نشست نقد آلبوم موسیقی «سیمرغ» به آهنگسازی «حمید متبسم» با هدف ارتقای فرهنگ نقد در حوزه موسیقی برگزار شد. نقد آلبوم سیمرغ با عنوان دوره سوم نقد نغمه، برگزار و عنوان شد که شش برنامه برای سال جاری در این زمینه تدارک دیده شده است.
در ابتدای این نشست، سید عباس سجادی، مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری، عنوان کرد: نقد نغمه اولین برنامه جدی نقد موسیقی بود و خوشحالم که جایگاه خود را پیدا کرده است ولی از منظری، اگر نقدی بر جامعه موسیقی داشته باشم، این است که خود همین اوضاع و جلسات و نقد موسیقی و حضور پیدا نکردن برخی دوستان، مورد نقد جدی است. به ویژه توقع از مراکز متولی موسیقی چه خصوصی و چه دولتی باید فضا را برای نقد فراهم کنند. من توقع دارم همه نسبت به نقد، ملایمت و توجه بیشتری داشته باشند. باید نگاه نقدپذیری داشته باشیم.
در ادامه این نشست، حمید متبسم، آهنگساز آلبوم موسیقی «سیمرغ» بیان داشت: سیمرغ یک قطعه آوازی و بر اساس داستان زندگی زال است. فکر ساختن این قطعه سالها با من بود ولی تمام جسارتش را در خودم احساس نمیکردم. من سال ۸۵ آغاز به نوشتن قطعه سیمرغ کردم و اشعار را با کمک دکتر محسن بنائی، مشاور ادبی، انتخاب کردیم. حجم ابیات بسیار زیاد بود و ما میبایست از این میان اشعاری را انتخاب میکردیم. به طوری که زنجیر زندگی زال از هم گسسته نشود. قطعه برای ترکیب بزرگی از سازهای ایرانی نوشته شده است. نقشآفرینان مجموعه سازهای تار، بمتار، بربط و سنتور در بخش مضرابی و نی و کمانچه و تنبور و قیچک آلتو در بخش سازهای کششی هستند. دو خط آوازی نیز به عنوان کر در این قطعه وجود دارد. مجموعه این قطعه به دلیل پیچیدگیهای شعر شاهنامه سه و سال و نیم طول کشید و اواسط سال ۸۹ نوشتن قطعه به پایان رسید و از همان اواخر کار به دلیل بزرگ بودن حجم کار با یک تیم تدارکاتی شروع به کار کردیم.
پیمان سلطانی، سجاد پورقناد، مختاباد، آبدید صداقتکش، از منتقدان عرصه موسیقی به نظرپردازی درباره آلبوم موسیقی «سیمرغ» پرداختند.
پیمان سلطانی گفت: سیمرغ را من یک بار در اجرای کنسرت در سالن تنیس ورزشگاه انقلاب دیدم. سیمرغ قطعاً جدا از اینکه من به عنوان مخاطب و یا جایگاه منتقدی که دارم یا هر اثر دیگری بستگی به دیدگاه مخاطب دارد. این اثر توسط دو چهره حرفهای، جدی و خوشبختانه خوشنام در موسیقی برگزار شده است و خوشنام بودن یک هنرمند بسیار باارزش است. سیمرغ توقع ما را بسیار بالا میبرد و ریزبینی و نکتهسنجی درباره این اثر را چند برابر میکند. این اثر جدا از تأیید یا رد کردن آن باید به زمان و مردم واگذار شود تا بفهمیم اثر خوبی بوده است یا خیر. سیمرغ اثر ارکسترال است پس اولین توقع از آن، این است که اثر در قد و قواره یک مجموعه بزرگ که تعدادی آدم در آن حضور دارند که هر یک راوی هستند. هر یک حق حرف زدن و حق بیان دارند.
متبسم، در پاسخ به پیمان سلطانی بیان کرد: ترکیب مقامها و شنیدن اصواتی که مربوط به فضای آن مقامی که شنیده میشود هستند، دستمایه من برای چند صدایی کردن آثار است. فواصل موسیقی ایرانی به علاوه مشکلات سازهای ایرانی، موجب میشود تا نتوانیم به چند صدایی مطلوب دست پیدا کنیم.
به دنبال آن، سجاد پورقناد، در مورد سازبندی و تنوع سازها در این ارکستر صحبت کرد و نیز در مورد اینکه میتواند استانداردی برای گروه بزرگ موسیقی ایرانی باشد یا خیر.
در بخش ديگري از اين نشست، عبدالحسين مختاباد خواننده سنتي گفت: ما در موسیقی ایرانی یک چنین تجربههایی نداریم. سیمرغ فراتر از فرهنگ ایرانی در پرواز است. آهنگسازان و ساز ایرانی ما با محدودیت روبرو هستند و متبسم به عمد با توجه به همه محدودیتها، سیمرغ را خلق و اجرا کرد و تا حد بسیار زیادی موفق بوده است. «نی» در این ارکستر نماد سیمرغ است و همچون سیمرغ تنهاست.
مختاباد افزود: یکی از اتفاقات بسیار خوبی که در ارکستر سیمرغ انجام شده است، استفاده از خواننده ایرانی است و ما یک اپرای تمام عیار ایرانی را شاهد هستیم. اثری که از متبسم مشاهده میشود، لهجه و لحن و شکل کاملاً ایرانی دارد.
حمید متبسم در پاسخ به اظهارات مختاباد گفت: مسئله ضبط زنده باید به فرهنگ در موسیقی ما تبدیل شود. در حالی که ضبطهای استودیویی روح کار را ضعیف میکند. موسیقی ایرانی باید نبض و روح داشته باشد و این اتفاق با اجرای زنده میتواند رخ دهد.
صداقت کش یکی دیگر از منتقدان در رابطه با اشعار سیمرغ بیان کرد: شعری که در سیمرغ انتخاب شده، معمول در موسیقی ایرانی نیست. ما با شعری سر و کار داریم که بیانگر یک ر وایت برای چند صد بیت است و موسیقی ما اساساً آمادگی برخورد با این قضیه را ندارد. چون موسیقی ما سالها و سالها برای این موضوع تبدیل شده است که به صورت موضوعی ارکستری را اجرا کند. متبسم با چالش روبرو بوده است. متبسم از حوزه بازخورد احساسی مربوط به دستگاهها و کدهای شناخته شده که در موسیقی ایرانی معنادار هستند، استفاده کرده است. علاماتی که هر شنونده با شنیدن اشعار، فوراً احساس شنیدن یک موسیقی حماسی را پیدا میکند و میتوان گفت همان خوانشی اتفاق افتاده که در زورخانههای ایرانی بوده است. مسئله بازتاب و روایت نیز در ارکستر متبسم دیده میشود. یعنی آنقدر موضوعی را برای بزرگ کردن موضوعی دیگر استفاده کنند، تا مردم این علامت را متوجه شوند و آن را دریافت کنند.
متبسم در پاسخ به گفتههای صداقتکش، تصریح کرد: پیچیدگیهای شعر فردوسی به دلیل جاندار بودن صحنههایی است که فردوسی خلق میکند و سادگی برای ساخت موسیقی در شعر فارسی به خاطر انتزاعی بودن آن است که همیشه آهنگساز میتواند به این اشاره کند که حس من این شکلی است. درباره تغییر مایه باید گفت هیچ یک از دستگاههای ما حماسی، شاد یا غمگین نیستند بلکه بستگی به برداشت مخاطب دارند. من در سیمرغ توانستم یک تم خاص را تا بخش پنجم ادامه دهم.