هادی جمالی مدرس دانشگاه در گروه معماری و طراحی صنعتی است. درباره معماری و مبلمان شهری با وی به گفتگو نشسته ایم.
معماری شهری را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
سالهاست با معماری آشنا هستم. شهرها را میشناسم و به معماری علاقهمندم. معتقدم به خبر شهرهای مرکزی ایران و شهرهای کویری که شاهکار معماری هستند مابقی شهرها ساختار درستی ندارند. شهرهای مرکزی به واسطه بهرهگیری از مصالح ارگانیک از ارزش خاص بهرهمند هستند.
شهرهای کویری، برگرفته از خاک هستند. این امر سبب میشود تا این شهرها دارای هویت باشند. شهرهای بزرگ از هویت بیبهرهاند. ساختمانهای عجیب و غریب که میل سازندگانش بر ساخت آن و شکل غالب بر آن چیره شده و میل معماران این ساختمانها بی ارتباط با هویت شهرهای ایران هستند.
ساختمانهای بلند بر خلاف آنچه میبینیم با تهران و هویت آن بی ارتباطند. متأسفانه در شهرهای ایران با معضلهایی از این دست مواجهیم. هویت شهری در کلان شهرهای ایران رعایت نشده است. شهرهایی که در مرکز ایران هستند تنها شهرهایی هستند که از هویت ایرانی، محلی و بومی برخوردار هستند. وقتی با هواپیما از بالا به این شهر نگاه میکنیم از شهرهای دیگر و کشورهای دیگر قابل تشخیص نیست و این یکی از معضلات شهرسازی در ایران است.
معضل بدتر در شهرهای بزرگی از جمله تهران اِلمانهای شهری است. این عناصر چشمان شهروندان را در مواجهه با بمباران بصری قرار میدهند. نه تنها قرارگیری عوامل متضاد در کنار هم بلکه تعدد این عناصر نیز بر خستگی بصری آن ميافزاید.
نخل پلاستیکی با چراغهایی که از آن آویزان شده مناسب شهری چون تهران نیست. تهران نه با کویر نسبت دارد و نه با نخل. نخل خود زیباست ای کاش نخل طبیعی در تهران قابل کشت باشد.
آیا انتخاب المانهای شهری نیاز به نظر متخصصان شهرسازی ندارد؟
مجسمههایی از گلهای پلاستیکی نیز از این دستهاند. استفاده نا به جا از این عناصر ناراحت کننده است.
ایران دارای اقلیمی خوش آب و هواست. از ۴ فصل بهرهمند است. استفاده از گلهای پلاستیکی در مبلمان شهری و داخلی، در ادارات، بانکها و مراکز دولتی توجیه منطقی ندارد.
المانهایی که از کشورهایی نظیر چین وارد میشود از مشکلات دیگر شهر های ایران است. استفاده از دلفین به عنوان نمادی که هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی ندارد و از سوی دیگر با آب و هوای ایران ناسازگار است به عنوان یک عنصر شهری، مجسمه و در قلب شهر چندان معقول و منطقی
” معضل بزرگ شهرهایی از جمله تهران اِلمانهای شهری است که چشمان شهروندان را در مواجهه با بمباران بصری قرار میدهند. “
به نظر نمیرسد. در واقع دلفین بی ارتباط با فرهنگ و اندیشه ایرانی است.
در کشوری که صاحب تمدن مینامیم، حضور عناصر مزاحم و بی ارتباط با تمدن بومی چندان درست به نظر نمیرسد. سنن و نقش مایههای دلنشین ایرانی چه آثاری که از پیش از اسلام بر جای مانده و چه آثاری که متعلق به بعد از اسلام هستند میتوانند دستمایه خلق آثار هنری گردند.
استفاده از این عناصر در شهرها و در محلهایی مختلف بر ارزش یک شهر میافزاید و آن را از هویت فرهنگی و بومی بهرهمند میگرداند.
در خصوص نقاشی دیواری چه مسائلی آزار دهنده به نظر می رسد؟
در بُعد نقاش دیواری معضل دیگری وجود دارد. برخی آثار به هویت شهری کمک کردهاند و برخی صرفاً همچون یک پوستر دراز و بیهویت تنها نقش رنگین کردن و بعضاً شلوغ کردن محیط زیست را داراست.
بدتر از همه این که بعضی از نقاشیهای دیواری بر روی فلز چاپ شده است. در حالی که نقاشی روی دیوار خود از زیبایی برخوردار است.
ناصافیهای دیوار یک اثر هنری را از جذابیت برخوردار میگرداند. متأسفانه چاپ هویت آثار هنری را از بین برده است.
آیا تبلیغات شهری از قانون خاصی برای ارائه تبعیت می کنند؟
تبلیغات شهری قانون مند نیستند. لذت از افق، هنگام گردش در صحرا و دریا شاهدی بارز از خستگی بصری در شهرهای بزرگ است. المانها و تبلیغهای رنگین و غول پیکر، تابلوهای ریز و درشت چشم را به شدت خسته میکند.
تابلوهای اعلانات، تبلیغات، تابلوهای راهنمایی و رانندگی و تمام تکههای ریز و درشت رنگین چشم ما را به طور دائم آزار میدهند. این عوامل را به معنای واقعی میتوان آلودگی بصری نامید.
این به هیچ عنوان طراحی محیط زیست نیست. فشارهای عصبی که به شهروندان وارد میکنند سبب تخریب ذهنیت و روان شهروندان میشود.
انسان به آرامش احتیاج دارد. رنگهای زیاد و متنوع خود چشم انسان و نیز ذهن او را خسته میکند. منشاء بسیاری از مشکلات بصری را میتوان در این آلودگی تصویری جست و جو کرد.
این موضوع بر خلاف ظاهر عجیب و پر طمطراق خود به راحتی قابل حل است. میتوان از رنگهای محیط کاست و رنگهای تیز و خالصتر را برای علائم راهنمایی و وسایل عمومی مختصص کرد. متأسفانه این معضل هم اکنون یکی از عوامل آزادر دهنده و همچنین اختلالات عصبی در شهروندان است.
درباره مبلمان شهری چطور؟ مبلمان شهری تا چه حد با ساختار شهرهای بزرگ هم خوانی دارد؟ یکی از واحدهای که تدریس میکنم طراحی تجهیزات محیط زیست شهری است. صندلیهای پارکها ایستگاههای اتوبوس صندوق پست، صندوق زباله، لایتینگ یا منابع نور – flowerbox یا جایگاه قرارگیری گل، ایستگاههای اطلاعات شهری، وسایل بازی در پارکها و بسیاری از لوازم دیگر زندگی شهری در این حیطه میگنجد یکی از وظایف المانها به غیر از کاربری درست و آسان، کمک به زیبایی شهر و کمک به نظم بصری شهرهاست. این امر از چند طریق امکانپذیر است. یکی سادگی فرم که نه تنها به سهولت استفاده و تعمیر
” استفاده از گلهای پلاستیکی در مبلمان شهری و داخلی، در ادارات، بانکها و مراکز دولتی توجیه منطقی ندارد. “
میشود بلکه لذت بصری لازم را برای بیننده به همراه دارد در شرایط کنونی شهرهای شلوغ مبلمان شهری ساده به زیبایی شهر کمک خواهد کرد و همچنین تنفس بصری را به همراه خواهد داشت.
هویت شهری برای مبلمان شهری تا چه حد در کشور ما مورد توجه قرار می گیرد؟
معتقدم طراحی مبلمان شهری در ایران چندان قانون مند نیست. اما استانداردهایی برای هم خوانی المان ها و مبلمان با هویت شهری در اکثر شهرهای بزرگ جهان مورد توجه است که از این اصول چند نمونه را یادآوری می کنم.
یکی از این اصول توجه به فرم و نقش است. فرم و نقش باید با توجه به هویت مکان مورد استفاده قرار گیرد. نقاط مختلف شهر باید تجهیزات مناسب خود را داشته باشند.
آثار استفاده شده در نقاط شمالی شهر با توجه به فرم ساختمانها باید مدرنتر و سادهتر باشد. همین ابزار در منطقههای سنتی باید متناسب با خصوصیات آن قسمت شکلی دیگر به خود گیرد. در واقع میتوان گفت یک ابزار شهری با هویت شهری همخوان باشد.
اگر تجهیزات شهری را در شهرهای سنتی به کار بریم باید از هویت منطقهای استقبال کنیم. چرا که با اضافه کردن عناصر نا به جا هویت یک مکان دچار دگرگونی و نا به سامانی میشود.
همچنین باید از مصالح شهر مورد نظر و با بهرهگیری از فرهنگ همان منطقه مبلمان شهری مناسب را طراحی کنیم. پس اثر نه تنها مدرن بلکه دارای هویت شهری خواهد بود.
سادگی فرم، هویت بخشی، دوری از شلوغی بصری از نکاتی است که در طراحی فرم کارآمد خواهد بود.
استانداردهای اندازه را برای مبلمان شهری چگونه مشخص می کنند؟در ساخت تجهیزات شهری استانداردهایی مد نظر است که وجود آنها به تناسب تجهیزات با کاربرد اثرگذار خواهد بود. انسان معیار ساخت این ابزار است نکته اول اینکه باید تناسبات نهفته در بدن انسان در ساخت مبلمان شهری مورد توجه قرار گیرد. تا نیاز او به عنوان محور ساخت لوازم و تجهیزات شهری برآورده شود. تناسبات در طراحی تابع بدن انسان است. به عنوان مثال در قسمت کمر گودی محسوسی وجود دارد که در ساخت صندلیهای شهری و یا اداری نقشی تعیین کننده دارد. پیروی از اصول و قواعد بدن انسان از معیارهای طراحی و ساخت مبلمان شهری است.
مورد دیگر مصالح مورد استفاده در ساخت مبلمان شهری است. فلز به عنوان یکی از تأثیرپذیرترین عناصر از لحاظ دما هستند. استفاده از فلز برای قسمتهایی که بدن با آن در تماس است هرگز مرود توصیه نیست از سوی دیگر این عنصر به علت استحکام بالا در قسمتهای ساختاری مناسب است. چوب فشرده از عناصری است که برای نشیمنگاه صندلی مناسب است. چوب به واسطه تعدیل دما و اثربخش کمتر از دمای محیط برای قسمتهایی که با بدن در تماس هستند مناسب است.
فلز به عنوان یک عنصر مقاوم برای سطلهای زباله مناسب است. مطلب دیگر اینکه تکیهگاه برای صندلی مورد نیاز است یا خیر، موضوع گیری است که باید مورد نظر قرار داد. برای مکانهایی که توقف در آنها کوتاه است ميتوان از صندلیهای بدون تکیهگاه استفاده کرد.
” در کشوری که صاحب تمدن مینامیم، حضور عناصر مزاحم و بی ارتباط با تمدن بومی چندان درست به نظر نمیرسد. “
ایستگاههای اتوبوس به عنوان مکانهایی که توقف طولانی در آن مورد انتظار نیست نیازمند صندلیهای دارای تکیهگاه نیست. بر عکس در پارکها صندلی نیازمند تکیهگاه است چرا که فرد برای استراحت روی صندلی مینشیند.
اگر توقف طولانیتر باشد. همچون پارک و کافه و رستوران که توقف طولانیتری را نیاز دارد. صندلی باید راحتتر از صندلی اتوبوس داشته باشد.
محدودیتی که طراحی مبلمان برای پارکها را سبب میشود، طراحی مبلمان با توجه به تفاوت دما میان تابستان و زمستان و فرسایش ناشی از تغییر آب و هواست.
گرما و سرما بر متریال اثر میگذارد. به همین سبب باید مواد و متریالی به کار بریم که کمتر در خطر آسیب قرار گیرد آسیب دیگر و ندالیسم است. وندالیسم آسیبی است که دیوار نویسی کندن سطح مبلمان شهری و مسائلی از این دست را شامل میشود.
تمامی این تخریبها طراحی متریال برای مبلمان شهری را محدود و محدودتر میکند اما مهمترین نکته این جاست که طراحی برای یک شهر باید با در نظر گرفتن تمام عوامل مؤثر بر آن صورت گیرد.
هادي جمالي متولد ۱۳۲۹ در شيراز است.
دیپلم هنرستان هنرهای زیبای پسران تهران ۱۳۵۰ .۱۳۵۴ (ليسانس معماري داخلي دانشکده هنرهای تزِیینی ) دانشگاه هنر . فوق ليسانس طراحي صنعتي دانشكده هنر معماري دانشگاه آزاد اسلامي عضو هيأت علمي دانشكده هنر ومعماري دانشگاه آزاد اسلامي از۱۳۷۶ تا كنون. رئيس گروه طراحي صنعتي دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد اسلامي از ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳عضو پيوسته انجمن هنرمندان نقاش ايران ؛ عضوسازمان نظام مهندسی استان تهران ؛ عضو جامعه معماران داخلي ايران . ۳۰ + عضو گروه نقاشان
وی از ۱۳۶۶تا کنون مدرس دانشگاههاي آزاد اسلامي ، دانشگاه هنر ، جهاد دانشگاهي دانشگاه الزهراو... بوده است.
شركت دربیش از۱۲۰ نمایشگاه گروهی داخل کشور شركت دربيش از۲۰نمايشگاه گروهي خارج ، ايتاليا، ژاپن، فرانسه ، ارمنستان ،امارات، چين ، كانادا و...
برگزیده برتر سومین دوسالانه بین المللی نقاشی معاصر جهان اسلام وکسب لوح افتخار وجایزه فرهنگستان هنر ، اسفند ۱۳۸۳ . ۱۳۷۲ دريافت تنديس بلورين رويش وديپلم برگزيده اول نمايشگاه گل وطبيعت درآثارهنرمندان ايران . دریافت مدال درجه یک هنری (نقاشی) دبیرستانهای کشور۱۳۴۷ . دريافت لوح تقدير از نمايشگاه ها ومراکز هنری ودانشگاهی . تصوير سازي هشت جلد کتاب کودک ونوجوانان، کانون پرورش فكري کودکان و نوجوانان۱۳۶۵ تا ۱۳۷۴. تالیف دو جلد کتاب آموزش طراحی، هنرستانهاي كار ودانش ۱۳۷۴و۱۳۷۵. اجرای دو فرسک دیواری ایستگاه مترو صادقیه تهران ۱۳۷۷ . عضو هيأت داوران همايش سالانه طرح برتر طراحی صنعتی ، فرهنگستان هنر،وزارت صنايع، مركز توسعه صادرات ايران از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ . مسابقات هنري دانشگاه آزاد ، شهرداري تهران . عضوشورای علمی وهیات انتخاب اولین نمایشگاه هنرمندان معاصر ارامنه ایران۱۳۸۷ و پنجمین دوسالانه بین المللی نقاشی معاصرجهان اسلام۱۳۸۸ . هم چنین عضو شوراي تخصصي نقاشي ديواري سازمان زيباسازي شهرداري تهران۱۳۸۸و۱۳۸۹.