عکاس به فروش اثرش فکر نمی‌کند!
فرزاد هاشمی در گفتگو با هنرنیوز؛
عکاس به فروش اثرش فکر نمی‌کند!
یکی از داوران جشنواره عکس ایران درباره اقتصاد در عکاسی و میزان توجه عکاس به فروش اثرش معتقد است: با آن که اقتصاد شرط بقای یک هنرست اما باید گفت که عکاس به هنگام خلق اثرش به فروش آن فک نمی کند.
 
تاريخ : يکشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۱۱

فرزاد هاشمی یکی از عکاسانی است که سال ها در حوزه عکاسی از طبیعت فعالیت کرده و امسال جشنواره ملی عکس ایران را به همراه اساتید برتر این رشته به داوری نشسته است. دلایل محجور ماندن عکاسی طبیعت تا سال های اخیر را از او جویا شدیم.
 
علت دور ماندن عکاسی طبیعت از مخاطبانش چیست؟
 
عکاسی طبیعت در ایران سابقه طولانی دارد اما انتشار آن در ایران سابقه طولانی ندارد. به عبارت دیگر مدت طولانی نیست که ما این عکس ها را جمع آوری و عرضه می کنیم. اما امروز کم کم این تصاویر را در جشنواره ها در تقویم ها، در کتاب ها و رسانه های دیگر می بینیم. می توان گفت این بخش از عکاسی در ایران شناخته شده بوده اما هرگز به عنوان یک رسانه تصویری مطرح نمی شده. 
اما این بدان معنا نیست که عکاسان در این زمینه فعالیت نکنند. شاید بتوان گفت این گونه عکاسی تا مدتی پیش تنها در آرشیو یک عکاس جای داشت و بسیاری از تصاویر خلق شده در این حوزه هرگز به نمایش در نمی آمدند.
تصور من این است که عکاسی از طبیعت جایگاه والایی خواهد یافت. این گونه عکاسی قوانین پیچیده ای دارد . تا حد زیادی دشوار است. این بر خلاف آن چیزیست که مردم در مورد عکاسی طبیعت فکر می کنند. این گونهِ هنری، شاید از بسیاری از گونه های عکاسی که حرفه ای تر به نظر می رسند؛ پیچیده تر و دشوارتر باشد. به همین سبب بر این اعتقادیم که در این نمایشگاه ها باید بر کیفیت این گونه عکاسی تاکید کنیم و تمرکز خود را بر بالا رفتن سطح عکاسی طبیعت قرار دهیم.
 
یک جشنواره چگونه بر سطح کیفی عکاسی طبیعت اثر می گذارد؟

 
شاید با راهکار های آموزشی بتوان جایگاه واقعی این گونه عکاسی را ارتقا داد. به نظر من اگر در چنین جشنواره ها و نمایشگاه هایی به جوانان علاقمند به عکاسی آموزش داده شود؛ به آن‌ها کمک می شود تا کارشان از جهت کمی و کیفی ارتقا پیدا کند. شاید بهتر باشد که در عکاسی طبیعت، از عکاسان اروپایی و امریکایی که در این زمینه فعالیت می پردازند؛ الگو بگیریم. با آن ها ارتباط برقرار کنیم و از آن ها بخواهیم تا آثارشان را در کنار آثار ایرانیان به نمایش بگذاریم.
 
منظور شما از الگو گرفتن از عکاسان اروپایی چیست؟

 
این که عکاسی طبیعت چه بخش هایی دارد؛ حیات وحش، طبیعت گیاهی، زندگی در کنار طبیعت و گونه های دیگر عکاسی طبیعت چگونه و به چه شیوه هایی قابل بیان هستند؛ همه و همه از ظرافت های این گونه عکاسی است.
 
این گونه از عکاسی تا کنون به طور تخصصی مورد تحلیل قرار گرفته است؟

 
متاسفانه این گونه هرگز به صورت تخصصی مورد توجه قرار نگرفته است. طبیعت ایران زیبای های خود را دارد؛ که عکاسان در بخش هایی از آن حضور یافته اند. به نظر من باید حضور آن ها را پر رنگ تر کنیم. شاید باید این گونه عکاسی را به شکلی ترویج کنیم که عکاسان به ثبت آن احساس نیاز کنند. یعنی به جای آن که هر جا طبیعت نابی دیدند؛ توقف کنند و آن را ثبت کنند؛ به دنبال آن بگردند و برای یافتنش سفر کنند؛ در واقع باید عکاسی از منظره را به عنوان گونه ای تخصصی دنبال کنند.
 
اقتصاد عکاسی طبیعت چگونه تامین می شود؟


اگر این موضوع را عنوان می کنیم که عکاسی طبیعت هرگز دیده نشده، بدین سبب است که هرگز برای آن جایگاه اقتصادی تعریف نشده است. اما کم کم این امر اتفاق می افتد. یعنی از آن کتاب و تقویم و ... چاپ می شود. به هر روی کسی که عکاسی را در حوزه طبیعت دنبال می کند؛ باید بتواند عکس های خود را بفروشد. چه به صورت کارت پستال، چه به شکل کتاب و یا در غالب تقویم. بنابر این اگر به اقتصاد عکس در بخش طبیعت رونق دهیم؛ کمک کنیم تا شناخت عکاسان از آن بالا رود؛ از سطحی نگری گذر کنیم و به شکل تخصصی بدان بنگریم؛ می توانیم امید داشته باشیم که در آینده طبیعت ایران را با کیفیتی در خور عرضه کنیم. البته به این امر هم معتقدم که یک عکاس به فروش اثرش فکر نمی کند و به هنگام خلق، تنها به جنبه های ارزش تصویری در اثرش فکر می کند. چرا که عکاسی که برای فروش عکاسی کند؛ هرگز در کارش موفق نخواهد شد.
 
جایگاه ما در نمایشگاه های عکسی که در اروپا و امریکا و یا حتی کشورهایی چون عمارات متحده عربی برگزار می شود؛ کجاست؟ عکاسان ما توانسته اند به جایگاهی در این عکاسی برسند؟

 
آن چه در مورد نمایش عکس در خارج از کشور وجود دارد؛ بازار گرمی است، برای افرادی که آرتیست شده اند. ما باید به این بیاندیشیم که چگونه عکاسی خود را ارتقا دهیم. آن هایی که زیبایی های ایران را نمی شناسند؛ با آن آشنا شوند. جذب توریست از اهداف عکاسی منظره است. مردم خیلی از کشورها باور نمی کنند که ایران کشوری کوهستانی است. برف و جنگل دارد. باید این کشورها را بشناسیم. اگر فضا را باز کنیم؛ جشنواره ها برای یافتن این استعداد ها بسیار خوب است. این جشنواره ها مربوط به زمانی است که خود هنرمند شناخت کافی از عکاسی طبیعت بدست آورد و ما باید در ایجاد این شناخت موثر باشیم.
 
این مشکل که امروز عکاسان ما نمی توانند درآمدی از عکس هاشان داشته باشند؛ چه علتی دارد؟
 

کاربرد عکس در ایران بسیار محدود است. در واقع انتشار در مطبوعات بخش کوچکی از عکاسی است. حتی ما در منزل خود از عکس به منظور تزئین نیز استفاده نمی کنیم. به اعتقاد من باید جایگاه درستی را برای عکاسی تعریف کنیم. 
 
شما از عکس های خود چیزی روی دیوار دارید؟
 

بله. منزل من انباشته از عکس های طبیعت ایران است. و هنوز هم با دیدن بسیاری از عکس ها کسی باور نمی کند که این جا ایران است.
کد خبر: 54850
Share/Save/Bookmark