به گزارش هنرنیوز؛ دلبستگی حاتمیکیا به سینمای آمریکا در «بادیگارد» بیشتر از قبل مشهود است در ابتدای برنامه، شهیدیفرد درباره «بادیگارد» به اظهارنظر پرداخت و گفت : این، هجدمین فیلم آقای حاتمیکیاست و خیلی از مؤلفههای بیش از یک دهه فیلمسازی ایشان را دارد مثل اعتراض، تردید، حضور پررنگ زن و خانواده و تسلط بر ملودرام. ضمن اینکه علاقهمندی و دلبستگی ایشان به سینمای آمریکا در این اثر بیشتر دیده میشود که بسته به مواجهه و شکل استفاده میتواند خوب یا بد باشد.
امیدوارم شک و اعتراض حاتمیکیا فرجام پیدا کند و به دوره ایمان و یقین برگردد وی اضافه داشت: این فیلم موسیقی خوبی دارد که دقیقا در خدمت معنی ملودرام قرار میگیرد. دورهای از شروع فیلمسازی آقای حاتمیکیا ایمان و اعتقاد و بعد شک و تردید و اعتراض اتفاق میافتد و دیشب دعا میکردم که خداوند به ما و ایشان کمک کند که به دوره ایمان و یقین برگردند و دوره اعتراض و شک و طلبکاریشان یک جا فرجام پیدا کند، و نمیدانم آیا مرگ قهرمان فیلم معنای پایان آن دوره را خواهد داد یا در شکل دیگری در سالهای بعد ادامه خواهد یافت.
مجری برنامه از ایشان پرسید:« شک و تردید این فیلم، چه نسبتی با مخاطب پیدا میکند؟» ایشان در پاسخ بیان داشت: گاهی آقایحاتمیکیا پاسخ میدهد و امیدوارم این فیلم قصد نداشته باشد که در فاصله بین حکومت و مردم تردید ایجاد کند، اگر جاهایی گسست هم وجود دارد باید درصدد ترمیم آن باشیم نه تعمیق این شکافها. البته داستانگویی و قهرمان داستان به عنوان نقطه ممیزه و شاخصه فیلم پذیرفته میشود.
«امکان مینا» میتوانست فیلم معمایی یا پلیسی خوبی باشد اما از این حیث همه امیدها را بر باد داد
وی در ادامه، پرداختن به موضوع «امکان مینا» را ضروری دانست و در رابطه با این اثر گفت: دهه ۶۰ دهه شاخص تاریخ معاصر ایران است و خیلی با مواظبت و صریحاً باید به آن پرداخته شود، اشکال اصلی این فیلم شاید این باشد که برای کسانی که متولد دهههای ۶۰ و بعدتر هستند خیلی چیزها شناخته شده نیست و این فیلم هم هیچ توضیحی نمیدهد و حتی در شکل قصهپردازی هم اینقدر از شرح ویژگیهای سازمان خالیست که در سکانس ماقبل پایانی تصور این است که این یک انتقام شخصی است تا یک رفتار اعتقادی. فیلم دوپاره است و دیر شروع میشود، در حالی که سکانسهای اولیه کمکی به شخصیتپردازی و شرح قصه نمیکند. این فیلم میتوانست یک فیلم معمایی یا پلیسی و یا فیلم تاریخشناسانه خوب باشد اما همه امیدها را از این حیث بر باد داد.
«رسوایی ۲» هجویهای از شوخیهای سخیف جنسی با پز اخلاقمدارانه است و به تمام مردم ایران توهین میکند
ایشان «رسوایی ۲» آقای دهنمکی را از جنس فیلمسازی ایشان در وجه نازلتر دید و عنوان کرد: پرداختن به موضوعات اخلاقی که اخیرا دغدغه جدیتر آقای دهنمکی هست، ساده گرفته شده است، این فیلم هجویهای از شوخیهای سخیف جنسی با پز اخلاقمدارانه است. این فیلم که به فروش خود مطمئن است به شدت به مردم ایران توهین میکند و همه مردم را غیراخلاقی، فاسد و مستوجب عذاب میداند!
سینمای ایران چندسالی است سراغ ضدقصه رفته است، تلاش کردم در فیلم خود قصه بگویم
مجید توکلی کارگردان «متولد ۶۵» درباره اولین اثر خود توضیحاتی داد و گفت: همین که موقع تماشای فیلم، کسی از سالن خارج نشد برایم نمره مثبت است حتی اگر بعضی فیلم را دوست نداشتند. در تجربههایی که در فیلمهای کوتاه داشتم دوست داشتم قصه بگویم و اینطور یاد گرفتم که سینما یعنی قصه گفتن؛ در سینمای ایران چند سالیست که به سراغ ضد قصه میروند و برای همین مخاطب با سینما قهر کرده است.
داستانی که «بادیگارد» روایت میکند مسئله روز اجتماع است
در بخش بعدی برنامه، صباغ در ارتباط با نظر خود راجع به «بادیگارد» بیان داشت: حاتمیکیا مهمترین و اجتماعیترین فیلمساز سینمای اجتماعی ایران است و ساخته شدن این اثر در این زمان و بعد از فیلم «چه» را درستترین انتخاب ایشان میدانم که یکبار دیگر موضوع شک را در قهرمانانش قرار داده و داستانی که روایت میکند مسئله روز اجتماع ماست. این فیلم در عین نقد کردن سیاستمداران، به این شک میافتد که آیا کسانی که از دهه ۶۰ محافظ بزرگترین شخصیتهای نظام بودند همچنان میتوانند این کار را ادامه دهند و خلوص گذشته را دارند؟
یاشار نورایی نیز در همین رابطه صحبت کرد و گفت: «بادیگارد» در ابتدا فیلم منسجمی هست و خوب پیش میرود اما از یک جایی حجیم میشود و انبوه ایدهها به شکل شعار مطرح میشود، مشکل این فیلم بیشتر از نداشتههاست تا داشتهها؛ نداشتههای آن، یک استراتژی روایی مشخص است که در مسیر گونه فیلم، پیش می¬ رود. اگر در بسیاری از این قصههای حاشیهای حذف صورت بگیرد، فیلم برای اکران عمومی ظاهر منسجمتری مییابد.
مجری برنامه سؤال کرد: « نظرتان درباره ضد مردم بودن شخصیت اصلی در بادیگارد چیست؟»
صباغ جواب داد: به نظرم این بیشتر یک برچسب است که روی فیلم خورده است، عدهای با تاکید بر یکسری از دیالوگهای فیلم سعی دارند بگویند این شخصیت از همه طلبکار است و متوجه نیستند که فیلم ضد مردمی یعنی چه، کاراکتری که در فیلم میبینیم از کسی طلبکار نیست و دچار شک شده است. فیلمی که از روز اول جزو ۵ فیلم برتر آرای مردمی جشنواره بوده در اکران هم فروش خوبی خواهد کرد.
نورایی در رابطه با نگاه این فیلم به سینمای قهرمانمحور آمریکا خاطرنشان کرد: سینمای قهرمانمحور آمریکا الگوی خیلی از کارگردانان من جمله حاتمیکیا هست، اگر فیلم فرم تریلرهای سیاسی را که یک شخصیت محوری دارند و نسبت به اینکه کاری که کردهام باطل بوده یا خیر، اگر در همین محتوا میماند و شعارهای متعدد نمیداد زمینه را برای بدفهمی ایجاد نمیکرد. ضدمردمی بودن به ساختار فیلم ربطی ندارد و به حرفهایی که در فیلم زده میشود ارتباط دارد.
فیلمهای دیروز هر سه کارگردان نسبت به کارهای قبلیشان ضعیفتر بود
سپس حسینی به ارائه دیدگاه خود درباره فیلمهای روز قبل به ویژه «امکان مینا» پرداخت و گفت: دیروز با سه اسم بزرگ کُشتی گرفتیم، اگر قرار باشد در سینماگران معاصر بخواهیم چند سینماگر جسور را نام ببریم قطعاً هر سهی این بزرگواران هستند. مردم باید در انتخابهایشان به یاد داشته باشند که در سینما نمیتوان صرفا به نام اکتفا کرد، هنر یک حرکت مواج و سینوسی دارد و باید در مسیر رشد باشد اما تلقیام این بود که فیلمهای دیروز هر سه این کارگردانان نسبت به کارهای قبلیشان ضعیفتر بود.
سوژه و داستان «امکان مینا» فوقالعاده بود، اما کار ضعیفی ارائه شد
وی ادامه داد: دیروز برای فیلم «امکان مینا» نمیدانستم به حال کمال تبریزی تاسف بخورم یا به حال فرهاد توحیدی، این فیلم سوژه و داستان فوقالعادهای دارد اما این تیم فوقالعاده بدترین کار ممکن را با آن کردند. ما کنار هنرمند، اندیشمند لازم داریم و اندیشه باید به کارها تزریق شود.
سینماگران انقلابی باید قدرشناس باشند
انصاری در تکمیل صحبتهای ایشان اضافه کرد: نعمت اینکه نهاد انقلابی و پاسدار امنیت، به سینما وارد میشود اما قدرشناسی نمیشود ناراحتکننده است. سینماگران انقلابی باید از این فرصت قدرشناسی داشته باشند و بدانند اگر اینها خطا کنند ممکن است این سلسله قطع شود.
«نقطه کور» ظرفیت لازم را برای استقبال مخاطب دارد، اکران موفقی خواهیم داشت
مهدی گلستانه فیلمساز «نقطه کور» درباره اوضاع و احوال فیلم خود به صحبت پرداخت و گفت: خدا را شکر همه راضی بودند و وضعیت صدا در سینماهای دیگر خیلی بهتر از برج میلاد بود. مخاطب جشنواره با مخاطبی که در اکران عمومی سراغ فیلم میرود دو طیف جدا از هم هستند، مخاطب جشنواره یکسال تولیدات را تعقیب کرده و با جزئیات بیشتر سینما آشناست و قابل قیاس با مخاطب اکران عمومی نیست و برای من مخاطب عام مهمتر از مخاطب اقل است. «نقطه کور» ظرفیت لازم را برای استقبال مخاطب دارد و به امید خدا اکران موفقی خواهیم داشت.
وی در پاسخ به این سوال که: «آیا شخصیت اصلی در سکانس آخر خودکشی میکند؟»، بیان داشت: خیر، خسرو چهار سال است با همین شرایط شنا میکند و هر دفعه از ترس اینکه ممکن است گواهی سلامت ببرد و بیکار شود هر دفعه چنین کاری میکند و اتفاقی هم برایش نمیافتد.
انصاری در صحبتهای پایانی خود خاطرنشان کرد: در حوزه سواد رسانهای چند سوال مبنایی وجود دارد، اول اینکه این محصول رسانهای که میبینم چه کسی تولید کرده است، و نکته بعدی این است که محصول چه ساختاری دارد و از چه خلاقیتی استفاده کرده و چه دستاوردهایی داشته است.
شخصیتهای دهه۹۰ که باید از آنها حفاظت کرد، الزاماً شاخصهای دهه ۶۰ را ندارند
حسینی نیز در پایان برنامه اضافه داشت: یکی از خوبیهای بادیگارد این بود که به ما نشان داد شخصیتهای دهه ۹۰ که باید از آنها حفاظت کرد، الزاماً شاخصهای دهه ۶۰ را ندارند و خوشبینانه و عبرتآموز نگاه کنیم که این نسل جدید اقتضائاتی دارد و باید چند فیلمساز جوان دیگر را داشته باشیم تا همهچیز را روی دوش نسلهای سابق نبینیم.
"سودای سیمرغ" با اجرای سید امیر جاوید روانه آنتن شد.