به بهانه برگزاری جشنواره های متعدد عکس و پوستر عاشورایی؛
تقلید ممنوع! از مغز خودتان استفاده کنید
آنچه امروز در طراحی گرافیک بسیار دیده می شود، ناشی از نگاهی سهل انگارانه به مقوله آموزش هنر است. این موضوع در طراحی اعلان برای جشنواره های مناسبتی به وفور دیده می شود.
تاريخ : يکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۰
یکی از رخدادهایی که هر سال پیش از ماه محرم رخ می دهد؛ ارسال فراخوان های ریز و درشتی ست که برای ثبت لحظه های عاشورایی و طراحی پوستر به مناسبت این رخداد مذهبی اعلام می شود. همین امر لزوم آسیبشناسی این مضامین را بر ما روشن می سازد.
** آثار تکراری هنوز هم روی دیوار می روند اگر در طی سال های متوالی برای دیدن آثار منتخب و نمایشگاهی جشنواره های عاشورایی به گالری ها سری زده باشیم، با تصاویری روبرو می شویم که چندان هم تازگی ندارند. گویی طراح پیش از آغاز کار خود نقبی به آثار سال های قبل زده و فارغ از علم به حافظه تصویری مخاطبان اثرش رندانه از آنها تقلید کرده و اثر تازه و بی بدیل خود را خلق کرده است. گرچه در دهه اخیر نمونههای بی شماری از تقلید دیدهایم اما نباید فراموش کنیم که تقلید تصویری در یک طراحی به دور از شأن حرفه ای یک هنرمند است. پیش تر اساتید رشته گرافیک این کلام را بر زبان می راندند که: «وقتی کار کسی را تکرار می کنی به حقوق حرفه ای او احترام نگذاشته ای. این موضوع شکلی مدرن دارد اما همان بالا کشیدن از دیوار همسایه است به قصد دزدی!»
** لزوم داشتن حرف تازه برای گفتن به نظر می رسد موضوع عاشورا آنقدر تکرار شده و آثار مختلفی در آن زمینه جمع آوری شده است که هنرمندان دست چندم برای ارائه اثر راه جدید و تدبیر تازهای نمی اندیشند. در واقع آنقدر ایده دم دستشان هست که با ورق زدن چند کتاب یا رجوع کردن به چند سایت نه چندان معتبر، خواهند توانست چندصد نمونه تصویری از یک اثر بیابند و بعد با ترکیب چند ایده به یک نتیجه متفاوت دست پیدا کنند. البته به نظر می رسد که طراحان نسل پنجم و ششم، این حقیقت را که طراح گرافیک طراح یک فکر تازه است را از یاد برده اند و شاید هم ترجیح می دهند چندان مغز خود را درگیر خلق یک تصویر تازه نکنند، چراکه نمونه های آماده بسیاری وجود دارد که می توانند از آن بهره گیرند و به نتایجی سهل دست پیدا کنند.
*** ریشه گرفتاری هنرجویان از خردسالی وقتی به سراغ هنرمندان نسل اول، دوم و سوم می رویم و از آن ها می خواهیم تا علت نگاه سهل و ممتنع نسل نو هنرجویان را برایمان موشکافی کنند؛ این موضوع را به خانواده ها نسبت می دهند. احمد خلیلی فرد یکی از اساتید دانشگاه و داور بسیاری از جسنواره های هنرهای تجسمی درباره این موضوع معتقد است: ریشه گرفتاری هنرجویان از خردسالی و بعد از دبستان شروع می شود. وقتی که به خردسالمان در خانه تمرین تقلید از طبیعت می دهیم. وقتی که خلاقیت کودکان را زیر پا له می کنیم. وقتی که فرزندانمان درس ریاضی را خوب یاد نمی گیرند، آن ها را به هنرستان می فرستیم و وقتی که در دانشگاه به بچه هامان تنها و تنها از ارزش های هنرهای قرن بیستم می گوییم، بدون آن که از پیشینه تاریخ هنر چیزی بدانند؛ هنرمان همان ملغمه ای می شود که اکنون می بینیم. در واقع باید این نکته را به دانشجویان یادآوری کنیم که هزاران نقش و رنگ و روایت در متون و نسخه های خطی ما از مذهب بر جای ماندهاست. بهتر است به جای آن که به دنبال ایدههای تکراری برویم، سراغی از فرهنگ بومی خود بگیریم و از میان نقشمایه هایی که با ما نسبت بیشتری دارند به دنبال ایده برای طرح پوستر و یا هر هنر دیگری باشیم.