواره‌های تخصصی دو سالانه به آن نحو می‌شود محل تأمل است. اما در برگزاری چنین رویدادهایی؛ اگر خوشبینانه بنگریم همان بس که هنرهای تجسمی حضور می‌یابند و از سرعت نابودی‌شان لا به لای دردهای اجتماعی کاسته می‌شود. 

از حاشیه‌ها که بگذریم جشنواره هنرهای تجسمی در بخش «بیداری اسلامی» که بخش ویژه جشنواره است امسال به عنوان اولین تجربه به جشنواره فجر اضافه شد. گرچه وزیر ارشاد در سخنان خود خبر از پر رنگ شدن این بخش در سال آیندده خبر داد. بهتر است به بررسی این رویداد در ظرف زمانی کنونی خود نظر افکنیم. به یقین رویدادی که بالاترین مقام هنرهای تجسمی در آن حضور یابد محل توجه و اهمیت بخش وسیعی از جامعه هنری قرار می‌گیرد. اگر جایزه ۵۰ سکه‌ای این بخش را که در بازار بی‌سامان و پر نوسان سکه را به حضور وزیر بیافزائیم در خواهیم یافت که بیداری اسلامی محل اهمیت اول وزارت ارشاد بیش از هر رویداد دیگر است.
اما وقتی قدم در موزه هنرهای معاصر فلسطین بگذاریم درخواهیم یافت این توجه چندان از سوی هنرمندان مورد استقبال نبوده است. گرچه نگارنده این متن علت عمده را عدم شناخت کافی هنرمندان از بیداری اسلامی می‌داند و برای این امر شاهدی هم دارد که در ادامه ذکر می‌شود؛ اما می‌توان گفت موضوعات ویژه باید به حدی واضح و روشن باشند تا هنرمند در کمال شناخت به خلق اثر در این حوزه بپردازد. به اعتقاد رئیس خانه کاریکاتور به عنوان یک چهره شناخته شده دو عامل سبب عدم پیگیری یک موضوع ویژه می‌شود اول آن که هنرمند درک جامع و درستی درباره موضوع نداشته باشد، که چندان هم بیراه نیست و دوم آنکه انتخاب موضوع به سبب محدود کردن فضای ذهنی هنرمند اندکی دشوار است و گاهی هنرمند از پرداختن به چنین امری طفره می‌رود. 

اما نکته جالب توجه این است که برخی آثار که البته چندان هم پر تعداد نیستند بیشتر حکایت از ظلم و غلبه آن دارند نه بیداری اسلامی و پیروزی موعود مسلمانان. به عنوان مثال اگر به آثار بخش نگارگری که از قضای روز گاه کم تعداد هم هستند بنگریم درخواهیم یافت که یکی از آثار کاملاً مضمونی عکس خواسته طراحان موضوع را حمل می‌کند. حمله عقابی خشمگین که در چنگال او چیزی جز لاشه  دریده شده کبوتری دیده نمی‌شود. آن هم در فضایی سرخ رنگ، حکایت از غلبه ظلم و نابودی خیر دارد تا «بیداری اسلامی»! و پیروزی خیر گرچه در زیبایی و جسارت هنرمند تردیدی نیست و اگر چه ظرافت پرداخت تک تک بال‌های این عقاب از هر کسی برنمی‌آید و کار غیر نیست و باید اهل هنر بود تا صعب بودن این پرداخت را درک کرد تضاد مضمونی آن را نمی‌توان نادیده گرفت.
مثال دیگر این امر تابلویی است که در بخش نقاشی عرضه شده است. در این تابلو که می‌توان به راحتی آن را در میان آثار کم تعداد این بخش تشخیص داد یک دایره طلایی بزرگ مرکز تصویر را فراگرفته است. اگر بخواهیم این تابلو را نماد بیداری اسلامی که نتیجه نهایی آن پیروزی خیر بر شر است بدانیم باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که استفاده کنایه‌آمیز این تابلو از خطوط آشفته و تاش های سیاه رنگ در نمایش فیگورها بیشتر حکایت از تشنج و ناآرامی دارد تا امید به پیروزی. از سوی دیگر سرهای خمیده زن سمت چپ تابلو ناامیدی را بیش از امید القاء می‌کند.
همین رویکرد متناقض در مجسمه‌ای پیداست که از چندین شیر آن تشکیل شده است. این مجسمه که بازنمودی از وقایع رایج در جامعه انسانی است به نحوی تناقض مفهومی واضحی با بیداری اسلامی را اذعان می‌کند. در توضیح این ادعا می‌توان گفت همانطور که قابل رویت است زیر هر یک از شیرهای آب یک کلمه نوشته شده است. 

دیکتاتور، قتل، جنگ، جاسوسی، فحشا به عنوان مثال کلمات سومین ردیف از شیرهای آب است. تمامی این شیرها قابل استفاده‌اند اما در چهارمین ردیف و چهارمین شیر آب کلمه صلح دیده می‌شود. شیر آبی که این کلمه را در بر چسب کناری‌اش می‌بینیم مسدود شده است یعنی انتهای لوله با یک سری مسدود کننده و پیچ کور کننده شیر آب بسته شده است. جالب‌تر این که سر پیچ مسدود کننده این شیر مسدود شده زنگ زده و این حکایت از قدیمی بودن آن دارد. یعنی سال‌هاست که این لوله آب مسدود شده است. حال این که آثار حکایت از بیداری اسلامی دارند یا خیر بر عهده خوانندگان گذاشته خواهد شده است. 

کد خبر: 37660
Share/Save/Bookmark