کیوان ساکت در گفتگو با هنرنیوز؛
آشفته بازار موسیقایی صدا و سیما ذوق مخاطب را کور می کند
کیوان ساکت علت تنزل سلیقه موسیقایی مخاطبان را تلوزیون می داند.
تاريخ : سه شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۴۴
علایق قشر جوان جامعه و بدنه فعال جامعه به موسیقیهای پاپ و بعضاً حتی به موسیقی های زیرزمینی است. بسیاری تصور می کنند که موسیقی سنتی مظلوم واقع شده و آن گونه که شایسته است معرفی نمی شود و به همین علت است که کمتر نسل جوان را به خود جلب میکند. از سوی دیگر برخی معتقدند که امروز کمتر هنرمندی موسیقی سنتی و اصیل ایرانی را آنگونه که شایسته است خلق می کند. درباره علت عدم توجه در خور به موسیقی اصیل ایرانی را از کیوان ساکت هنرمند برجسته آهنگساز و نوازنده بنام تار و سهتار جویا شدیم.
مشکل بزرگ دور افتادن موسیقی ایرانی را از بدنه جامعه امروز چه میدانید؟
این حقیقت که موسیقی اصیل ایرانی امروز به سبب عدم توجه در خور بدان مورد غفلت قرار گرفتهاست را نمیتوان انکار کرد. در حقیقت تمام آنچه مطرح شد را درست می دانم. و می توانم نکاتی را بدان افزون کنم که در روند غریب ماندن موسیقی سنتی ایرانی نقش انکار ناپذیر داشته. نخست آنکه باید گفت نقش رسانه بزرگ صدا و سیما را نمیتوان در جهت دادن به ذوق و سلیقه جمعی نادیده گرفت. موسیقی پاپ از طریق رسانهها و ماهوارهها و همچنین به شکلی محسوس از طریق CDهای صوتی و تصویری در اختیار مردم است. در صورتی که یک درصد از این حجم از طریق صدا و سیما اتفاق نمیافتد و نشان دادن ساز در آن هنوز ممنوع است. بعضاً موسیقیهایی نیز که از تلوزیون و رادیو پخش میشود آنقدر از لحاظ کیفی در سطح نازل قرار دارد و به حدی نامناسب با لیاقت و ظرفیت موسیقی و آشفته است که به ذوق شنیداری مخاطب لطمه وارد میکند و ذوق شنیداری مخاطب را تباه میکند.
چرا موسیقی امروز مانند گذشته تا بدان حد فاخر نیست؟
من حس میکنم هنجار شکنیهایی در نسل جوان قابل مشاهده است که به موسیقی و روبناهای فرهنگی سرایت کرده و عنصری که از ویژگی های شاخص موسیقی ایرانی است، در موسیقیهای امروز کمتر شاهد آنها هستیم.
شاخصه های موسیقی ایرانی که امروز کمتر در کانون توجهاند و شاید به کناری نهاده شدند چیست؟
برای موسیقی ایرانی چند ویژگی قائل هستم. ویژگیهایی که در آثار خالقی و محجوبی و استاد وزیری میتوان شاهد آن بود. نخست شکوه موسیقی ست. موسیقی چه شاد و چه غمگین باید باشکوه باشد. شکوه تمدن دو هزار و چند ساله باید در آن مستتر باشد. دومین ویژگی نجابت موسیقی ایرانیست. نجابتی که در آثار بنان، خالقی و محجوبی با صدای ادیب قابل لمس است. رایحه این شرافت و نجابت تا بدانجا اوج میگیرد که مقدس میشود. انی ویژگی در آثار امروز نیست. به همین سبب است که با وجود آن که کیفیت ضبط آثار آن دوره قابل قیاس با امروز نیست و دستگاههای ضبط قابلیتهای دستگاههای امروزی را ندارد؛ اما آنی در آن است که در موسیقی امروز نیست.
این کیفیت و عدم وجود آن در موسیقی امروز حاصل چیست؟
این موضوع ممکن است به جامعه امروز برگردد. یا حتی به رسالت صدا و سیما در معرفی و انتخاب درستت موسیقی و ارائه آن به مخاطب. که در عوض آن آشفتهبازاری تحویل مخاطب داده میشود که او حتی قادر نیست مرزها را از یکدیگر تشخیص دهد و این حقیقت که هنرمند یک موجود اجتماعی است و موسیقی نیز پدیده اجتماعی است. اگر جامعه شادی افزا باشد؛ موسیقی شادی افزا از دهن هنمند تراوش میکند و اگر جامعه افسرده باشد؛ هنرمند قادر نخواهد بود به شکل دیگری به خلق هنری بپردازد. بنابر این همه عوامل میتوانند دخیل باشند.
موثرترین عامل از میان عوامل دخیل در موسیقی را کدام میدانید؟
در میان تمام عوامل قابل توجه در این موضوع؛ نقش آموزش شفاهی از طریق صدا و سیما را بالاترین نقش می دانم که امروز در حال تخریب ذوق شنیداری مخاطب است.
تک نوازیها نی و فلوت که در صدا و سیما برای روزهای شهادت مورد استفاده قرار میگیرد؛ در عدم گرایش نسل جوان به موسیقی سنتی و سازهای اصیل ایرانی تاثیر داشته؟
این موضوع میتواند بسیار موثر باشد. موسیقی میتواند شاد نباشد. حتی مویسیقی میتواند آنقدر شاد باشد و آنقدر روح را بنوازد که خاطر شنونده سیراب شود آن موسیقی یک نوای اصیل است. چه شاد و چه غمگین. اما باید گفت؛ موسیقی ایرانی قابلیتهای بی شماری دارد. وزیری نشان داد که می توان با مایه دشتی که همه آن را موسیقی غمانگیز میدانند سرودی ساخت چون ای وطن و یا ای ایران شود. او همچنین اپرت کمیک و یا غمانگیز در مایه دشتی ساخت. به باور من این بسته به حال جامعه است. ظاهراً در آن دوره مردم با وجود امکانات کمتر شادتر بودند و آرامش بیشتری داشتند و این را از بیت بیت اشعار و لابه لای موسیقی آن عصر میتوان تشخیص داد؛ که از جامعه به روح هنرمند منتقل میشود و هنرمند آنرا به صورت یک فرایند هنری به جامعه تحویل میدهد.