مریم اطیابی- راهی بیست و پنجمین نمایشگاه صنایع دستی امسال که میشدید، تنها دو سالن در انتظار مخاطب هستند، سالن ۸ و ۹ که در اصل یک سالن است و مختص هنرمندان صنایع دستی است و سالن ۲۷ که رایگان نیست اما به دلیل پولی بودن تفاوت عمدهای با سالن روبه رویی خود دارد. پیش از رسیدن به دو سالن، دو چیز توجهات را به خود جلب میکند صف علاقهمندان به خوراکی و موسیقی سنتی استانهای مختلف که در مقابل سیاهچادرها به انتظار نشستهاند و دوم اتوبوسی که داخلش به صنایع دستی مزین شده است.
هدهد سلام! فروشگاه سیار اتوبوسی، آدم را به یاد مجموعه تلویزیونی « کتابفروشی هدهد» میاندازد که کتابها را داخل اتوبوس قدیمی در شهر دوره میگرداند. این ابتکار عمل از آن استان مرکزی است که گفته میشود گردش مالی خوبی هم داشته است. حسن نیکزاد حدود سه سال است که فروشگاه صنایع دستی سیار را راهاندازی کرده و تقریبا به تمام شهرهای شمالی سفر داشته است. اتوبوس او به عسلویه، بوشهر و دزفول و اراک و دلیجان هم رفته و با استقبال خوبی مواجه شده است اما بیشترین فروش را در جنگل نور داشته به طوری که راهبندان درست شده و پلیس مجبور به یک طرفه کردن راه شده است. این صنعتگر و فروشنده صنایع دستی که ۳۵ سال است "فرایبورگ" آلمان شهر خواهر خوانده اصفهان زندگی میکند،میخواهد با اتوبوس در شهرهای آلمان و سایر کشورهای اروپایی به فروش صنایع دستی ادامه دهد.
نامور مطلق – معاون صنایع دستی کل کشور – هم از راهاندازی اتوبوسهای سیار فروش صنایع دستی در سطح شهرها خبر داده است که امیدواریم این تلاش جامهی عمل بپوشد و همچون نمایشگاه با استقبال روبه رو شود.
اسکان ۲۵ هزار تومانی!در این نمایشگاه نمایندگانی از کشورهای لبنان، آذربایجان، هند، کویت، افغانستان، ترکیه و انجمن دوستی صربستان و تاجیکستان و سیرالئون هم حضور داشتند. سالن ۸ و ۹ با ۳۰۵ غرفه مختص هنرمندان استانهای مختلف است. امسال بر خلاف سالهای گذشته اسکان هنرمندان فقط شش استان چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، سیستان و بلوچستان، بوشهر، خوزستان،ایلام رایگان بود.
اما نیما ذاکری فعال صنایع دستی در حوزه چرم که مسوولیت اسکان هنرمندان را برعهده گرفته بود، میگوید:« بالاخره رایزنیهای انجام شده با کمیته امداد مسبب خیر شد و خوابگاه سوهانک با قیمت شبی ۲۵ هزار تومان در اختیار صنعتگران قرار گرفت و ۲۰۰ نفر به راحتی اسکان یافتهاند. البته معاونت صنایع دستی نیز ۴ دستگاه اتوبوس را به صورت رایگان جهت رفت و آمد هنرمندان از نمایشگاه تا خوابگاه و بالعکس در اختیار آنها قرار داده است. هزینه هر دستگاه اتوبوس برای معاونت صنایع دستی در هر مسیر رفت و برگشت تقریبا ۱۹۰ هزار تومان است. »
به خوزستان خوش آمدیددر نمایشگاه که قدم می زدید ، صدایی توجه همگان را به خود جلب میکرد. غرفه ساخت سازهای بادکوبهای استان بوشهر با نواختن ساز علاقهمندان را دعوت به دیدن می کرد. استان سیستان و بلوچستان هم با ۳۰ غرفه، صنایع دستی شمال و جنوب استان را عرضه کرده بود.
از سویی استان خوزستان در بیست و پنجمین نمایشگاه صنایع دستی با ۲۷ غرفه به عنوان استان ویژه حضور داشت، این استان با بالاترین فروشی که در بازارچههای نوروزی صنایع دستی داشته در مراسم آغازین روز جهانی صنایع دستی به عنوان استان ویژه در این حوزه معرفی شد. سفال شهرستان شوش، "کپو" (نوعی حصیربافی) شهرستان دزفول، لُنگ، ملحفه و نمدمالی شوشتر، حصیر شادگان از جمله رشتههای در حال احیا این استان هستند که به نمایش گذاشته شدهاند.
پولی که برکت کردبا وجود بودجه کم ۵۰۰ میلیون تومان که برای برگزاری بزرگترین رخداد صنایع دستی کشور اختصاص داده شده و همچنین تبلیغات محدودی که در این زمینه صورت گرفته(۱۰۰ میلیون تومان از کل بودجه دریافتی)، اما استقبال خوبی از این نمایشگاه شد؛ تا جایی که بسیاری از هنرمندان از فروششان احساس رضایت داشتند. سال گذشته، ۸۰۰ میلیون تومان برای برگزاری نمایشگاه، هزینه شد و میزان فروش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بود.
این استقبال سبب شد تا پویا محمودیان، سرپرست دفتر صادرات معاونت صنایع دستی اعلام کند: براساس تصمیم گیری اولیه قرار بود که ۵ غرفه در زمینه فروش و ۵ غرفه در حوزه رعایت استانداردها معرفی و انتخاب شوند، اما با توجه به استقبال زیاد مردم و علاقه مندان از این نمایشگاه این عدد به ۱۵ غرفه افزایش یافت.
از سویی رئیس سازمان توسعه تجارت ایران هم با توجه به استقبال مردم و علاقه مندان از این نمایشگاه، پیشنهاد داد تا سازمان میراث فرهنگی اقدام به برگزاری فصلی چنین نمایشگاه هایی کند.
همچنین غدا هیجاوی- رئیس منطقه آسیا و اقیانوسیه شورای جهانی صنایع دستی- که برای بازدید از نمایشگاه صنایع دستی در محل نمایشگاههای دائمی تهران حضور یافته بود، ضمن اظهار شگفتی از آثار هنرمندان حاضر در آن محل، درباره صنایع دستی ایران اظهار کرده بود:« صنایع دستی ایران کیفیت بسیار بالایی دارد و این آثار و تولیدات باید با دقت بسیار زیادی حفاظت و صیانت شود. این آثار به زبان خود سخن میگویند و نیاز به تعریف و ارزیابی ندارند. ایران دارای فرهنگ و صنایع دستی غنی و بسیار بالاتر از ارزیابی من است. من پیش از این نیز به ایران آمدهام و از تماشای صنایع دستی کشور شما بسیار شگفتزده شدم. در ایران هر جایی بروید، آثار هنری به زبان خود سخن میگویند و نیاز به ارزیابی از سوی کسی نیستند.»
اما امسال در روز بزرگداشت صنایع دستی از تعدادی هنرمند از جمله یدالله نیکزاد هنرمند فعال در رشته قفل سازی، مهدی شمسعلی زری بافی گلابتون سازی، بهرام نفری مدرس صنایع دستی دانشگاه هنر، یاسر یامی هنرمند فعال در رشته چوب، سعید کیانی هنرمند رشته فلزکاری تقدیر شد.
امان از گرانی!به گزارش هنرنیوز، وارد سالن ۸ و ۹ که میشدید، از نزدیک میتوانستید پای درددل هنرمندان بنشینید . قیمت اجناس غرفه سرامیک میبد یزد تقریباً دو تا سه برابر پارسال شده بود. علت را که جویا میشدی، درد دلها آغاز میشد. «گاز مصرفی کوره ۱۶۰ هزار تومان شده است. با مالیات بر ارزش افزوده قیمتها نسبت به پارسال ۸۰ درصد افزایش یافته است. رنگ و لعاب بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ درصد ، دستمزد کارگران هم هست.» اینها را فروشنده و تولید کننده ای میگفت که پارسال از او خرید کرده بودم.
فروشنده چرم همدان هم که آمده به دوستش سری بزند، حرف او را تأیید میکرد و میگفت:« چرم که هفت هزار و ۵۰۰ تا هشت هزار تومان قیمت داشت اکنون بین ۱۰ هزار و ۵۰۰ تا ۱۵ هزار تومان قیمت دارد به عبارتی پنج پا چرم، پارسال ۶۰ هزار تومان و امسال ۷۵ هزار تومان قیمت دارد.» سوزندوزان سیستانی و چاقوسازان زنجانی هم از قرق بازار توسط افاغنه و چینیها گلایه میکردند.
مخملبافان نیز سر صحبتشان که باز میشد، معتقد بودند چین بازار نساجی ایران را فلج کرده است. آنها هم از گرانی مواد اولیه گلایه داشتند. البته برخی از هنرمندان هم معتقد بودند گرانی مواد اولیه و فروش با قیمت بالاتر اثار منجر به کاهش قدرت خرید مردم شده است. برخی میگفتند مردم فقط در نمایشگاه دور میزنند و خرید نمیکنند، برخی دیگر معتقد بودند مردم دوست دارند خرید کنند اما صرفاً کالاهای کوچک که ارزان قیمتتر باشند. اما ظاهراً این گرانی موجب خلاقیت هم می شود چون یکی از چادر شب بافان شمال کشور می گفت که با دور زدن در نمایشگاه به این نتیجه رسیده که می تواند جا موبایلی و جا تبلتی و کیفهای آرایشی ببافد که فروش خوبی هم دارد. به قول خودش نمایشگاه چشم و گوشش را باز کرده و حالا میداند باید چگونه ادامه مسیر دهد.
لطفاً ما را ببینیدبه غرفه کرمان هم سر میزنم . میراحمدی و همسرش احیا کننده شال کرمان هستند. میگویند کسی چندان با این کار آشنا نیست و آنها به زحمت این هنر را احیا کردهاند. میراحمدی توضیح میدهد:« سال اولی است که در نمایشگاه شرکت میکنم. شال کرمان در حال منسوخ شدن بود اما اکنون در حال احیا شدن است. مواد اولیه مورد نیاز پشم است که با گیاه به صورت سنتی رنگ آمیزی میشود و رنگبندی متنوعی دارد. مهمترین مشکل هم اینجاست که بازار فروش نداریم. از این بافتهها در قدیم بیشتر به عنوان شال کمر در مناطق سردسیر از آن استفاده میشده است اما اکنون برای رومیزی، پشتی، پرده، رو تختخوابی، سفره ... کاربرد دارد و حتی برای لباس هم میتوان از آن بهره گرفت.»
بازدیدکنندگان برای لحظاتی کنار غرفه میایستند و به بافتهها دست میکشند، بعد قیمت را میپرسند و وقتی پاسخ میشنوند ۴۰ هزار تومان منصرف میشوند. میراحمدی اما میگوید :« قیمت واقعی برخی کارها بین ۱۲۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است. اما چون مردم نمیدانند کار ما چیست، این قیمت را اعلام میکنیم. همه معتقدند امسال نمایشگاه بازدید کننده زیاد دارد اما ما به علت عدم شناخت، فروش خیلی کمی داشتیم . اما این هم غنیمت است و خدا را شاکریم »
او از معاونت صنایع دستی کرمان به دلیل حمایتهایشان از این صنعت اعلام رضایت میکند و حتی به گفتهی او ۳۰ دار شال بافی در استان برای احیای این صنعت به صورت امانی در اختیار هنرمندان قرار گرفته است اما استقبال چندانی از این اقدام نشده است.
فالوده شیراز و بختیاریها و مصلا!از غرفه ۸ و ۹ که بیرون میآیم، نمایش رقصهای محلی و عرضه سوغاتیهای استانها در چادرهای عشایری توجه هر مخاطبی را جلب میکند. به دلیل گرمای خرداد ماه غرفهی فالوده شیرازی مشتریان بیشتری دارد و صف تا دور دست ادامه یافته است.
خانمی که با دخترش به نمایشگاه آمده از خرید صنایع دستی اصفهان که یک قاب قلمزنی مسی و یک گلدان میناکاری است، بسیار راضی است . به اعتقاد او قیمتها حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد با میدان نقش جهان اصفهان اختلاف دارد چرا که او دو هفته پیش مهمان اصفهانیها بوده و به علت گرانی نتوانسته صنایع دستی مطلوب خود را خریداری کند. او با خوشحالی آثار خریداری شده را به دیگر خانمها نشان میدهد و به خرید تشویقشان میکند.
اما آقایی که با دو فرزند و همسرش در غرفه کهگیلویه و بویر احمد مشغول خرید سبزی کوهی و رب انار است از تبلیغات ضعیف نمایشگاه گلایه دارد و میگوید که فقط تابلوی تبلیغاتی را در یکی از بزرگراهها دیده و از آنجا که به هنر علاقهمند است با خانواده سری به این نمایشگاه زده است. او که به شدت از انبوه غرفهها حیرت زده است، وقتی میشنود نمایشگاه هرسال در همین ایام برگزار میشود با افسوس رو به
همسرش میگوید :« خانم تحویل بگیر! ما گلایه میکنیم چرا تبلیغات نمایشگاه گل و گیاه را در تلویزیون اعلام نمیکنند ، حالا میفهمیم بعد از این همه سال، نمایشگاه صنایع دستی هم برگزار میشود و ما خبردار نمیشویم.»
همسر این آقا در حالی که پسرش اصرار دارد در سیاه چادر روبه رویی با پسر بچه بختیاری و لباس محلیاش عکس یادگاری بگیرد، اظهار میکند:« چرا مانند نمایشگاه کتاب تبلیغات نمیشود. مردم از چنین نمایشگاههایی استقبال میکنند. اگر هر سال غرفههای صنایع دستی را در مصلا برپا کنند، باور کنید اندازه نمایشگاه کتاب جای سوزن انداختن نخواهد بود.موسیقی سنتی، غذاهای محلی، هنرهای مختلف، لباسهای رنگارنگ. اینجا یک ایران کوچک است. کجا چنین فرصتی دست میدهد این همه هنر را یکجا ببینیم. ما که خیلی ذوق زدهایم. الان هم با خواهر و خواهر شوهرم تماس گرفتیم. آنها هم در راهند اما متأسفانه میگویند غرفهها تا ساعت ۹ شب بیشتر باز نیست. این همه تبلیغ چیپس و پفک و دستمال کاغذی خوب چرا هیچ وقت نباید تبلیغ کنند که ما باید از زبان شما بشنویم چنین نمایشگاهی برپا است.»
تبلیغات در کنسرت ممنوع!اقای جوان دیگری با تأسف میگوید :« شب قبل در همین نمایشگاه کنسرت موسیقی بودم . دریغ و درد از یک برگه تبلیغاتی! امروز از طریق دوستم از برگزاری نمایشگاه مطلع شدم که او هم از طریق دوستانش در تلگرام متوجه برگزاری چنین نمایشگاهی شده بود. برای مادرم هم خرید کردهام.
خانواده ما به هنر و سفر علاقهی زیادی دارد. تقریباً از هر استان یک یادگاری کوچکی داریم. اما اعتراف میکنم دیدن این همه صنایع دستی یکجا و در سالنهای بزرگ لذت دیگری دارد . هرچند به نظرم به دلیل قیمتهای بالا مردم قدرت خرید ندارند و بیشتر بخش شال و لباس و و زیورآلات و سفال شلوغ است تا قسمت گلیم و چرم فروشی و.... البته من برای خودم یک کیف چرم پسند کردهام و منتظر دوستانم هستم تا دوباره سری به غرفه بزنیم.»
غرفه پولدارهااز کنار سیاه چادرها میگذرم. وارد سالن ۲۷ میشوم. اینجا به یک باره دنیا دگرگون میشود . مصداق هر چقدر پول بدهی همانقدر آش میخوری است. صاحبان غرفههای ۱۲ متری کلاً برای تمام ایام برگزاری نمایشگاه ۷۶۰ هزار تومان پرداخت کردهاند اما از آنجا که غرفهها پولی بوده با چیدمانی اراسته به دنبال تضمین فروش هستند و البته برخی راضی و گروهی ناراضیاند!
فروشی که به تبلیغات وابسته است صاحب یکی از غرفههای لوستر و شیشه معترض است . او که در نمایشگاه چند وقت پیش لوستر هم شرکت داشته، معتقد است نمایشگاه صنایع دستی بیبرنامه است و خروجی ندارد چرا که در ان زمان اینقدر مشتری داشته که حتی فرصت فاکتور نویسی هم نداشته است اما به دلیل عدم تبلیغات مناسب اکنون فکر میکند با شرکت در این نمایشگاه به شدت متضرر شده است. او میگوید :« با آوردن ۲۵ میلیون تومان جنس تا روز سوم تنها ۳۰۰ هزار تومان فروش کردهام. در آن نمایشگاه(لوستر) متری ۴۵ هزار تومان هزینه تبلیغات پراخت میشد اما حداقل فروش تضمین شده بود.»
خاتم فروش شیرازی هم معتقد است ضرر کرده البته او اظهار میکند :« من چندین سال است قیمتهایم را افزایش ندادهام حتی خاتم به دلیل ارزان شدن طلا قیمتش کاهش هم پیدا کرده است اما مردم قدرت خرید ندارند.»
کریستال بهتر است یا صنایع دستیوی ادامه میدهد:« فروش خاتمکاریهای کوچکم بد نبوده است. اما در کل صنایع دستی مشتری ندارد. مردم حاضرند پول بدهند و کریستال بخرند و در خانه بگذارند اما نمیخواهند همان پول را صرف خرید صنایع دستی کنند. راه دور هم نمیخواهد بروید. من نتوانستم دختر برادر خودم را قانع کنم که ۵۰۰ هزار تومان هدیه را صرف خرید یک کریستال نکند و به جای آن در همین نمایشگاه یک اثر باب میلش را بخرد. دو روز در بازار تهران گشت و آخر سر هم به خرید یک ظرف قناعت کرد. حالا که با نامزدش به نمایشگاه آمده تا به اصطلاح به عمویش سر بزند، پشیمانی در چشمانش موج میزند. خوب چه کسی مقصر است؟!»
او از غرفههای پولی استقبال میکند و میافزاید:« هر اقدامی در دفعه نخست با مشکل مواجه است. دیر اعلام کردند و گرنه همکارم هم از شیراز تمایل داشت در این نمایشگاه شرکت کند. من معتقدم پول بگیرند اما خدمات متناسب نیز ارائه دهند. منظورم این است اگر بخشی از هزینه دریافتی صرف تبلیغات شود، قطعاً تعداد متقاضی افزایش یافته و فروشندگان هم راضی خواهند بود. در ضمن این خودش یک حسن است که نباید برای این غرفهها مالیات پرداخت کرد. اما نباید از خاطر برد که همچنان بیبرنامهگی در این سالن هم موج میزند که فکر می کنم به دلیل تجربه اول برگزاری نمایشگاه غیر رایگان و فرصت کم است. و گرنه نمایشگاه های دیگری چون لوازم پزشکی، مبلمان، وسایل آشپزخانه و... همیشه با استقبال مشتریان آن حوزه روبه روست.»
این خاتم کار ادامه می دهد:« تبلیغات حرف نخست را میزند. صنعتگر حاضر است پول پرداخت کند به شرط آن که معاونت فروش را تضمین کند. چگونه تضمین میشود با خرید مراکز دولتی پولدار مانند بانکها، شرکت نفت، صنف پزشکان، صرافان، معماران، طلافروشان و... چگونه تضمین میشود با تبلیغات گسترده در پارکها، ترهبارها، مراکز خرید مانند پاساژ فلان و بهمان، یا تبلیغات در مراکز تفریحی- ورزشی، میادین مهم شهری، مراکز دانشگاهی و... پنج سال درست تبلیغ کنند، باور کنید سال ششم هیچ کس یادش نمیرود فلان تاریخ نمایشگاه صنایع دستی است. مگر مردم تاریخ برپایی نمایشگاه های رمضان، نوروز و کتاب را فراموش میکنند؟!»
یکی از غرفههای همدان ابتکار عمل به خرج داده و با سفال و سرامیک تابلوهایی را روانه بازار کرده که توجه مشتریان را به خود جلب کرده است. پسر جوان که به همراه مادرش در غرفه حضور دارد از فروش راضی است و با پولی شدن غرفهها مشکلی ندارد. او معتقد است توانسته با هنرمندان سالنهای دیگر هم مراوده پیدا کند و حتی چند مشتری عمده هم پیدا کرده است.
جای خالی توریستهای خارجیغرفه نگار گری قیمتهایش را به دلار زده است. صاحب این غرفه هم همین نظر را دارد . او می گوید:« پول بیشتری بگیرند اما بیلبوردهای سطح شهر، هتلها و رادیو تلویزیون را به کمک بطلبند. اگر مراکز دارای توریست از چنین نمایشگاهی مطلع شوند قطعاً با حضور گردشگران خارجی نمایشگاه رونق دیگری به خود خواهد گرفت.»
این نگارگر خوشحال است که چند راهنمای تور با گردشگرانشان سری به غرفه او زده و یکی دونفر از آنها خرید هم کردهاند. این نگارگر اصفهانی معتقد است اگر مسوولان صنایع دستی بتوانند در طول سال حداقل دو یا سه بار یک نمایشگاه با کیفیت را برگزار کنند. صنایع دستی رونق خاص خود را پیدا خواهد کرد و نمایشگاه تبدیل به یک برند خواهد شد.
او که قیمت تابلوهایش بین ۵۰۰ هزار تا ۱۳ میلیون تومان است، از فروش امسال نمایشگاه اظهار رضایت میکند و میافزاید :« با چند راهنمای گردشگر جدید آشنا شدم تا آنجا که متوجه شدم آنها توانستهاند در این نمایشگاه برای گردشگرانشان از چند غرفه خریدهای تضمینی زیادی بکنند.