مریم اطیابی- «مرمت گنبد سلطانیه تا حد بسیاری ناهنجار است.»، «در ارگ بم اثر ارزشمند تاریخی ۲۰۰۰ ساله در یک قسمت اصلی، ساختمان جدیدی ساختهاند که در آن از آجر کورهای جدیدساز قرار دادهاند که این، به ارزش اصلی بنا صدمه میزند»،«مرمت مدرسه چهارباغ با چکش برقی»،« مرمت غیر اصولی گنبد امامزاده اسماعیل(ع) شناط ابهر»،«پوسيدگي نقوش برجسته طاق بستان به دليل مرمت نادرست رخ داد»، « این روزها در حالی صحبت از جهانی شدن مجموعه تاریخی بسطام در شهر بسطام و صرف بودجههای هنگفت برای مرمت آن است كه مرمتهای غیراصولی و ریسهكشیها، شكل تمسخرآمیزی به بناهای تاریخی بخشیده و ساخت و سازهای است. ناهمگون از كج سلیقگیها در این زمینه حكایت دارد.»
«تیغهکشی با آجر؛ شاهکاری پدید آمده در پس پنجرههای عمارت مجاور خلوت کریمخانی! کاخ گلستان »،«سنگفرشهای اشکانی تنگ سروک «گچفرش» شد»،« رئیس شورای اسلامی روستای دهکند از توابع بخش بوستان شهرستان باشت با انتقاد شدید از عملکرد اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری کهگیلویه وبویراحمد از مرمت آثار باستانی دوگوردوپا به وسیله سیمان سفید خبر داد.»، « کاروانسرای برمیر گچ گرفته شد»،«مرمت غیر اصولی چه بر سر کوشک نورآباد ایذه آورد؟» و... اینها فقط بخشی از اخبار مرمتهای غیر اصولی آثار تاریخی در سراسر کشور در طول سالهای گذشته است. در حالی شاهد این اتفاقات هستیم که کاربرد مصالح نامرغوب در امر مرمت و همچنین مرمتهای غیر اصولی با صرف هزینههای هنگفت منجر شده تا گاهی سازمان میراث فرهنگی مجبور به مرمت مرمتهای سالهای گذشته شود!
یک نمونه از این دوبارهکاریها آجرهای به کار رفته در مرمت تپه عباس آباد بهشهر بود که در اثر سرما ترک خورده و دوباره نیاز به مرمت داشت.
یک کارشناس میراث فرهنگی که نخواست نامش فاش شود، در این باره به خبرنگار هنرنیوز میگوید: « بر اساس قانون در ساخت سازهها باید از مصالحی استفاده شود که از نظر کیفیت دارای استاندارد باشند اما آیا بناهایی تاریخی به عنوان سرمایههای ملی و محل منابع عمومی کشور که سهم همه مردم هستند با مصالح استاندارد مرمت میشوند؟ آیا این مصالح دوام خوبی دارند؟ و آیا کیفیت آنها به تایید یک مرجع کیفی و بیطرف جدای از سازمان میراث فرهنگی و پیمانکار رسیده است؟ آیا اساتید فن جدای از شیوه مرمت مصالح مورد استفاده را تایید میکنند؟.»
مصالحی که جایگزین نمیشوند شاید از این روست که
دکتر ژوبین معتمد، محقق ارشد و استاد دانشگاه گرینویچ مشکل موجود در مرمت آثار باستانی را عدم توجه لازم، به کار مرمت دانسته و در سمینار یک روزه تخصصی «آشنایی با تکنولوژیهای نوین مقاومسازی سازهها با مصالح بنایی» که در خرداد 90 برپا شد، تاکید کرده زمانی که قرار است در سازههای خشتی امر مرمت و بازسازی انجام شود، خیلی ساده آجرهای کورهای که اخیراً ساخته شده است را بدون اینکه حتی مطابقتی با ماهیت سازه تاریخی داشته باشد، مورد استفاده قرار میدهند.
پیش از این
مازیار کاظمی - مدیر داخلی اسبق مجموعه تاریخی تخت جمشید- هم با اشاره به این که ما سالهای سال مبحثی در استانداردسازی مرمت به نام طرح جایگزین مصالح سنتی و استفاده از یک سری مواد با کیفیت امروزی و دوام بیشتر را داریم، به خبرنگار هنرنیوز گفته بود:« اما در کشور تنها سازمانی متولی بناهای تاریخی سازمان میراث فرهنگی است. اصولاً پژوهشگاه سازمان میراث باید یک بخشی داشته باشد که بتواند به بررسی مصالح نوین جایگزین برای مرمت یا عدم استفاده از آنها بپردازد و یا حداقل از تجربیات دیگر کشورهای دیگر استفاده کند. این در حالی است که همه اهل فن میدانند که پژوهشگاه سازمان با جابهجاییهای پی در پی در چه وضعیتی به سر میبرد. از این روست که همچنان ترجیح داده میشود از روشهای سنتی بهره گرفته شود. این درحالی است که حتا اگر از استاد کار ماهر استفاده شود به عنوان مثال با یک قیاس ساده بین گچ 150 سال پیش و گچ ساخته شده توسط کارخانههای امروزی، نباید توقع داشت که مرمت گچ کاری یک بنای تاریخی بیش از 4- 5 سال دوام بیاورد.»
چه کسی ناظر است؟ مهندس احمد منتظر - استاد دانشگاه اصفهان، پژوهشگر و مدیر کل اسبق میراث فرهنگی استان اصفهان نیز ضمن تاکید براین که قوانین، آییننامهها و منشورهای یونسکو، ایکوموس و ونیز به صورت شفاف اصول مرمت آثار تاریخی را تشریح کردند، پیش از این در گفت و گو با خبرنگار هنرنیوز افزوده بود:« تنها مرجع کیفی ناظر و مسلط بر امر مرمت سازمان میراث فرهنگی است و هر گونه اشکالی در این حوزه به سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی باز میگردد. این سازمان است که باید ناظر داشته باشد، استادکاران را تعیین کند، در جریان روند کار باشد و پروانه مرمتی بدهد. اما اینها رعایت نمیشود چون سازمان میراث فرهنگی ضعیف عمل میکند. یعنی به جای این که قراردادهای مرمتی به صورت امانی باشد بیشتر به شکل پیمانکاری است.»
علم بهتر است یا ثروت؟ اما
محمد حسن محبعلی- کارشناس عالی مرمت آثار و بناهای تاریخی – علت علاقه بیشتر کارشناسان حوزه مرمت به قراردادهای امانی (نوعی پیمانکاری که در آن پرداخت به پیمانکار براساس هزینهٔ تمام شده بهعلاوهٔ درصد معینی سود صورت میگیرد و در سازمان میراث فرهنگی این قرارداد بیشتر با اشخاص حقیقی بسته میشود) را اینگونه تشریح میکند:« از آنجا که روند کند مرمت بناهای تاریخی برای پیمانکاران سودی ندارد، آنها علاقهمندند هرچه سریعتر پروژه را به فرجام برسانند که همین امر به بنا صدمه میزند. اما بخش دولتی چون منتظر سود و زیان نیست مسلما مرمت را بهتر انجام میدهد اما ورود بخش خصوصی به مرمت اثر تاریخی با سود کم مگر با هدف کسب شناخت، علم و تجربه باشد ولی اگر با هدف پرکردن جیب باشد مسلماً با توجه به مشکلاتی که در بناهای تاریخی از نظر مطالعه، مرمت و قراردادهای پولی وجود دارد به ارائه کار خوبی در حوزه مرمت منجر نخواهد شد.»
رتبه شما چند است؟ اما پیمانکار کیست؟ شخص حقوقی که صلاحیت انجام کار را دارد و از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای مرمت بناهای تاریخی و معماری طبق ضوابط میراث فرهنگی موفق به دریافت مجوز شده است. این شرکتها با کسب رتبه 1 تا 5 میتوانند پروژههای مرمتی بگیرند. هر چند که به نظر میرسد این رتبهبندی خیلی هم به کار برخی نمیآید.
آرش زاهدی مدیرعامل شرکتی که طرح راهبردی ساماندهی قلمرو ديوار بزرگ گرگان توسط شرکت آنها انجام شده است، پیش از این در اسفند سال 91 در گفت و گو با خبرنگار هنرنیوز گفته بود که این گروه مشاور پس از پایان طرح طی چندین جلسه با سازمان میراث فرهنگی، نهایتا به این نتیجه میرسد که عملا نمیتواند هیچ استفادهای از این رتبه بندی برای دریافت پروژه بکند.
حال این پرسش مطرح است اگر مرمت یعنی اصالت آنچه باقی مانده حفظ شود و آنچه از بین رفته به شیوه اصیل خودش بازسازی شود، پس چرا به زعم بسیاری از کارشناسان آنچه امروز به عنوان مرمت صورت میگیرد، نوسازی است نه مرمت و چرا قراردادهایی که بسته میشود بیشتر به قراردادهای مسکن و شهرسازی و شهرداری شباهت دارد تا قراردادهای مرمت آثار تاریخی. آیا از این روست که با بناهای تاریخی همچون بناهای فرسوده رفتار میشود؟
چه کسی بر این پروژهها نظارت دارد؟ مازیار کاظمی در این باره نیز به خبرنگار هنرنیوز گفته بود:« در حدود 6-5 سال پیش شورای فنی میراث فرهنگی از نظر علمی و اجرایی یکی دو پایه بالاتر از پیمان کاران بود. یعنی اگر پیمانکاری میخواست کاری انجام دهد، طبیعتا شورای فنی به لحاظ کار و مصالح مرمتی ممیزی میکرد اما در حال حاضر برعکس شده بسیاری از کارشناسان فنی و صاحب نظر از سازمان بیرون رفتند و عملاً شورای فنی ادارات میراث فرهنگی از کارشناسان مجرب تهی شده است. از این رو پیمانکاران به لحاظ علمی قویتر از شورای فنی هستند.»
خودم گویم، خودم خندم
از سویی این تنها بخشی از مشکلات طرحهای مرمتی است.
یکی از مرمتگران پیش از این در گفت و گو با رسانهها عنوان کرده بود که «اگر نگاهی به اسامی اعضای كمیته شورای فنی میراث فرهنگی، ناظر شركت (ارایه دهنده و ناظر طرح) به علاوه آنهایی كه در بخش علمی برخی پروژه مشغول به کارند بیاندازیم، متوجه میشویم اینها یك سری اسامی مشابه دارند؛ یعنی آن كسی كه ناظر و پیمانكار است همان كسی است كه در شورای فنی اداره کل میراث عضو است و همان كسی است كه در پروژه مشغول به كار است. یعنی خودم طرح دادم، خودم تاییدش كردم (در شورای فنی ادارات میراث ) و خودم اجرایش میكنم! میشود كسی همهی این مراحل را خودش طی كند و بعد هم بگوید شورای فنی میراث آن را تایید كرده كه این محوطه در این حد تغییر اساسی بپذیرد!»
به اعتقاد
حسین رایتی مقدم -مدير كل حفظ و احياي بناهاي تاريخي سازمان ميراث فرهنگي كشور- هم طبیعتا کسی که عضو شورای فنی است و در پروژهای مشارکت دارد باید در آن پروژه خاص در موضع مجری حاضرشود و پس از شنیدن انتقادات شورای فنی از کارش دفاع کند یا درصدد رفع مشکل بر آید. این در حالی است که کاظمی هم تاکید میکند که این دقیقا خود آسیب است چرا که سیستم ممیزی پروژه از بین میرود. یعنی هیچ مقام ناظری برای کارشناسی به حق روی پروژه وجود ندارد. ناظر پروژه خودش ذی نفع است پس ممکن است بسیاری از مسایل چشم پوشی و اغماض شود.
جور دیگر باید دید از سویی اعضای شورای فنی را چه کسانی تشکیل میدهند؟ مدیر میراث فرهنگی هر استان رییس شورای فنی نیز هست. علاوه بر او معاون میراث فرهنگی استان و کارشناس ثبت و حریم و باستانشناس هم حضور دارند. حال این پرسش مطرح است که با توجه به عدم تخصص مدیران و معاونین که بسیاری از آنها از شهرداری ، وزارت مسکن، آموزش و پروش و... راهی اریکه مدیریتی میراث فرهنگی استانها شدهاند، چگونه باید شاهد اجرای طرحهای مرمتی اصولی و قابل قبول بود؟