رویکرد رسانه ملی به فرهنگ و ادبیات؛ /2/
لودگی مجریها؛ ریزش مخاطبها // واژگان و شوخیهای برخی مجریان تلویزیون و رادیو در شأن مردم ایران نیست
تاريخ : دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۱۰
رسانهی ملی برای جذب حداکثری مخاطبان و رعایت سلیقهی آنان فعالیتهای فراوانی کرده است. در این چند سال اخیر که فعالیتهای شبکههای ماهوارهای و تاثیر و نفوذ این شبکهها در خانوادهها افزایش یافته؛ تلاش رسانه ملی این بوده که بتواند مخاطب خود را حفظ و گسترش دهد. برای این کار فعالیتها و کارهای مختلفی صورت پذیرفته که قابل تامل است. این فعالیتها به دو دسته کلی تقسیم میشوند؛ دسته نخست؛ کاملاً ابتکاری و با خلاقیت برنامهسازان شکل گرفته و دسته دوم؛ به شکلی کاملا تطبیق یافته از روی مدلهای ماهوارهای و شبکههای بعضاً رسانهای ساخته میشود؛ حال اگر ملاک را در کل این دو بخش؛ «نگاهی بومی و ملی و اسلامی به برنامهسازی» بدانیم برخی مشکلات در این فرایند اتفاق افتاده که یکی از مهمترین آنها که برنامههای «مجری محور» است اشاره میکنیم؛
مجری اگرچه در یک برنامه بسیار تاثیرگذار است و میتواند بر میزان مخاطب و اعتبار برنامه بیافزاید؛ اما او نیست که محور کلی برنامه را تعریف میکند؛ بلکه همانگونه که از عنوانش نیز پیداست او تنها قرار است فعالیت تعریف شدهای را اجرا کند؛ حال در حین اجرا میتواند خلاقیتهای مرتبط با موضوع داشته باشد. اما آنچه بیشتر اتفاق میافتد این است که در بسیاری از برنامههای پخش شده در شبکههای مختلف رسانهی ملی و بهویژه آنهایی که با دو یا گاه سه مجری به روی آنتن میروند؛ متاسفانه شاهد حرکات و گفتارهایی میشویم که از برخی آدمهای خیابانی هم که از ادب بیبهرهاند نمیبینیم. در این برنامهها که اغلب در ساعات پر بیننده هم پخش میشود، مجریها به دو شکل انتخاب میشوند و احتمالاً نگاه تهیه کننده و کارگردان این است که انتخاب دو یا سه مجری با سه رفتار متفاوت میتواند سه گونه مخاطب را پای تلویزیون بکشاند، غافل از اینکه در بررسیهای میدانی این نتیجه حاصل آمده که اغلب سلیقهها با این دو مجری و رفتارهای متناقض آن دو مخالفند. به عنوان مثال در یک برنامه هنری یا ورزشی یا مسابقه؛ دو مجری با دو شیوه اجرای متفاوت در برنامه دعوت میکنند. این دو اغلب با هم بگو مگوهایی دارند والبته گمانشان بر این است که مردم عاشق این دو نفر و چهره و حرفهای آنها هستند؛ این بی تجربگی و لودگی تا جایی پیش میرود که گاه چهره؛ رنگ پوست؛ لهجه؛ لباس و سن و سال یکدیگر هم محل مجادله میشود و از همه بدتر اینکه برای جذابتر شدن موضوع مهمان یا مهمانان برنامه یا شرکتکنندگان را هم به شهادت میطلبند و از آنان نظر خواهی میکنند و در این بین صد البته که اصل برنامه مغفول میماند.
این مجریان که اغلب در مواردی که به کار هم گرفته شدند؛ متخصص نیستند! با شاعر، فیلمساز، نقاش و هنرمند به طور عموم؛ همانگونه گفتگو میکنند و سوال میپرسند که از یک نظامی؛ پزشک موفق، فوتبالیست یا جامعهشناس!! فکرش را بکنید آقای مجری پس از جر و بحث فراوان با دوست همکارش که به خیالش بسیار هم برای مردم جذاب است؛ از یک جامعهشناس میپرسد: «به نظر شما من خوش تیپترم یا این همکارم!!؟؟». به گمانم رسانهی ملی باید فکری برای این لودگیها و مسخرهبازیهای برخی مجریان بکند.
جوان ما اگر سراغ ماهواره میرود؛ دلایل فراوانی دارد که بخشی از آن را که ریشه در فرهنگ هم دارد، باید در رسانهی ملی جستجو کرد. همین رسانهی ملی است که از دهان مجریانش کلماتی بیرون میآید که در شآن مردم ایران و مخاطبان نیست. جوان ایرانی وقتی میبیند حرفهای مجری با حرفهایی که دوستانش میزنند و کلماتی که در دایره واژگانی دوستانش هست در دایره واژگانی فلان مجریان هم هست با همان بی حرمتیها و بی ادبیها؛ طبیعتاً گمان میبرد که گفتارش صحیح است. وقتی برنامهای با دو مجری به روی آنتن میآید و دو مجری تا پایان برنامه با هم بگو مگو میکنند؛ چه تاثیری بر مخاطب میتواند داشته باشد؟ در این میان اعتماد و روح مخاطب به رسانه چه میشود؟ آیا با این شیوه مخاطبی هم جذب شده است؟ ما در این نوشتار بر آن نیستیم که کل ساختار برنامههای مجری محور را زیر سوال ببریم و بگوییم در تمام برنامهها مجریها باید به یک شکل و شیوه و سیاق برنامه اجرا کنند و فرقی بین مجری برنامه ورزشی با هنری و افتصادی نباشد؛ مساله این نوشتار این است که در برنامههای جوان پسند و خانوادگی این شکل از اجرا و شوخی کردن مجریان باهم چندان مورد توجه واقع نشده و در بسیاری موارد باعث دلزدگی مخاطب از رسانه شده است.