کوچ بازیگران شهرستانی به تهران همه را بیکار کرد
اسماعیل شنگله در گفتگو با هنرنیوز:
کوچ بازیگران شهرستانی به تهران همه را بیکار کرد
اسماعیل شنگله گفت: قبلا همه شهرهای کشور دارای تاتر بودند اما بعد از انقلاب همه بازیگران شهرستانی به تهران کوچ کردند و این امر نشان می دهد که سیاست گذاری فرهنگی ما چقدرغلط بوده که نه تنها موجب نابود شدن تاتر شهرستان شد بلکه بازیگرانی که به پایتخت آمدند نیز بیکار شدند.
 
تاريخ : يکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۴۶
اسماعیل شنگله بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تاتر و همچنین استاد دانشکده های بازیگری درگفتگو با خبرنگار سینمایی هنرنیوز در مورد کم کاری خود گفت: حدود سه سال و نیم قبل به دلیل بیماری مجبور به عمل جراحی شدم که به همین علت قدری از فضای بازیگری دور ماندم ضمن اینکه معتقدم درحال حاضر نیز، متن های خوبی برای ایفای نقش موجود نیست. این درحالی است که فیلم ها و سریال هایی هم که در تلویزیون می بینیم از سطح نازلی برخوردار است شاید علتش وجود ۲۶ الی ۲۷ شبکه تلویزیونی باشد که وجود دارد و همه آنان نیاز به برنامه دارند و به دلیل شتاب زدگی نه تنها برنامه های تولیدی این شبکه ها از تولید به مصرف نیست بلکه حتی تولید نشده مصرف می شوند!
وی افزود: البته جبر زمانه این است که یک زمان؛ بازیگر دوره پرکاری دارد اما هنگامی که به سن پیری می رسد بتدریج به کناری گذاشته می شود البته این رسم زمانه است و بنده گلایه ای هم ندارم اما متاسفانه در سینمای ما یکسری جوان هایی وارد عرصه بازیگری شدند که هیچگونه پشتوانه فرهنگی ندارند و تنها به مدد ظاهر زیبای خود پا به این عرصه گذاشتند - البته این امر در همه دنیا مرسوم است ولی آنجا قدری حساب شده تر رفتار می کنند و همان طوری هر کسی را جلوی دوربین نمی آورند تا نقشی را به او بسپارند – بنابراین بازیگران زیادی در این سال ها وارد حوزه بازیگری شدند ولی همه آنان ماندگار نشدند.لذا زیبایی یکی از فاکتورهای مهم بازیگری است و هم اکنون هم اگر بخواهید در یکی از آکادمی های بزرگ بازیگری به عنوان دانشجو وارد شوید یکی از معیارهایی که مورد توجه است ظاهر زیبا و اندام شکیل است اما این ها اصل نیست بلکه فرع است. آنچه اصل است این است که آیا این بازیگر چیزی برای ماندگاری دارد یا خیر؟ بازیگر فیلم سینمایی«سک کُشی» تصریح کرد: البته منظور من این نیست که چرا جوان ها وارد عرصه بازیگری شدند درحالی که جوان ها باید بیایند و جایگزین پیشکسوت ها بشوند و این یک اصل کلی است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه تحصیلات آکادمیک برای یک بازیگر مفید است چرا که با علم به این تحصیلات می داند که روی صحنه یا جلوی دوربین چه کاری می کند یادآور شد: من همیشه برای شاگردانم این مثال را می زنم و می گویم ما همواره دو نوع بازیگر دارم. بازیگری که ذاتا بازیگر است بدون اینکه حتی درس بازیگری خوانده باشد و بازیگری که کلاس های بازیگری و دانشگاه را سپری کرده است. لذا هر دو نفراین ها بازیگرند و روی صحنه، یک نقش را به نحو احسن اجرا می کنند و به لحاظ بازی هیچ فرقی با هم ندارند اما تنها فرقشان این است که آن کسی که تحصیل کرده می داند چرا خوب بازی می کند اما آن فردی که درس بازیگری نخوانده نمی داند چرا خوب بازی می کند. 
وی گفت: قبل از انقلاب تنها یک هنرستان هنرپیشگی درکشور وجود داشت و هرسه سال نیز یکبار شاگرد می گرفت و خروجی آن هم حدود ۱۵ هنرپیشه بود. بعدها دانشکده هنرهای دراماتیک و دانشکده هنرهای زیبا تاسیس شد و این دو دانشکده نیز هر ساله در مجموع بین ۱۵ نفرتا ۲۰ نفر فارغ تحصیل بازیگری داشتند.اما از زمانی که دانشگاه آزاد تاسیس شد شما در هرجایی که بروید تابلوی دانشکده بازیگری می بینید. بنابراین در سال – آنگونه که من شنیدم – دانشگاه آزاد سالانه بین ۱۲۰۰ تا ۱۴۰۰نفر فارغ التحصیل بازیگری دارد.آیا برای همه آنان بازار کاری هم وجود دارد؟ ضمن اینکه همه آنان می خواهند در تهران کارکنند و دیگر حاضر نیستند به شهرهای خودشان برگردند. درحالی که مگر شهر تهران چند تا سالن تاتر رسمی دارد که بخواد جوابگوی این تعداد فارغ التحصیل بازیگری باشد؟ قبل از انقلاب همه شهرهای کشور دارای تاتر بودند اما بعد از انقلاب همه بازیگران تاتر شهرستان ها به تهران کوچ کردند. این نشان می دهد که سیاست گذاری فرهنگی ما غلط بوده است که تاتر شهرستان ها نابود شدند وهمه سرازیر پایتخت شدند و جالب اینکه اکثرآنان هم بیکار هستند.
این پیشکسوت بازیگری با اشاره به تعصب بازیگری در بازیگران گذشته نسبت به بازیگران امروز اضافه کرد: وقتی ما می خواستیم یک تله تاتر یک ساعته را ضبط کنیم. حدود یکماه، هر روز، روزی ۴ ساعت تمرین می کردیم ولی حالا یک نمایش طولانی و سنگین از یک نویسنده معروف را فقط ۱۵ روز تمرین می کنند و حتی تا روز آخر هم، تمامی بازیگران این نمایش یکجا با هم تمرین نمی کنند چرا که برخی ها سر فیلم یا سر سریال هستند.لذا کارگردان مجبور است جدا جدا با بازیگران تمرین کند و تنها روز اجرا است که تازه همه بازیگران همدیگر را می بینند. بنابراین معتقدم بازیگری که قرار است نقشی را بازی کند اما در هنگام تمرین، نقشی از وجود خودش را در جاهای مختلف به گرو می گذارد به هیچ عنوان به درد اینکار نمی خورد و نتیجه اشهمان می شودکه هست - البته کارهای درخشانی هم وجود دارد که متاسفانه تداوم ندارد- 
بازیگر فیلم سینمایی« گاهی به آسمان نگاه کن» در پاسخ به این سوال که آیا هم اکنون نیز مشغول تدریس در دانشگاه هستید گفت: متاسفانه کلاس های بازیگری ما مثل این است که مثلا شما بخواهید آموزش تنبک بدهید اما اجازه نداشته باشید تنبک به کلاس ببرید. بنابراین با مشکلاتی که در این خصوص وجود دارد ترجیح دادم که فعلا تدریسی در دانشگاه ها نداشته باشم.


گفتگو: مجید معافی

 

کد خبر: 65425
Share/Save/Bookmark